لوتر ، ادیب - یا اصلاح گرای دین ؟
نادره مستشار
farhangi84@noavar.com
مارتین لوتر – Martin Luther 1483 – 1546
-----------------------------------------------
مارتین لوتر، استاد زبان ، مترجم انجیل
به زبان آلمانی، اصلاحگرای مذهبی ، و پایه گذار مسیحیت پروتستانی یا ایوانگلیشی، -
به توصیه اراسموس، هومانیست مذهبی هلندی كه گفته بود كتابهای آسمانی راباید از
زبانهای یونانی، عبری، لاتین، و عربی، به زبان مردم هركشور ترجمه نمود تا استقلال
انتخاب داشته باشند، گوش فرا داد و این توصیه اراسموس را عملی نمود. لوتركوشید
باكمك ترجمه وادبیات،ازپاپ و كلیسای سنتی منحط رومی، استقلال یابد.سبك ترجمه او، دیگر
برگرداندن صوری و ظاهری واژهها نبود بلكه انتقال محتوا ومعنی جملات است .ترجمه انجیل
اوبه زبان آلمانی موجب وحدت زبانی بین اقوام و ایالات آنزمان رقیب هم،درآلمان شد.
اهل نظر این ترجمه اورا حتا امروزه یك “قطعه استادانه نثرزبان “ بحساب می آورند.
او بنیادگذار زبان كتبی آلمانی جدید است و بعنوان پدر زبان آلمانی نو، جشن گرفته میشود.
اهمیت او برای تحول و پیشرفت بعدی زبان آلمانی، متكی بر وحدت زبان كتبی آلمانی در
استانهای مختلف بود.
لوتر چون ازنظرفلسفی یك نوافلاتونی است میگفت كه انسان ازطریق واژه ها و
ادبیات میتواند باخدا رابطه برقراركند. خلاف محفل روشنگران هومانیستی آنزمان،
اوكوشید تا آثارش را نه به زبان لاتین بلكه به زبان مردم ترویج دهد. امروزه لغات بیشماری
درادبیات و زبان آلمانی را خواننده مدیون قدرت خلاقیت زبانی او است . ترجمه او از
زبان مبداء به زبان مقصد، پایه وحدت زبانی گردید. اوغیراز كوششهای اصلاحگرایانه
دردین و جامعه، درتاریخ ادبیات زبان میهنش، هنرمند نابغه زبان نیز نامیده میشود.
باوجودیكه رقم باسوادان آنزمان بین 5
تا 10 درصد بود، بین سالهای 1534 و 1570 حدود صدهزار جلد كتاب ترجمه شده انجیل
بچاپ رسید. او همچون قشر روشنفكر جهان بورژوازی درسال 1530 به نقش آموزشی ادبیات پی
برده بود. كیرگه گارد مینویسد كه او نه تنها طبیب بلكه بیماری پرشور و مشتقاق
درمان نیز بود. و نیچه بعدها مدعی شد كه انجیل ترجمه شده لوتر، تاكنون بهترین كتاب
زبان آلمانی است ، لوتر وجدانی ادبی درگوش و زبان داشت و میدانست كه چگونه یك واژه
یا یك بخش و سیلاب كلمه، راه میرود، پرواز میكند، سقوط میكند ویا به زمین می
افتد. كارترجمه كامل كتاب انجیل كه درسال
1521 شروع شده بود درسال 1534 باترجمه تورات به زبان آلمانی پایان یافت . ترجمه
انجیل او را آغاز ادبیات مسئول و اجتماعی نیزبشمار می آورند، چون بورژوازی نوپا،
باكمك آن كوشید تا علیه پاپ، روحانیت ارتجاعی، فئودالیسم، استثمار و حماقت خرافاتی
مردم، بپردازد. لوتر باشور و شوق ملی گرایی، خواهان یك الاهیات وطنی علیه نفوذ پاپ
گردید. زبان و ادبیات مسئول او موجب شد كه در درام شهری و تئاتر آموزشی مدارس در
قرن 16 ، از موضوعات مذهبی استفاده شود.
مارتین لوتر، گویا دانشجوی رشته حقوق دانشكده هنرهای زیبای زمان
خودبود كه بدلیل جان سالم بردن ازیك حادثه “رعد و برق “ شدیدا مذهبی شد و به تحصیل
الاهیات تا درجه دكترا پرداخت .و بر اساس ادعای پاره ای از مورخین، اوزمانیكه مدتی
به شغل مددكار اجتماعی مشغول بود به نیازمردم محتاج به یك دین اصلاح شده پی برد، دینی
كه صددرصد وابسته به پاپ و كلیسای سنتی حاكم نباشد. خشم لوتر علیه آموزشهای الاهی
همكاران و همعصران، باعث پایه گذاری یك الاهیات “انقلابی“! گردید. آنهایی كه خودرا
استثمارشده روحانیون و كلیسا میدیدند به جنبش مبارزاتی لوتر پیوستند. اومیگفت باید
به انسانهای مذهبی كمك كرد تا مستقل و بالغ شوند. لوتر، پدر اصلاحات دینی و مذهب
پروتستان درجهان است. اوباكمك انتقاد از دگم های كلیسایی، به جزم “غیر اشتباه كردن
پاپ“ اعتراض نمود و به مخالفت با اتوریته نامحدود كلیسا روی زندگی مردم پرداخت .
لوتر تحت هومانیسم، عرفان و ایده آلیسم اسكولاستیكی، درسال 1517 به جنبش مردمی علیه
پاپ پیوست ، این جنبش مردمی زیر نفوذ بورژوازی انقلابی آغازین، علیه پاپ نیز بود.
حاكمان محلی و فئودالی به دلیل تضادهایشان با پاپ و نیروهای خارجی مسیحی، نیز به
حمایت مقطه ای ازاو پرداختند و زمانیكه پاپ امر به دستگیری لوتر درسال 1521 داد،
اومخفی شد و كار ترجمه را آغاز نمود. لوتر مینویسد كه روحانیون و طلاب مسیحی نباید
نسبت به سایر مردم، دارای امتیازی الاهی باشند.
لوتر درسال 1517 میلادی اعلامیه
اصلاحگرایانه 95 تزی خودرا در محافل روشنفكری دانشگاهی منتشر نمود ودرسال 1518
درشهر زادگاهش مورد محاكمه قرار گرفت . وی میگفت كه كلیسا و دین ظاهرگرا را باید
با كمك ارزشهای باطنی و عمیق، اصلاح نمود. دهقانانی كه زیر بار مالیات اجباری كلیسایی
و سرباز گیری غیرداوطلبانه جنگهای صلیبی رنج میبردند، ازنخستین هواداران لوتر
شدند. امروزه گروهی از هواداران لوتر، حتا اورا پیام آور آزادی و عدالت زمان خود
بحساب می آورند. لوتر به تغییرو اصلاح مراسم دینی دركلیسا پرداخت و میگفت انسان
نباید باكمك عبادت ازخدا،انتظار عدالت و مغفرت داشته باشد، چون ترحم الاهی باید
بالاترین نشان عدالت خدایی باشد. اومردم را تشویق به كارتولیدی و شغل این جهانی- و
ازدواج نجیبانه و تك همسری نمود. این آموزشهای او امروزه بخشی از اخلاق پروتستانی
مسیحی بشمار می آیند- كه ماكس وبر و كانت را نیز تحت تعثیر خودقراردادند. فلسفه
“مسئولیت و اخلاق“ كانت گویا متكی بر آموزشهای لوتر باشد .
مارتین لوتر بین سالهای 1483 و 1546 میلادی درجنوب شرقی آلمان
امروزی زندگی نمود. پدرش كارگر معدن بود. اوخلاف درسهای كلیسای كاتولیك، درسال
1524 با یك راهبه تحت تعقیب، ازدواج نمود و صاحب 6 فرزند شد. وی در جوانی چند سالی
استاد الاهیات در دانشگاه بود .
از جمله آثار: اوغیر از ترجمه، كتاب انجیل، - 37 سرود مذهبی ، پیرامون آزادی
انسان مسیحی، خطاب به نجیب زادگان مسیحی آلمان، نامه ارسالی پیرامون كار ترجمه ،
زندانیان بابلی كلیسا، و اراده غیر آزاد، هستند.
لوتر درپایان، درسال 1525 ازجنبش انقلابی دهقانان فاصله گرفت و
با موضعگیری ارتجایی، ازحاكمان محلی و فئودال، آن حركت اجتماعی رامحكوم نمود . موج
اصلاحگرایی اقتصادی و اجتماعی او به نفع فئودالیسم و بورژوازی نوپای خودی، خاتمه یافت.
بعدهااصلاحگرایی او چند قرن وسیله ای دردست حاكمان جدید پروتستانی ، پایه حاكمیت
مطلقه شاهزادگان جوان شد .