در بهار سال ۱۳۸۷، کتابِ „چریک های فدایی خلق - از نخستین کنش ها تا بهمن ١٣٥٧،جلد اول“ و „حزب توده از شكل گیری تا فروپاشی“ در نمایشگاه کتابِ تهران، توسط „مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی“ وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، به بازار نشر عرضه شد. این دو کتاب از جمله ۵۰ عنوان محصولاتِ فرهنگی این مؤسسه اطلاعاتی در سالیان اخیر است.
در طول تاریخ، تمامی نظام های دیکتاتوری، با توسل به جعل و دوروغ، اسنادِ تاریخی را به دلخواه خود بازسازی و دستکاری می کنند تا تاریخ دلخواه خود را تدوین کنند.
کاربدستانِ حکومتِ الله نیز برای تدوین تاریخِ دروغینِ خود، در نمایشگاه کتاب تهران از خورجینِ فرهنگی اشان، محصول جدیدی بیرون کشیده و به تقابلِ فکری با مخالفان برخاسته اند. و صد البته که هدف این تهاجم، نسلِ جوان و تشنه ی دانستن در داخل کشور است.
کارپایه ی این محصولِ به ظاهر فرهنگی، اوراق بازجویی و مکاتبات و پرونده های بازمانده از ساواک شاه است. در این کتاب، تمامی اعترافاتِ زیربازجویی از فداییان، حقیقتِ مطلق انگاشته شده است؛ در حالی که اگر کسی تنها یک برگ بازجویی پس داده باشد متوجه است که عمومِ زندانیان به ویژه چریک ها، هرگز در موردِ رفقای خود حقیقت را نمی نوشتند. و چه بسا، هر مقدار دروغِ در بازجویی از جانبِ چریک ها بیشتر بوده است، می توان از آن درجه ی پایبندی به آرمان را نتیجه گرفت. استناد به اعترافاتِ زیرِ شکنجه و بازجویی، افزون بر آن که عملی غیرِ اخلاقی می باشد، در هیچ نظامِ فکری - جز حکومت هایی از نوعِ حکومت اسلامی- ملاکِ حقیقت نبوده است.
نویسنده ی مخفی کتاب، به ظاهر خود از آن دسته زندانیانِ بریده ای است که قبل از دستگیری به کسوتِ سربازانِ گمنام درآمد است! (مهدی پرتوی؟ عبدالله شهبازی؟ یا؟؟). نویسنده خوانندگان را در کتاب به منابعی ارجاع می دهد که تنها سربازانی گمنام همچون نویسنده مجهول، بدان دسترسی کامل دارند. در بسیاری از نقاطِ جهان معمولآ ۳۰ سال پس از سپری شدنِ عمرِ اسنادِ محرمانه، آن اسناد به معرضِ قضاوت و بازبینی علاقمندان قرار می گیرد. اما در امنیت خانه ای با عنوانِ جمهوری اسلامی که حتی نامِ نویسنده ی یک کارِ به ظاهر تحقیقی نیز مخفی است، سخن از حقِ دانستنِ عمومی، بیشتر به شوخی شباهت دارد.
کتاب و پدیدآورندگانِ بریده ی چپِ آن در پی اثباتِ چندین اتهام به فداییان خلق بر آمده اند که اهم آن چنین است:
- فداییانی که علیه دیکتاتوری سلاح برداشتند فاقدِ عقلانیت بودهاند،
- اکثریتِ فداییان پس از دستگیری با پلیسِ امنیتی همکاری کرده اند،
- زنده ماندهگانِ فدایی در خارج از زندان به رهبری حمید اشرف به گانگستریسم روی آورده اند،
- جنبشِ فداییانِ خلق وابسته به بیگانه بوده است،
- رهبرانِ نامی فدایی (بیژن جزنی، مسعود احمدزاده، حمید اشرف) همه مخدوش بوده اند،
- نفوذ پلیس امنیتی در تشکیلات فداییان.
مجله آرش به سهمِ بضاعتِ اندکِ خود، با مراجعه و نظرخواهی از تنی چند از کارشناسان، و همچنین کسانی که از بطنِ جنبشِ فدایی برآمده و درگیرِ آن جنبش بوده اند ویژه نامه ای را به مقابله با این تاریخسازی، اختصاص داده است.
آرش
تاریخ به روایت جمهوری اسلامی اسد سیف
پژوهش یا تحریفِ تاریخ جنبش فدائی؟!زینت میرهاشمی
كتاب „چریك های فدائی خلق“ سند محكومیت استبدادهایده مغیثی
پرده ای دیگر از چشم بندی های "سربازان گمنام امام زمان"محمد رضا شالگونی
موتور كوچكی كه موتور بزرگ را به حركت درآوردخسرو پارسا
عدم وابستگی: مشخصه بارز جریان فدائیبهروز خلیق
حماسه ی سیاهکل، کابوسی برای ارتجاعمهدی سامع
ادعانامه دادستانی رژیم اسلامی علیه چپ، سوسیالیسم و مارکسیسمایرج واحدی پور
برتری اخلاقی یا شکست اخلاقی؟اصغر ایزدی
„کتاب سیاه“ و اطلاعاتی های سیاهکارعباس هاشمی
"پژوهشگری مجرمانه در تاریخ نگاری!نقی حمیدیان
رهبر افسانه ای چریک هاعلی ستاری
تحريف و واورنه سازی رويدادهاقربانعلی عبدالرحيم پور (مجيد)
برای فرزندان من اشک تمساح نريزيد!فاطمه سعيدی (مادر شايگان)
يک نظر کوتاه پ- البرز