س. حمیدی لزوم فاصلهگذاری بین کنش سیاسی و کنش سندیکایی ممانعت حکومت از آزادی تجمعات، شرایطی را برمیانگیزد تا کنشگران اجتماعی هرچه بیشتر ساماندهی پنهانی خود را لازم بدانند تا شاید بدین وسیله از دستبرد پلیس و نیروهای امنیتی در امان بمانند. اما سندیکاها را هرگز نمیتوان در فضایی از کار مخفی و پنهانی راه انداخت. چون سندیکاها در فضای آزاد و علنی، ضمن حضور و آگاهی همهی کارگران یک واحد کارگری، تشکیل و راهاندازی میشود. بدیهی است که کسب رأی علنی آنان در راهاندازی سندیکا امری لازم به حساب میآید. در عین حال، سیاسیکاری نیز هرگز در رفتار و عملکرد سندیکا راهی نخواهد داشت. ولی متأسفانه اکنون در اکثر کارخانههای کشور کنشگران سیاسی تجربیات غیر سندیکایی خود را به نام سندیکا جا میزنند. چون بسیاری از سندیکاها را در خفا تشکیل میدهند و همراه با راهاندازی آن خیلی زود به سیاسیکاریهای ناشیانه روی میآورند.
علیرضا ثقفینقدی بر نوشته «اسطوره بورژوازی ملی و مترقی » هنگامی که بحث نقد نوشتهای مطرح است به خصوص نوشتهای كه نوعی با تاریخ یک جریان سیاسی كم و بیش عجین شده است، اولین مسئله آن است كه یك بررسی دقیقی از واژههای به كار رفته در آن اثر داشته باشیم. به خصوص در مورد واژهها در زمان نوشته شدن و خلق شدن آن اثر. تا بتوانیم تصویر درستی از منظور نویسنده یا خالق اثر ارائه دهیم. از این نظر است كه من بررسی این نوشته را از همین نقطه آغاز میكنم.
|