کمیته مشترک برگزاری جشن اومانیته جشن امانیته امسال جلوه ای دیگر داشت جشن اومانیته امسال پس از سه روز تلاش وهمکاری وهمدلی رفیقانه با موفقیت وسرور وشادمانی به پایان رسید.با این امید که در جشن وجشنهای آتی بتوانیم غرفه ای وسیعترو با مشارکت دیگر آزادیخواهان برپا نموده وبرپراکندگی وتشتت پایان دهیم. برافکندن نظام ستم واستبداد،جهل وجهالت وجنایت به اتحاد همه آن کسانی که دل در گرو آزادی وبرابری انسانها دارند،منوط است.
نوید میهن دوست نگاهی به افشاگری های بهروز افخمی لطفاً برای تنویر افکار عمومی مردم همان کشوری که قرار است شرکت فیلمسازی تان را برایشان تأسیس کنید هم که شده اعلام بفرمایید بودجه ساخت فیلم های «شوکران» و «روز فرشته» و «روز شیطان» و «گاوخونی» از کجا و به چه میزان تأمین شده است. شاید حداقل بتوانیم با بودجه و امکانات فیلم های «ناخدا خورشید» و «ای ایران» و «کاغذ بی خط» مقایسه شان کنیم و نادیده بگیریم که ماندگاری و غنای آثار فیلمساز گیلک ناشناس(!) ما بیشتر است یا فیلم های به اصطلاح پرفروش و جنجالی شما؟!...
عارف محمدی ارتباط بین نسل ها گسیخته است گفت وگوی شهروند با امیرشهاب رضویان کارگردان مینای شهر خاموش من دوست دارم فیلمنامه ام پیچیده باشد و مینای شهر خاموش دارای این پیچیدگی است. به همین خاطر بیننده با قصه شریک می شود و تا آخر فیلم با قصه همراه می شود. چون در بعضی از فیلمها بیننده سالن را ترک می کند چون معتقد است که می داند آخر قصه چه خواهد شد، اما در فیلم من نمی تواند آخر قصه را حدس بزند. چون مجموعه اطلاعاتی به بیننده داده ام که او را در کشف معمای فیلم شریک کرده است و دوست دارد با روند قصه دریابد که آیا حدس خودش درست بوده یا نه؟ این روشی بود که طی مدتی که روی فیلمنامه کار میکردیم رعایت کردیم و جواب داد و من هم از نتیجه کار راضی هستم و فیلم بعدی هم به همین روش خواهد بود. یعنی قصه پردازی دارد.
جواد طالعییادداشت های سفر جنوب اسپانیا بخش نخست جائی که خورشید سخاوتمند و آسمان خسیس است
نخلستان ها و باغ های مرکبات جنوب اسپانیا را بحران کم آبی تهدید می کند
مهاجرت های داخلی، هجوم مهار نشده مالکان خارجی و گسترش آپارتمان سازی، بخش اعظم شهرهای زیبای جنوب اسپانیا را به مجموعه ای خشک و بی قواره از بلوک های آپارتمانی زشت تبدیل کرده و معماری سنتی شکوهمند این کشور را به پس کوچه ها رانده است
خورشید در 365 روز سال به طور متوسط روزی هشت ساعت و 12 دقیقه در نواحی جنوبی اسپانیا می درخشد
اسپانیائی ها، برخلاف ساکنان اروپای شمالی و مرکزی، هنوز مردمانی برون گرا، شاد، اهل مدارا، آسانگیر و سرزنده مانده اند
گفت وگوی شهروند با شهره آغداشلو
ه مناسبت نمایش فیلم سنگسار ثریا در جشنواره جهانی فیلم تورنتو هیچوقت به گذشته نگاه نمی کنم عارف محمدی من همیشه به شوخی می گویم سینما یا چینه چیتا ـ که همانطور که می دانید یک استودیوی فیلمسازی در ایتالیا ست ـ در همه جای دنیا یکی است. تنها فرقش این است که ما در این جا وسایل پیشرفته و تکنولوژی داریم که در جاهای دیگر دنیا نیست. از لحاظ بازیگری باید گفت که ما متدهای مختلفی داریم بخصوص آن ها که متد آکتر هستند و بازیگرانی هستند که از متدها استفاده می کنند، ولی روی هم رفته سینمای آمریکا به یک متدی دست یافته که کار را برای هر کسی که بخواهد بازی کند راحت کرده است.
آیدا احدیانی و کیوسک گفت و گوی کیوسک با کیوسک گروه کیوسک بار دیگر در شهر تورنتو کنسرت خواهد داشت. در کنسرت شنبه بیست و پنج اکتبر، کیوسک آلبوم جدید خود "باغ وحش جهانی" را برای اولین بار در اپرا هاوس (Opera House) عرضه خواهد کرد. به روایت آرش سبحانی در این آلبوم کیوسک به صدایی از آن کیوسک نزدیکتر شده است. صدایی کولی درخور گروهی کولی.
همنشینِ بهار «مه بانگ» BIG BANG و بزرگ ترین آزمایش علمی تاریخ پيدايش كائنات براى انسان همیشه يك سئوال جدّی بوده است.
یکی از اصلی ترین مباحث مربوط به کائنات، تئوری یا بهتر است بگویم نظریه علمی «انفجارِ بزرگ»، مِه بانگ یعنی «بیگ بنگ» است که از نظر پژوهشگران فیزیک در صحتِ هستهِ اصلی آن تردیدی نیست و به اصطلاح مو دَرزش نمی رود.
عارف محمدی گفت وگوی شهروند با سمیرا مخملباف "اسب دو پا" در جشنواره جهانی فیلم تورنتو از طریق این فیلم می خواستم ببینم رابطه دو آدم تا کجا می تونه پیش بره. از یه طرف دو تا آدم تا انتهای عشق و دوستی میرن تا جایی که می تونند خودشون را فدای همدیگه بکنند. از طرف دیگه یکی می تونه آن دیگری روتا مرز حیوان شدن استثمار کنه. می خواستم ببینم مرز تحمل انسان تا کجاست. تا کجا برای برآورده کردن بعضی از نیازهاش می تونه صبر و تحمل داشته باشه و حتی تبدیل بشه به موجودی دیگه.
شهرام تابعمحمدى جشنواره جهانى فيلم تورنتو جشنواره تورنتو امسال برنامه پربارى داشت. از توليدات پرستاره هاليوود كه بگذريم فيلمهايى مثل «سكوت لورنا» ساخته برادران داردن، «والتس با بشير» از آرى فولمن، «خاكستر زمان، بازسازى» از وونگ كار واى، «سه ميمون» از نورى بيلگه جيلان، «چه» از استيون سودربرگ، «بىقرار» از آموس كولك، «خط عبور» از والتر سالس، و «آشيل و لاكپشتها» از تاكهشى كيتانو از باارزشترين ساختههاى سينماى جهان بودند كه امسال به تورنتو آمدند.
ف.جاوید از غرفه خود «غرفه ایران» درجشن اومانیته دیدن نمائید باشد که امسال نیز با تجمع خود به این غرفه رونق بیشتری بخشیده و ضمن برخورداری از فضای صمیمی و صادقانه حاکم، با نزدیک شدن هر بیشتر به هم، بتوانیم گام های اساسی در جهت اتحاد برای رسیدن به آرمانها و اهداف مشترکمان که چیزی جز برقراری دمکراسی و آزادی برای مردم میهنمان نمی باشد، برداریم
شهرام تابعمحمدى سى و دومين جشنواره جهانى فيلم مونترآل آيا بحران ميانسالى جشنواره مونترآل به پايان رسيده؟ مجموعه فيلم هاى امسال هم مثل اين چند سال گذشته تنها تعدادى فيلم درجه دو را شامل مىشد. تنها فيلم برجسته امسال «ويكى كريستينا بارسلونا» از وودى آلن بود كه اگر نبود جشنواره بيشتر نصيب فيلمسازان جوانى مىشد كه اولين ساخته شان را با اشتياق به هر فستيوالى كه آن را قبول كند مىسپرند. حتا سينماى فرانسه كه هميشه تامينكننده اصلى فيلمهاى جشنواره مونترآل بود امسال توليدات اصلى اش ـ مثل «سكوت لورنا»، «ساعات تابستان»، «داستان كريسمس»، و «دخترى از موناكو» ـ را به مونترآل نياورد. با اين حال چندتايى فيلم خوب در برنامه امسال گنجانده شده بودند مثل «مارادونا بهروايت كستاريتسا»، «امپراتورى گمشده»، «يك لحظه آزادى»، و «ترانهاى در خيال».
حسن زرهی با "یک لحظه آزادی" سرانجام سینمای در تبعید دیده شد جایزه اول و طلایی بهترین کارگردانی اولین فیلم، به آرش ریاحی و فیلم دیدنی "یک لحظه آزادی" تعلق گرفت. دیگر برندگان جشنواره سی و دوم مونتریال عبارتند از:
جایزه بزرگ جشنواره به فیلم ژاپنی "کوچ" به کارگردانی "یوجیرو تاکیتا" رسید. این فیلم داستان زندگی یک نوازنده ویولن سل است که بر اثر بیکاری شهر توکیو را ترک می کند و به زادگاه خویش برمی گردد و در آنجا به عنوان مامور کفن و دفن مشغول به کار می شود.
میرزا تقی خان انتخابات زندگی را شیرین می کند! من با شنیدن وعده های طلائی که کاندیداها می دهند، به همان لذت و رخوتی دست می یابم که یک تریاکی با کشیدن یک لول تریاک به آن می رسد و همانقدر سرمست می شوم که یک الکلی با نوشیدن یک بطر ویسکی می شود.
شهاب میرزایی قصه شهرزاد
بهارجنوبی. کوچه سمنان. خانه سینما. زنی با موهایی سپید و چهره ای که گذرعمر بر آن هاشور زده. بر صندلی چوبی کنار دیوارنشسته است. سیگارمی کشد و نگران به زمین می نگرد.
روبرویش نشسته ام. به اوخیره می شوم. من او را می شناسم و او مرا نمی شناسد. بعد از مدت ها جستجو" شهرزاد" را یافته ام. کنارش می نشینم. سر صحبت را که باز می کنم، کوله و ساکش را نشانم می دهد و می گوید به این فکرمی کند که امشب کجا بخوابد.
ازآغازرقصندگی در کافه جمشید، و سیروس لاله زار، در سن چهارده پانزده سالگی و میان انبوهی از دود سیگار و بوی الکل می گوید. ازعشق به تئاتر که او را می برد تا گوشه و کنارایران، در روزگارماشین های قدیمی و جاده های خاکی و بعد رسیدن به جاده سینما.
|