همنشین بهار رؤيا خود نوعی زندگی است. ایَا سروش سحرگاهان، تو روشنی را جاری کن خواب عبارت است از کاهش تا فقدان سطح هوشیاری، تعلیق نسبی ادراکات حسی و غیر فعال شدن تقریبا تمام عضلات ارادی در زمان استراحت، به طوری که فعالیت بدن و ذهن تغییر کرده و توهمهای بینایی جایگزین تصاویر واضح واقعی میشوند. در بین پستانداران، پرندگان، ماهیان و دیگر جانوران مراحل خواب و بیداری وجود دارد. خواب برای سلامت و بازسازی سیستم اعصاب، سیستم ایمنی و سیستم عضلانی-اسکلتی انسانها و جانوران اهمیت دارد.
همنشین بهارتجربهِ رؤیا وَش وحی
رؤیا صدایِ وجدان ما است. سالها پیش در مقاله ای با عنوان «دکتر سروش و فقه فرسوده صفوی» به نسل رنجدیده ای اشاره کردم که در ابتلای سال ۶۷ با حکم هولناک آیتالله خمینی «آفتاب دیروز و کیمیای امروز» به دار کشیده شد...
انتقاد من به آقای سروش این نبود که در سالهای اول دهه ۶۰ شلاق بدستان در زندان با تکیه بر نوشته های ایشان مثل «دانش و ارزش» خوره زندانیان غیر مذهبی میشدند. (چون شاید اطلاع نداشتند.)
همنشین بهارکُفرِ یک دوران، دینِ دورانِ بعد است میدانم که سخن گفتن از مقولاتی که استبداد دینی آنرا آلوده کرده، دافعه و هزینه دارد با اینحال دل به دریا میزنم و به بخشی از نیایش «کشف ظلم» اشاره میکنم. کشف در اینجا معنی برطرف کردن است و کشف ظلم به فارسی یعنی زدودن ستم.
نیایش مزبور گرچه مربوط به بیش از هزارسال پیش است اما برای نیایشگری که حتی خدا را هم برتر از سئوال نمیداند قابل تأمل است.
همنشین بهاردود از کُنده بلند میشود.
هوشنگ عیسی بیگلو، آن «مرد آهسته» این نخستین بار است که صدای «هوشنگ عیسیبیگلو» زندانی پیش از انقلاب و یکی از برجستهترین اعضای کانون وکلای ایران در وب فارسی منتشر میشود.
در این گفتگو به زندان شاه، امیر فطانت، کرامت الله دانشیان، خسرو گلسرخی و نامه های زندان... اشاره میشود.
آقای عیسی بیگلو از سرگرد یحیایی، سروان قاسم ژیان پناه، ایرج واحدی پور، احمد پوری، یدالله بلدی، ایرج مصداقی و...هم صحبت میکنند.
در پایان گفتگو، آقای عیسی بیگلو، پاسخ فاخری به پرسشی فاخر دادند. امّا متاسفانه در شرایط کنونی، آن بخش قابل انتشار نیست... [...]
|