logo





گفت و شنود پیرامون جنبش در ۲۵ بهمن و پیامدهای آن (۳)

پاسخ به پرسش های نادر عصاره - ویژه عصرنو

چهار شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۶ فوريه ۲۰۱۱

محمود راسخ (افشار)

۱- حركت ۲۵ بهمن و اقدام به دعوت براي راهپيمايي را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا اين اقدام را تحول جديدي در جنبش اعتراضي و دمكراسي خواهي اخير مي‌دانيد؟ اگر آري چرا؟

ج- دعوت به راهپيمايي در روز ۲۵ بهمن در پشتيباني از جنبش‌هاي مردمِ تونس و مصر البته استفاده از فرصتي بود كه اين جنبش‌ها در اختيار آقايان موسوي و كروبي مي‌گذاشتند تا به حاكمان غاصب نشان داده شود كه جنبش اعتراضي مردم كه در رابطه با تقلب در انتخابات 22 خرداد 88 با شعار راي من كو آغاز شد برغم ضرب و شتم‌ها، سركوب‌ها، زنداني كردن‌ها، زير شكنجه كشتن‌ها، اعدام‌ها و... هنوز زنده است و تنها فرصتي لازم است تا دوباره عرض اندام كند، در صحنه ظاهر شود و خواب را از چشمان اوباشانِ حاكم: ولي فقيه و مزدوران‌اش بربايد. و چنين شد. آقايان موسوي و كروبي از اين فرصت هشيارانه استفاده كردند. ولي اين اقدام به خودي خود تحول جديدي در جنبش اعتراضي و دمكراسي خواهي اخير نيست. به اين دليل كه نه جنبش اعتراضيِ تحت شعار «راي من كو» و نه راهپيمايي ۲۵ بهمن به منظور اعلام پشتيباني از جنبش مردم تونس و مصر در خود ظرفيت بالقوه‌ي تبديل به جنبشي كه ادامه داشته و استمرار يابد تا هدف دراز مدتي را متحقق سازد، ندارد. جنبش راي من كو با پايان يافتن جريان انتصاب احمدي نژاد به رياست جمهوري با انجام مراسم سوگند به بن بست مي‌رسيد و راهپيمايي 25 بهمن در پايان آن روز. در حالي كه در تونس و مصر وضع طور ديگري بود. از همان ابتدا خواست‌هايي مطرح شد كه تداوم جنبش را تا تحقق آن خواست‌ها تضمين مي‌كرد. بن علي بايد برود و مبارك بايد برود، خواست‌هايي بودند كه قلب هر دو نظام را نشانه مي‌گرفتند. صراحت داشتند. فهمشان براي همه آسان بود. مردم را به بخش‌هاي مختلف تقسيم نمي‌كرد. آن را متحد مي‌كرد. شما يا طرفدار اين خواست بودي يا مخالف آن. در حالي در ايران وضع كاملاً به طور ديگري بود و متاسفانه هنوز هست.
در حالي كه «رهبري»، آقايان موسوي و كروبي، از هر فرصتي استفاده مي‌كنند تا سرسپردگي و التزام خود را به نظام جمهوري اسلامي تكرار و بر آن تاكيد كنند بدنه‌ي جنبش يعني جوانان، زنان و قشرها و لايه‌هاي اجتماعي و سنيِ ديگر شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه، مرگ بر ديكتاتور، خامنه‌اي بايد برود را مطرح مي‌كنند. اين شعار در واقع برابر است با بن علي بايد برود و مبارك بايد برود كه ترجمه‌ي سياسي آن مرگ بر نظام ولايت فقيهي يعني مرگ بر جمهوري اسلامي است.

۲- نظر شما در مورد شعارهاي راهپيمايان مشخصا در مورد شعار «خامنه‌اي بايد برود» چيست؟ اين شعار متناسب با سطح رشد جنبش هست؟

ج- آن چه اين شعار در وحله‌ي اول آشكار مي‌سازد تناقض و شكاف آشكار ميان خواست‌ها و برنامه‌ي كار «رهبري» جنبش يعني آقايان موسوي و كروبي با بدنه‌ي جنبش است. شعار خامنه‌اي بايد برود، خواست بن علي بايد برود و مبارك بايد برود را تداعي مي‌كند. اگر ناروشني‌اي در هنگام طرح اين خواست‌ها در تونس و مصر وجود داشت خود زندگي يعني روند حوادث به روشني نشان داد كه منظور طرح كنندگان آن خواست‌ها از آن‌ها چه بوده است: تغيير در اساس و ساختار نظام‌هايي كه در راس آن‌ها بن علي و مبارك قرار داشتند. در واقع در چشم مردمان تونس و مصر بن علي و مبارك با نظام يكسان تلقي مي‌شدند و رفتن آنان برابر بود با از هم پاشيدن نظامي كه آنان نماد آن‌ها بودند. و به طوري كه ديديم همين طور هم شد. در هر دو كشور قانون اساسيِ ساخته شده براي اندام‌هاي بن علي و مبارك به ذباله دان تاريخ سپرده شد و كميسيون‌هايي براي تدوين قانون‌هاي اساسي جديد با شركت عناصر مخالف نظام‌هاي پيشين تشكيل شده است. و ساير اقدامات. شعار خامنه‌اي بايد برود در نزد شعار دهندگان در ايران به همان معناست. يعني نظام اسلامي بايد برود. اين در حالي است كه آقايان موسوي و كروبي از هر فرصتي استفاده مي‌كنند تا به مردم يعني همان بدنه‌اي كه شعار «خامنه‌اي بايد برود» را يعني نظام بايد برود را مي‌دهد، حالي كنند كه نظام بايد بماند.

۳- موضع شما در مورد رهبري جنبش كنوني چيست؟ اين رهبري چگونه تحولي را دنبال مي‌كند. يا بايد بكند؟

ج- پاسخ به اين سؤال را تا اندازه‌اي در بندهاي پيشين دادم. من «رهبري» جنبش را بسيار عقب‌تر از خود جنبش ارزيابي مي‌كنم. درست است كه وضعيت ايران تا اندازه‌اي پيچيده‌تر از وضعيت در تونس و مصر است. ولي جنبش مردم ايران مانند تونس و مصر جنبشي است در ماهيت خود تجددخواه و لائيك. جنبشي است كه نظامي را مي‌طلبد كه در آن دين و دولت از هم جدا باشند. خواهان آزادي مذهب و عقيده است. اگر چه مناسبات زندگي اجتماعي در اين كشورها و در بسياري از كشورهاي ديگر بسيار مشابه است: رشد سريع جمعيت، درصد بالايي از جوانان پايين سي سال، گسترش سريع شهر نشيني به طوري كه اكنون در صد بسيار بالايي- به طور متفاوت در كشورهاي متفاوت- ما بين ۵۰ تا ۷۵ درصد در شهرها زندگي مي‌كنند، وجود مگاشهرها با جمعيت‌هايي بالاي ۱۰ ميليوني،‌ قشر وسيعي از جوانان تحصيل كرده ولي بيكار، از هم پاشيدن نظام‌هاي سنتي توليدي، گسترش مراوده‌ي واقعي و مجازي با جهان (انترنت و مانند آن)، فساد گسترده در دستگاه دولتي، شكاف عميق ثروت ميان اقليتي وابسته به دستگاه و فقر و بيكاري در ميان اكثريت مردم پيدايش قشر وسيعي از خرده بورژوازي شهري مدرن يا در اصطلاح غربي‌ها طبقه‌ي متوسط كه تاريخاً همه جا پايه‌ي اجتماعيِ دمكراسي است و...، ولي تنها در ايران است كه از پي انقلابي ضد استبدادي و ضد امپرياليستي نظامي اسلامي در بدترين و فاسدترين شكل آن يعني نظام ولايت فقيهي حاكم گشت و براي مدتي بيش از سي سال دمار از روزگار مردم كشيد. بنابراين طبيعي است كه در ايران جايي كه مردم اثرات حكومتي مذهبي را براي مدتي بيش از سي سال روي پوست و گوشت خود حس كرده‌ند، حتا بيش از كشورهاي ديگر مردم خواهان نظامي عرفي باشند. ولي «رهبري» جنبش، آقايان موسوي و كروبي مرتب در هر اعلاميه، بيانيه و مصاحبه‌اي، با مناسبت و بي مناسبت، التزام خود را به نظام مذهبي تكرار مي‌كنند و به مردم هشدار مي‌دهند مبادا كه به فكر سرنگون كردن اين نظام بيافتند و اين در حالي است كه مردم آرزويي جز اين ندارند. بنابراين، اين «رهبري» متحد كننده نيست بلكه پراكنده كننده است و مانعي است بر سر راه اتحاد حتا نيروهاي سياسي‌اي كه مدعي آنند كه لائيك‌اند.
طرح اين پرسش كه اين «رهبري» چگونه تحولي را بايد دنبال كند كمي پارادكس است. چون اين «رهبري» به قول غربي‌ها نمي‌تواند از روي سايه‌ي خود بپرد. از آقايان موسوي و كروبي نمي‌توان و نبايد توقع داشت كه خواهان سرنگوني نظام جمهوري اسلامي شوند. آنان اگر آدم‌هاي صادقي باشند بايد همين چيزهايي را تكرار كنند كه تا كنون گفته‌اند. آن چه بايد اتفاق بيافتد و زود يا دير اتفاق خواهد افتاد اين است كه نيروهاي لائيك جامعه يعني آن‌هايي كه خواهان يك جمهوري دمكراتيك و عرفي هستند در پي ايجاد آن رهبري‌اي باشند كه دمكرات و عرفي است. تا نيروهاي دمكرات و عرفي جامعه بند ناف خود را از كليت نظام اسلامي چه حاكمان غاصب چه اصلاح طلبانِ سراپا توهم قطع نكنند راه به نظام دلخواه خود نخواهند برد.

۴- تحركات اپوزيسيون حول ۲۵ بهمن در خارج را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

ج- بخش بزرگي از ايرانيان خارج از كشور، چه تبعيدي‌ها و چه مهاجران، تا كنون تا آن جا كه توانسته‌اند از جنبش مردم پشتيباني كرده و كوشيده‌اند صداي مردم را در خارج منعكس كنند. ايرانيان خارج از كشور به طور عمده مي‌توانند فقط عكس‌العمل از خود نشان دهند. اگر در ايران تحركي باشد اين جا هم حركت‌هايي مي‌شود. همان طور كه ديديم در ماه‌هاي سكوت در ايران در خارج هم خبري نبود. آن چه مسئله است وضع سازمان‌هاي سياسي است كه برغم ادعاهاي فراوان نه برنامه‌اي دارند و نه چشم‌اندازي!

5- مواجه رژيم با تحركات مربوط به ۲۵ بهمن را چگونه مي‌بينيد؟ از شعارهاي تند در درون دستگاه حاكم عليه رهبران جنبش سبز چه مي‌توان فهميد؟

ج- از نوع برخورد مزدوران رژيم با تظاهر كنندگان انتظار ديگري نمي‌رفت. سرنوشت بن علي و مبارك بار ديگر سرنوشتي را كه در انتظار آنان است در برابر چشمانشان قرار داد. با اين تفاوت كه دريافته‌اند كه اگر بن علي توانست به عربستان بگريزد و هنوز سرنوشت نهايي مبارك معلوم نيست، آنان شايد جايي را نداشته باشند تا به آن جا از دست مردم ايران پناه ببرند! شايد روس سفيد يا چين يا ديگر، كجا؟ بنابراين، براي آنان روشن است كه مسئله برايشان مسئله‌ي بود و نبود است. از اينرو تا آخرين نفس مقاومت خواهند كرد و از هر وسيله‌اي براي حفظ خود استفاده خواهند كرد. امتيازي كه آنان نسبت به بن علي و مبارك دارند اين است كه اقتصاد كشورهاي آن دو، يكي بيشتر يكي كم‌تر، تا اندازه‌اي به درآمد از بخش توريستي‌ وابسته است در حالي كه اين يكي در ايران بر سر درآمد نفت نشسته است و امكان مقاومت بيشتري دارد. ولي عاقبت سرنوشتي بهتر از آن دو نخواهند داشت.
اين از خصوصيت نظام‌هاي استبدادي است كه گمان مي‌كنند جنبش‌هاي اعتراضي و آزاديخواهانه به تحريك اين و آن و بود و نبود اين فرد يا‌آن فرد وابسته است. در حقيقت گمان دارند كه آنان علت‌اند و نه عامل. اين امر در مورد آقايان موسوي و كروبي نيز صادق است. خامنه‌ايِ خشک مغز مي‌انديشد كه جنبش مردم در اثر تحريكات رفسنجاني، خاتمي، كروبي، موسوي و... بوجود آمده است. اگر آن‌ها نباشند جنبشي هم نخواهد بود. او نمي‌داند كه جنبش كنوني ريشه در مناسبات اجتماعي و گسترش مراوده‌ي جهاني- واقعي يا مجازي- دارد. البته اگر مي‌توانست اين را بفهمد ديگر سبدعلي نبود!

با تشکر از آقای محمود راسخ.

چهار شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۶ فوريه ۲۰۱۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد