رحمان حذف یارانه ها، لیبرالیزه کردن اقتصاد، در سایه حکومت توتالیتر رژیم برخلاف تبلیغات دروغین اش علیه امریکا و دیگر کشورهای سرمایه داری و عربده کشی های توخالی احمدی نژاد در مخالفت با امپریالیسم که آنهم چیزی جز خوراک تبلیغاتی برای بدنه ایدئولوژیک آن است، اکنون خیز تازه ای برای سازش با سرمایه داری جهانی شده برداشته است. حذف یارانه ها و اتخاذ سیاست اقتصادی نئولیبرال گام جدیدی به سوی پیوند و جوش دادن اقتصاد ایران به سرمایه داری جهانی و انتقال آن به دامان امپریالیسم است.
گفت وگوی مک لینز با نئومی کلاین چرا سرمایهداری به وارد کردن شوک بر مردم و ایجاد بهت و وحشت در میان آنها نیاز دارد؟ برگردان: اکرم پدرامنیا لحظههای بدبختی، لحظههایی است که مردم در حالت شوک هستند، چه زمانی که پریشان و آشفتهاند، مثلا پس از توفان کاترینا در نئواورلئان، یا زمانی که در حال بازیابی خود پس از حادثهای چون بمباران هستند. بیگمان پس از بمباران مردم هر نقطه از زمین شکننده و آسیبپذیر میشوند و به آسانی از هر چیزی اثر میپذیرند. مثلا پس از اتفاق ١١ سپتامبر. بلاها و بدبختیها فرصتهایی میآفرینند که مغزهای متفکر از آن فرصتها بهرهبرداری میکنند. به نظر من این مغزهای متفکر چنان برنامههایی را برای زمانهای رخداد بدبختی از پیش آماده کردهاند. به گفتهی میلتون فریدمن یک بحران(واقعی یا ناواقعی) میتواند تغییری واقعی ایجاد کند و زمانی که حادثهای بحرانی رخ داد، نوع تغییر به برنامههایی بستگی دارد که پیشتر آماده کردهاند
دوازده واقعیت ناگفته درباره اقتصاد ایران چکیده : در حوزه اقتصاد، امکان فریبکاری و دروغپردازی با هدف قلب واقعیت وجود دارد. دولتمردان ناکارآمد با توجه به تخصصی بودن مفاهیم افتصادی، ابهام و اغواگری آمارها و پیچ و خمهای درک ارتباط واقعیتهای اقتصادی با معیشت و زندگی روزمره، به خوبی میتوانند بیکفایتیهای خود را با تبلیغات، اغواگری و فریبکاری، آمارسازی و توجیهات غیرمنطقی اما دهانپرکن بپوشانند. از این رو، بیان واقعیتهای اقتصادی به زبان ساده، هرچند تلخ و هشداردهنده یا حتی در مواردی ناامیدکننده، میتواند در راستای گسترش آگاهی عمومی، جلوگیری از فریبکاریها و آمارسازیهای احتمالی و ملموس کردن مفاهیم اقتصادی برای عموم مردم موثر باشد. مطلب زیر با این هدف، و با استناد به آمارهای رسمی و واقعیتهای غیر قابل انکار، نوشته شده و دوازده واقعیت اقتصاد امروز ایران را بیان کرده است.
خسرو صادقي بروجنیتعدیل ساختاری و نولیبرالیسم در ایران برنامهها و سیاستهای نولیبرالی موسوم به «تعدیل ساختاری» که ریشه در سیاستهای ترویجی «اجماع واشنگتن» دارند، تحت همین نام پس از جنگ هشت سالهی ایران و عراق به جدیت دنبال شد. از دورهی دوم دولت موسوم به سازندگی روند محافظهکارانهی آن آغاز شد، در دورهی اصلاحات، با ملاحظهی آثار و تبعات منفیشان، اجرای آنها روند محافظهکارانهتری به خود گرفت و در دورهی پسااصلاحات و با روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم، اگر چه نه در چهارچوب «تعدیل ساختاری»، بلکه در قالب طرحها و برنامههای دیگری چون «طرح تحول اقتصادی» و «هدفمندسازی یارانهها» به جدیت پیگیری شده است.
|