بهزاد كریمی درنگ بر دمکراسی خواهی در چپ ایران گسترش میپذیرد! در رابطه با مباحث کنگره اخیر "راه کارگر" اختلاف سیاسی بروز کرده در این کنگره از این نظر توجه برانگیز است که محوریترین موضوع بحث در اپوزیسیون، یعنی جایگاه دموکراسی و ضرورت همکاریها حول آن، در آن جریانی از چپ رو آمده است که صریح و یا پوشیده، سوسیالیسم را آلترناتیو جمهوری اسلامی میداند. در جریانی که با بورژوایی تلقی کردن دموکراسی، تاکنون آن را در بهترین حالت یک موضوع فرعی و جنبی در مقایسه با مبارزه طبقاتی تلقی و معرفی کرده است. در جریانی که هنوز هم البته رسماً و عملاً بر همین سیاست تاکید دارد. این کنگره اما نشانه دیگری از میزانی از آب شدن کوه یخ مقاومت نسبت به پذیرش اهمیت موضوع دموکراسی در این جریان شد.
مسعود نقره کارروشنفکرستیزی درتقابل با دموکراسی خواهی ست روشنفکر(منورالفکر) درایران، سالیانی ست از ناسزاهای سیاسی و فرهنگی ست. در این نزدیک به دو سده، روشنفکران بدهکارهمگان بوده اند. تاریخ معاصر ایران اگرچه گهگاه تعامل میان روشنفکران و روحانیون و پادشاهان ، و نیز التقاط نامتجانس روشنفکری و اسلام را شاهد بوده است، اما در عین حال نشان داده است که بزرگترین دشمنان تاریخی روشنفکران و روشنفکری ارتجاع مذهبی و استبداد سیاسی بوده اند. در این میانه "لمپنیسم اسلامی" و آخوندیسم، کوشندگان سیاسی و فرهنگی ی ایدئولوژی زده و دیکتاتورهای کوچک و بزرگ، کشکول روشنفکرستیزی در ایران را پرملاط تر کرده اند.
امیر حسین لادنکاوه یا سیمرغ؟
بر سر دو راهیِ، انتخابی سرنوشت ساز! سیمرغ، سمبل استقامت و پایداری است، به رازهای نهانی آشنا، دانا و توانا می باشد. سیمرغ در کوه قاف زندگی می کند؛ و دسترسی به او، چنانچه نا ممکن نباشد، بسیار دشوار است. عده ای از هم میهنانمان سیمرغ را پرنده ای افسانه ای در شاهنامه می دانند؛ برخی ها سیمرغ را در منطق الطیر عطار نیشابوری خوانده اند، و تعداد معدودی نیز با نوشته های جدید تری مانند "سیمرغ و سی مرغ"، م - آزاد آشنا شده اند. برای آشنائی بیشتر و روشنگری، ماجرای سیمرغ را مرور می کنیم.
س. حمیدیتبر سنگین مالیات بر گردهی ضعیف مردم دولت ابراهیم رئیسی در رسانهی عمومی خیلی راحت بر افزایش مالیات تا میزان شصت و پنج در صد اصرار میورزد. موضوعی که چهگونگی دریافت آن را از همین حالا در بودجهنویسی سال آینده لحاظ میکنند. مجلس هم در همین زمینه همنوایی خود را با دولت اصولگرای ابراهیم رئیسی به پیش میبرد. این موضوع در حالی عملیاتی میشود که در همین بودجهنویسی خودمانی، بسیج و بسیاری از سازمانهای وابسته به سپاه پاسداران را از پرداخت مالیات معاف نمودهاند. تازه جدای از این، ستادها، نهادها و بنیادهای وابسته به رهبر نظام و دفتر و بیت عریض و طویل او هم از پرداخت مالیات معاف میشوند. با این حساب شکی باقی نمیماند که همین میزان غیر متعارف از دریافت مالیات را بدون استثنا به پای لایههای پایین دستی جامعه مینویسند.
دنیز ایشچی استحاله چپ رمانتیک و سقوط به نئولیبرالیسم اگر بخواهیم در خوش بینانه ترین شرایط نظام ارزشی چپ نئولیبرال ایران را ارزیابی بکنیم، باید گفت که آنها، از "دموکراسی" نظام های نئولیبرالی دفاع می نمایند. با در نظر گرفتن این واقعیت، که "دموکراسی" این دوستان در خالص ترین حالت آن، رقابت مابین مراکز مختلف قدرت در جامعه، جهت کسب قدرت سیاسی بخاطر اعمال اراده و تامین منافع خویش در جامعه بر علیه رقبای خویش میباشد. به همین خاطر، خود این دوستان بهتر از هر کس دیگر میدانند، که قدرتمداری دموکراتیک همیشه به صورت های مهندسی شده، برنامه ریزی و هدایت شده به مرحله اجرا و عمل در می آید.
ایرج فرزادسمّ مُهلکِ خود فریبی در سیاست اشتباه محض است که به این توهم دچار شد که این ماشین های پیچیده و تو در توی "تصویر سازی" از جامعه کنونی ایران، کار ساز نیستند؛ و اشتباه است اگر به این خیالات دچار شد که جامعه بطور خودبخودی، در "سیر اجتناب ناپذیرجبر تاریخ" و بر اثر مکانیسمهای خود جوش در جامعه، به یک مسیر "انقلاب" هدایت خواهد شد. برعکس، اگر یک نیروی سیاسی حاضر به یراق و یک حزب سیاسی رادیکال و سوسیالیست، وجود عینی خود را در معرض انتخاب مردم قرار ندهد، مردم در لحظات "بلبشو" و آنگاه که سران اسلام سیاسی دنبال سوراخ موش اند، به یک وضعیت "ثبات" و "آرامش" و نقطه پایانی بر چهل سال سرکوب و اختناق و گرز چرخانی اسلام سیاسی، خواهند چرخید.
بهزاد كریمیعملکرد بیماری عفونی در این دوره چرخش! حزب چپ ایران(فدائیان خلق) سه روز پیش در رابطه با سفر رئیسی به روسیه و سفری از هر نظر پرسش برانگیز، که مدام بر نیاز ایران به مناسباتی متوازن با غرب و شرق بر پایه مناسبات سازنده متقابل تاکید دارد، با صدور اعلامیهای خاطر نشان میکند که نباید به بازیچه شدن کشور در دست روسیه تن داد. این هشدار اما آمریکا ستیزان را خوش نیامده و برآشفته کرده است. سروصداهایی مشابه آن هیاهوهای راه افتاده در زمانی که، حزب ما پیرامون ناروشن بودن مفاد قرار داد ٢۵ ساله با چین سئوالاتی را پیش کشیده بود. ملاک اگر نه نیتها که عمل باشد، آنگاه پرسیدنی است منشاء این برآشفتگیها جز هیستری آمریکا ستیزی چیست و بهره بردار این هیاهو کیست مگر جمهوری اسلامی؟
اصغر جیلومناسبات ما با دموکراسی و اقتدارگرایی؟ رهبران و سخنگویان چپ سوسیالیست ایرانی، اگر میخواهند بیش از این بی ربط به اکنون و آینده کشور خویش نباشد، باید از خود عزم و اراده و شجاعت مدنی لازم را ، در گسست قطعی از اصول و عقایدی که انبوهی از تجارب، پیامدهای فاجعه بار آنها را آشکار ساخته ، نشان دهند و بدون لکنت و به صراحت، روشن کنند، چه نوع مناسباتی را با این دو جبهه؛ دموکراسی و اقتدار گرایی و چالشهای مرتبط با آنها در جهان پر مخاطره کنونی، به نفع حال و آینده کشور و مردم خویش میدانند.
علی افشاریدیدار پوتین- رئیسی؛
اعتیاد نظام در سیاست خارجی شاید بتوان گفت دیدار مقامات بلندپایه انتخابی جمهوریاسلامیایران با مقامات ارشد روسی تکراریترین نمایش سیاست خارجی نظام جمهوریاسلامی بعد از اواخر دهه شصت تا به امروز است. بیشترین دیدار با مقامات روسی را دولت روحانی داشت؛ حسن روحانی در دوران هشتساله ریاست جمهوری پنج بار به روسیه سفر کرد و هفده بار با پوتین در دیدارهای دوجانبه و یا اجلاسهای چندجانبه دیدار کرد. پیش از روحانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد ملاقاتهای متعددی با همتایان و مقامات پایینتر روسی در دوران پساجنگ سرد داشتند که هیچیک به رویداد بزرگی منتهی نشد. نکته جالب در آنجا است که شکاف زیاد این مانورهای دیپلماتیک با انتظارات تصمیمگیران اصلی نظام را به بازنگری نکشانده است. البته این سیاست و راهاندازی کارزار تبلیغاتی برای نزدیک نشان دادن رابطه با روسیه پیامد تخلفناپذیر راهبرد غربستیزی و نیاز نظام به نگاه به شرق برای گریز از تنگنای انزوا است.
مهدی ابراهیم زادههدف: اثر بخشی بلوک چپ در تحولات پیش رو ما طی سالهای گذشته تلاش کردهایم که با نیروهای جمهوریخواه از جمله با جریانهای متعلق به جبهه ملی ایران در جهت ایجاد یک ثقل جمهوری خواهی در سپهر سیاسی ایران گام برداریم. این تلاشها را همچنان ادامه خواهیم داد. همین طور با دیگر احزاب و جریانهای اپوزیسیون وارد گفت و گو و دیالوگ شویم. برای ما ایجاد هماهنگی بین نیروهای مختلف اپوزیسیون در هر سطحی که ممکن باشد، برای تامین شرائط گذار از جمهوری اسلامی و گشودن چشماندازی دیگر در برابر جامعه مهم است. این آن بخشی از کار است که احزاب سیاسی باید برای تقویت نیروی تغییر در جامعه متناسب با نیازهای رشد و گسترش مبارزات مردم انجام دهند. اپوزیسیون توانمند می تواند اهرمی برای توانمندتر کردن جنبشها مدنی در ایران باشد.
حسين منتظرحقيقی
برگی از تاریخ معاصر ایران،
از آنجا که در ماه بهمن هستیم و به سالگرد انقلاب ایران نزدیک می شویم و از آنجا که شرکت کنندگان در جنبش مطالباتی قبل از ۲۲بهمن ماه ۱۳۵۷ برای دسترسی به استقلال و آزادی های شهروندی به خیابان ها آمده بودند،تلفات جانی و مالی را تحمل کردند شایدبه شرایط بهتری دست یابند که شوربختانه در جهت عکس ان در حرکت هستیم و امروزه شاهد هستیم که وضعیت استقلال کشور،حقوق و آزادیهای شهروندی و بهبود استاندارد های معیشتی نه تنها بهبود نیافته بلکه بطور فاجعه باری مورد تهدید قرار گرفته است.
لادن بازرگانچرا باید رژیم اسلامی ایران را در همه عرصه ها تحریم کرد؟ با وجود همه تلاشهای اپوزیسیون و فعالین حقوق بشری متاسفانه زندان های ایران هنوز مملواز مردان و زنان جوانی است که جرات می کنند متفاوت از این رژیم فکر کنند. ما زندانیانی داریم که اکنون ۵، ۱۰، ۱۵ و یا حتی ۲۲ سال است که پشت میله های زندان هستند، در شرایطی وحشتناک و بدون حق دسترسی به به حقوق انسانی یک زندانی، شرایط مناسب زندان یا مراقبت های پزشکی مناسب. کسانی هم که شامل شرایط آزادی می شوند، رژیم به عنوان شرط آزادی، خواستار وثیقه سنگین می شود و با این رقم های بالا مخالفان را از نظر مالی ورشکسته کرده است.
کاظم کردوانی مجالی برای تبعید، مجالی برای تولد گفتوگوی بابک مینا با کاظم کردوانی ( فصلنامهی سیاسی - نظری) شما به تمام ادبیات کهن ما هم که رجوع کنید این موضوع را میبینید. خیلی از اندیشمندان کسانی مثل حافظ و … همهی اینها در واقع یکجور احساس تبعید درون، درون جامعه، داشتند. حافظ است که میگوید «به یکی جرعه که آزارِ کسش در پی نیست / زحمتی میکشم از مردمِ نادان که مپرس». دهخدا و دهخداها هم از این دردها گفته اند. همیشه آدمهایی که اهل فکر بوده اند در تاریخ، حتی در کشورهای دیگر هم، همینطور بوده است. همیشه اقلیتی بوده اند در جامعهشان. این اقلیت اغلب هم با فرهنگِ غالب سر سازگاری نداشته است. درنتیجه، یک نوع تبعید درونی بوده و هست. تااطلاع ثانوی هم خواهد بود! درواقع در ایران هم کسانی مثل ما دنیای خاص خودمان را میسازیم. دنیایی که با دنیای بیرون ما متفاوت است در همهی زمینههایش. همیشه هم بوده است.
مسعود نقره کار
روشنفکرسیاسی، حزبی و سازمانی
سخن و خیال این بود و هست که همه تیپ های روشنفکری سیاسی هستند و روشنفکر غیر سیاسی وجود نداشته و ندارد، و تاکید نیز بر این بوده است که روشنفکر می باید " مستقل" باشد و نمی تواند همراه و یا در کنار قدرت سیاسی، حتی در حد عضویت در حزب، سازمان یا گروه سیاسی کار و فعالیت کند. چنین دیدگاهی روشنفکری را صرفا منتقد قدرت های سیاسی در حد و اندازه های متفاوت پنداشته است. تجربه های تاریخی و سیاسی نشان داده اند ویژگی های روشنفکرانه را فعالیت های سیاسی، فرهنگی و هنری ، فلسفی، و هر نوع فعالیت های اجتماعی دیگر خدشهدارنمیکند، و برعکس هر دو سو را به سوی تعالی تبار انسان و جامعه سوق می دهد.
س. حمیدیسود قرارداد با چین به چه کسانی میرسد در جمهوری اسلامی ایران چنان رسم است که قراردادهای خارجی هرگز به تصویب مجلس آن نمیرسد. مردم هم در این فرآیند هیچ وقت جایگاه مناسبی نمییابند. چون "رهبر فرزانهی نظام" همانند هر رهبر فرزانهی دیگری، نظر و دیدگاه خود را به جای خواست و ارادهی مردم و مجلس مینشاند و در این خصوص به جای آنان تصمیم میگیرد. قرارداد بیست و پنج ساله با چین هم از این قاعدهی کلی برکنار نمیماند. رهبر خودش به تنهایی میبُرد و خودش نیز میدوزد. فقط عوارض سیاسی و اقتصادی بیحد و حصر آن را برای مردم عادی جامعه به جای میگذارد. چون کاستیها و آسیبهای احتمالی آن را سرآخر هم به پای مردم مینویسند. در این ماجرا هم مثل هر گسترهای از سیاستگذاری کشور، هشتاد و پنج میلیون شهروند ایرانی همگی در سویی میایستند، اما رهبر و کارگزاران قراضه و شلختهاش در سویی دیگر. به همین دلیل هم لازم نمیبینند تا مردم عادی از مواد چنین قراردادی سر در بیاورند. انگار همین قدر که رهبر نظام بداند و بخواهد کفایت میکند. نمونهای از کشورداری زیانبار و آفتزا که متأسفانه آن را در جمهوری اسلامی وجاهت میبخشند.
حميد فرخندهضریب هوشی و حجاب ایدئولوژی بسیاری از رهبران و کادرهای سازمان های چریکی چپ، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، از بهترین، فداکارترین و باهوش ترین فرزندان این کشور بودند و اغلب جزء دانشجویان ممتاز دانشگاههای کشور بودند. باوجود این اکنون برای بسیاری از جمله خود آنها این سوال مطرح است که چگونه آنها در دهه های چهل و پنجاه راه رهایی را در «دیکتاتوری پرولتاریا» میجستند یا اینکه چه شد که علیرغم آن همه هوش و ذکاوت، ناشیانه ترین شیوه مبارزه، یعنی مبارزه مسلحانه را برگزیدند؟
جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور) ترور بیولوژیکی «بکتاش آبتین» در ادامهی قتلهای زنجیرهای در دفاع از سوسیالیسم (۷۶) آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی عقیدتی از جمله زندانیان عضو کانون نویسندگان ایران باید بعنوان فصل مشترک مطالبات همهی آزادیخواهان و نیروهای سیاسی کشورمان در دستور کار قرار گیرد. راه جلوگیری از تکرار چنین جنایتی، همدلی و اتحاد عمل همه نیروهای مترقی و آزادیخواه کشورمان علیه رژیم آزادیستیز حاکم بر کشورمان میباشد. باید به هر شکل ممکن مانع قتل عمد و خاموش زنان و مردان مبارز و آزادیخواه در زندانهای جمهوری اسلامی شد و برای آزادی زندانیان سیاسی، حکومت جنایتکار را تحت فشار قرار داد.
علی شاکری زندبرای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی
ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی بخش دوم - هراس در دفاع از قانون اساسی یا انحراف از راه مصدق
پس از انقلاب اصیل مشروطیت و نظامی که در آن نهضت سترگ آزادانه برگزیدهشد، ملت ایران هنوز دیگر هیچگاه هیچ نظام جدیدی را آزادانه انتخاب نکردهاست، اگر معنی آنتخاب آزادانه را بدانیم؛ و سخن از جمهوری، نه به عنوان نظامی که احتمال گزینش آن در آینده هست، بل با عبارت دور از حقیقت «نظام برخاسته از رای آزاد مردم ایران یعنی نظام جمهوری»، چنان که گویی چنین تصمیم سترگی درشرایط لازم برای انجام آن صورت گرفته، دروغ متقلبانهای بیش نیست. طرد بخشی از ملت ایران از شرکت در فرآیند انتخاب نظام آینده به دلیل رجحان هایشان دربارهی آن نظام تنها میتواند به آنها در طرد هواداران جمهوری حقانیتببخشد! نمیتوان، به روش یک بام و دو هوا، از «انتخاب آزادانهی نظام آینده» سخن گفت و همزمان حق این انتخاب را در انحصار یک بخش از مردم قرارداد.
شیوا فرهمند رادنقشی زیبا بر لکهای سپید دربارهی کتاب «تاریخچه گروه منشعب» (نگاهی از درون به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران) نوشتهی بهمن تقیزاده کتاب بسیار خوشخوان است، با نثری روان و بخشبندیهای مناسب و متناسب: داستان جوانانی فداکار و ازخودگذشته، که اغلب از طبقهی متوسط بهبالا با سرمایهی فرهنگی غنی و سنتهای عدالتخواهی، و از ممتازترین دانشجویان بهترین دانشگاهها و رشتهها هستند و در پی یافتن راهی برای از میان بردن بیعدالتیهای اجتماعی که سخت آزارشان میدهد، به راهی میافتند که لازمهی رهسپردن در آن گرفتن شیشهی عمرشان (کپسول دستساز سیانور) زیر دندانشان است؛ جوانانی که از آن عدالت اجتماعی که میخواهند، تنها چیزهایی شنیدهاند، و حتی نخواندهاند که آن جامعهی سوسیالیستی که مارکس و لنین وعده دادهاند چگونه جامعهایست و چگونه برای رسیدن به آن باید مبارزه کرد. آنان در طول همین راه بهتدریج پی میبرند که بیراهه میروند: اسلحه نمیخواهند؛ کتاب میخواهند؛ باید بخوانند.
بهزاد كریمیتوجیه جنایت، بی هیچ شرح و تفصیلی از سوی سردار کل سپاه! در بررسی وقایع رخ داده در صحنه جنگ، تقدم همواره با داوری بر سر چیستی دستورات صادره از سوی فرمانده است و نه حول چگونگی رفتار مجری اوامر. آری اپراتور شریک جنایت بوده است ولی سر قاتلان، همانا آمراناند و بس. این فرماندهان سپاه هستند که مشی نظام را در هوا و زمین و در اقتصاد و سیاست پیش میبرند. سیاستی که، اساساً در ستاد فکر این نظام - بارگاه ولایت فقیه – ساخته و پرورده میشود و برای عملیاتی شدن آمادگی میگیرد. به این اعتبار، آنچه در ١٨ دی ماه ١٣٩٨ رخ داد یک قتل عمد بود! تجلی عمل بود به تصمیم پیشاپیش حکومت!
رضا مقدمکشتار عامدانه، دروغ عامدانه برای اجرای "تله" و سادگی در پاک کردن هر نوع ردی، سپاه یک واحد ویژه پدافند بطور جداگانه و مستقل از شبکه دایمی پدافند ضد هوایی تهران در محل مستقر می کند. این واحد پدافند ضدهوایی با کسب خبر حمله موشک کروز، ماموریت خود که شلیک به هواپیمای مسافربری بود را انجام میدهد. بنابراین سئوال این نیست که چرا این واحد پدافند ویژه و بدون ارتباط با شبکه پدافند ضد هوایی نتوانسته هواپیمای مسافربری را از موشک کروز تشخیص دهد. ماموریت وی شلیک به هواپیمای مسافربری و کشتن مسافران بوده تا رژیم اسلامی این آدمکشی را به گردن موشک کروز آمریکا بیاندازد. با "شایعه" حمله آمریکا با موشک کروز، پدافند ضدهوایی هواپیمای مسافربری را منفجر می کند.
س. حمیدیکارکنان قوهی قضائیه هم آمدند تجربههای اعتراضات کارکنان قوهی قضائیه را هرگز نباید دست کم گرفت. این اعتراضات هم در الگویی از اعتراضات فرهنگیان خیلی زود همهی کشور را درنوردید. هستهی مرکزی آن خیلی راحت با هستههای استانی و شهرستانی در پیوند قرار گرفت. سپس تشکلی سراسری از جنبشی سراسری سر برآورد. تشکلهایی از این نوع به حتم در آینده از نظر کمی و کیفی بیش از این خواهند بالید. ترس مدیران بالادستی قوهی قضائیه نیز به چنین رویکردی بازمیگردد. آنان از پا گرفتن هر تشکلی در متن جامعه، مرگ خود را نیز امری حتمی میبینند. به خصوص اکنون که چنین تشکلهایی دارند از خود ساختار اداری قوهی قضاییه سر برمیآورند. تشکلهای صنفی نیز ضمن همین اعتراضات عمومی است که پا میگیرند. هرچند حضور آنها را بالاهاییها تاب نیاورند ولی آنها حقانیت خود را در عمل برای همه به نمایش خواهند گذاشت.
برای عبور از بحران ها نقشه راه چیست؟ سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۳ مورخ ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ آزادیخواهان میهن دوست بر این اعتقادند که اتحاد و همگامی میتواند بین سازمان ها ،اصناف،نهادهای مدنی و شخصیت هایی شکل بگیرد که به آزادی های اولیه انسان ها مانند آزادی قلم وبیان ،آزادی احزاب واجتماعات وآزادی انتخابات باورمند باشند به استقلال و عدم وابستگی به سیاست های بیگانه اعتقاد داشته باشند.به جدایی حکومت از دین معتقد باشند به نظام برخاسته از رای آزاد مردم ایران یعنی نظام جمهوری باور داشته باشند به یک پارچگی سرزمینی و یگانگی ملت ایران وزبان فارسی به عنوان زبان ملی و مشترک ایرانیان باورمند باشند. اتحاد و همراهی این نیروها البته مفید و کارساز و امری بسیار مبارک خواهد بود .
علی شاکری زندبرای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی
ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی پدیدهی انشعابات پیدرپی به حالت «آمیبی» در جبههی ملی موجب تأسف بعضی و سبب تعجب بعضی دیگر شدهاست؛ انشعاباتی که تنها به خارج از کشور محدودنمانده و حتی در داخل کشور نیز تحت نامهای غریبی مانند «سامانهی» ایکس یا ایگرگ مشاهدهمیشود. برای آگاهی کسانی که از تاریخ جبهه ملی ایران اطلاع کافی ندارند باید یادآورشویم که این پدیده کاملاً هم تازه نیست و بار نخست درسال ۱۳۴۴ با تشکیل جریانی بنام «جبهه ملی سوم»، که در دنبالهی این مقاله دربارهی آن نیز سخن خواهیم گفت، شروع شد.
بهزاد كریمیمرگ بکتاش آبتین: پروندهای باز! بکتاش آبتین غمگنانه درگذشت و مرگ نابهنگام او که در زمره صداهای هنری و اعتراضی زمانه خود بود، بیشمارانی را تکان داد. از هرکجا این کلام شنیده میشود: او کشته شد! یک داوری واقعی در گسترهای وسیع: او فوت نکرد، جان داد و قربانی شد. هیچ ناگزیر نبود که کرونا جان این شیفته جان را بستاند هر آینه اگر زندانبانان بی وجدان وی را اجازه میدادند بموقع اکسیژن بگیرد تا زنده بماند. بکتاش کماکان میزیست و خلاقانه زندگی هنری خود را ادامه میداد هرگاه در واپسین نفسها، پای زنجیر بسته او در بیمارستان، زودتر به فرصت درمان جدی باز میشد تا مراقبت ویژه پیش از آنکه دیر شود نجات وی در پی آورد.
|