logo





من هم تروریست هستم

چهار شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۹ مه ۲۰۱۰

نگین شیخ الاسلامی

ر ماه 1386 خبر رسید روناک صفا زاده وفردین مرادی دستگیر و به اطلاعات منتقل شدند.هانا نیز که حکم دستگیریش صادر شده بود،متواری گشت .18 مهر ماه نیز یاسر گلی در دانشگاه دستگیر شد،روزنامه های دولتی نوشتند،گروهی تروریست دستگیر شدند،درمدت 1 سال دهها نفر دیگر در کوردستان دستگیر شدند،ابراهیم لطف اللهی در زیر شکنجه در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی کشته شد ،بدون اجازه به خانواده که جسد بی جان فرزندشان را ببینند آن را دفن کردند ،قبرش را باسیمان پوشاندند تا کسی نتواند قبر را بشکافد و پرده از جناتیت آن ها بر دارد ،یک سال بعد ،4 روز کمتر از یک سال من نیز در منزل مسکونی خودم در تهران دستگیر شدم ،درست زمانی که اعتصاب غذا در زندان ها به روز 40 خود رسید ،وهمه در برابرش سکوت کردند ،حتا اپوزیسیون های کورد ،به تبعیت از اربابان شان این مبارزه ومقاومت را در زندان ها سانسور کردند، و سکوت وقیحانه ی خود را ادامه دادند ،13 مهر ماه ساعت 11 شب در منزل خود دستگیر شدم ،اوین بند 209 ،میعادگاه عاشقان راه آزادی ،بند 1 نسوان ،بازجویی ها آغاز شد ،سخت نبود ، به همسایگی دوستان و فرزندان دیارم در این غربت آمده بودم ،تنها نبودم ،غریبه های دیگری نیز در همسایگی من بودند ،سیلوا،مهوش،فریبا ،جرمشان چه بود؟ جاسوسی ،این همه جاسوس در ایران ! خنده دار یا نه شاید جرم شان بهاییت و مسیحیت بود ،نمی دانم اما جرم من کورد بودن ام بود و به نام تروریست محاکمه می شدم ،هفته ی بعد روزنامه کیهان در ستون های خود نوشت :" همكاري با تروريست ها در پوشش مدني


نگين - ش از اعضاي گروهي كه خود را كمپين يك ميليون امضا معرفي مي كردند هفته گذشته به اتهام عضويت در گروهك تروريستي پژاك دستگير شد. پيش از اين نيز دو عضو اين گروهك تروريستي به نام هاي روناك- ص و هانا- ع كه در كمپين ياد شده نيز فعاليت مي كردند در سال گذشته به اتهام ارتباط با اين گروهك تروريستي و همچنين اقدام به بمب گذاري در شهرستان سنندج دستگير شده بودند.
به گفته يك مقام آگاه، براساس اسناد به دست آمده از اين متهمين مشخص گرديد برخي از عناصر و مرتبطين اين گروهك در داخل كشور با پوشش فعاليت هاي مدني و به صورت خاص در حوزه مسائل زنان، اهداف و منويات اين گروهك تروريستي را پيگيري مي كردند.
اين مقام آگاه افزود: برخورد با ساير اعضاء اين گروهك تروريستي كه خود را فعال حقوق بشر و مسائل زنان معرفي مي نمودند در دست پيگيري است.
نگين- ش در سال هاي 79 و 81 نيز به اتهام عضويت و فعاليت در گروهك تروريستي پژاك دستگير شده بود كه به همين اتهام در سال 81 به يك سال حبس تعليقي براي مدت 4 سال محكوم شد. انتشار اخبار و حمايت سايت هاي وابسته به برخي از عناصر فعال در حوزه زنان از اعضاي اين گروهك تروريستي حاكي از ارتباط سازماني و تشكيلاتي وي با اين گروهك است.

درو‌غ این جاست ،در سال 79 و 81 هنوز حزب پژاک تاسیس نشده بود، و من به چیزی محکوم شده بودم، که وجود خارجی نداشت ،و اما حمایت رسانه های که با پژاک در ارتباط هستند ،آیا می شود این را پذیرفت ،پس من هم مجاهد هستم ،هم سلطنت طلب ،هم کمونیست و...

جالب تر این که هانا 19 ساله و روناک 20 ساله نیز تروریست بودند ،پس حمایت من از آن ها اتهام دیگر من بود، نمی دانستم بخندم یا اشک بریزم، از این اتهام نگران نبودم ،چون من پژاک هستم ،کومله ودمکرات هستم ،من کورد هستم ونکوهشی ازاحزاب کورد ندارم ،آن ها واقعیت جامعه ی من هستند، من راه خود را بر گزیده بودم،راه من دفاع از حقوق وکرامت انسان وملیت های تحت ستم است ، از ببرهای تامیل گرفته ،تا من کورد،ازمافیای حقوق بشربیزاربودم،همان مافیای که باراک اوباما را صلح نوبل می دهد و مبارزه ملت من را که ژینوساید شدند ،تروریست می خوانند ،می خواهم بپرسم چگونه است ،زمانی که بمب های شیمیایی بر سرم فرود می آید ،کسی نیست بنویسد تروریست ها کودکان و زنان بی دفاع را چرا می کشید ،زمانی که سنندج و دیگر شهرهای کوردستان توپ باران و بمباران می شوند، و مردم 28 روز در محاصره قرار می گیرند ،روزنامه ها تعطیل ورسانه ها از ملکه زیبایی فلان و فلان می گویند ،اما از من ،تنها سکوت و سکوت آن زمان که دولت ترکیه زنان و مردان من را تنها به جرم کوردی سخن گفتن اعدام می کرد ،و دولت سوریه تنها به جرم برگزاری مراسم نوروز جوانان ما راقتل عام می کند،شما ها کجا بودید ،که امروز باز می خواهید، با خون شهیدان مان برای تمامیت خواهی خود معامله کنید ،آن زمان که به دختران ما در زندان ها تجاوز می کردند ،شما کجا بودید که امروز از حقانیت مبارزه شهیدان مان هراس در دل دارید ،آن زمان ما نیز کوردهای آدم خوار بودیم ،کوردهای بودیم که سر می بردیم ،اگر امروز تروریست هستم ،آن زمان گوش بر و سر بر بودیم ،پس چرا سکوت می کنید ،رهبران جنبش سبز ،شمایی که پرچم دمکراسی را با شعارهای فریبنده بر دوش می کشید، چرا حتا به خود جرات ندادید ،بگوید شهیدان کورد برای حقوق ملی و انسانی خود به پای دار رفتند،دوستی مدافع حقوق بشر ومدافع آزادی در یک تست اینترنتی برای من نوشت ،"چرا اصرار دارید ،این شهیدان را به پژاک منتسب کنید ،"خوب هستند ،تو که حمال پرچم دمکراسی هستی ،چرا هیچ عقیده ی را به غیرازباورهای خود نمی پذیری ،چرا نمی توانی بپذیری کوردستان ،پژاک ،کومله و دمکرات دارای چنین جوانان شیرینی هستند، که هر نگاه شان پر از عشق به انسان است ،و چرا شماها از اختلاف میان اپوزیسیون های ما سود می برید؟

آیا زمان آن نرسیده ،ملتی با 42 میلیون نفر جمعیت خود برای خود تصمیم بگیرد ،حتا بر فرض محال اپوزیسیسون های کورد براک کوردستان بزرگ مبارزه کنند ،آیا این حق 42 میلیون نفر انسان نیست که برای خود تصمیم بگیرند ،شاید رای همه ی کوردها ماندن در کشوری ست ،که به آن منتسب هستند.اگر داعیه ی دمکراسی هستید، پس چرا تحمل شنیدن نظری به جز باورهای خود را ندارید - تنها - باورهای شما باید در وزنه ی دمکراسی جای گیرد ،آهای هم بندان فرزاد و علی و شیرین و فرهاد ،در تمام مدتی که با آن ها بودید ،آیا درسی غیر از انسانیت و صلح و آشتی و عشق فرا گرفتید ،آیا آن تروریست ها نبودند، که به شما درس همدلی و عشق آموختند ؟ پس بیایید و ببینید داعیان دمکراسی امروز حتا جرات نمی کنند، از حقانیت مبارزه آن ها سخن بگویند، حتا نامه هایشان در صدای آمریکا سانسور و به میل خود شان چیده می شوند .

شیرین عزیز من شرمنده هستم، در تمام مصاحبه ها سعی کردم حقانیت شما را گوشزد کنم، اما همه آن ها فقط سانسور چیانی بودند، که برای پیش بردن تمامیت ارضی شان گام بر می داشتند و حتا حاضر نبودند، که بفهمند تو و فرهاد و علی وفرزاد چه هدیه ی را برای انسان داشتید؟!

هه ڤال علی وفرزاد وفرهاد وشیرین ،هیچگاه آخرین نگاه تان را وآخرین پیام تان را در زندان از یاد نمی برم ،و تا لحظه ی که جان در بدن دارم ،راهتان را ادامه می دهم ،هه ڤال من ،علی ،‌نگاه آخرت را که پر از صلابت و آرامش بود،هر روز با خود دوره می کنم،عمق نگاهت درس های زیادی برای من داشت ،کلام تو پر از صبوری ومتانت وبردباری بود،گفتی :"خوب هستی ،مشکلی نداری."باآن همه شکنجه ی که بر پیکرتو نقش بسته بود،اما هم چنان صلابت واستواری کوههای قندیل رادر گام هایت ودر کلامت می شد دید.

شهید من،فرهاد،پیامت را هر روز تکرارمی کنم،چرا که امروز درک می کنم،چه گوهری پنهان بود در آن کلام،گفتی :"سلام من را به همه ی آزادیخواهان راه دمکراسی وآزادی برسان به خصوص به ملتم و به کوردستان،اینها دون کیشوت های بیش نیستند،ما خود اسطوره وقهرمان خود را داریم،ما اعدام می شویم ،اما غصه ی نیست ،اعدام ما برحق است و باید انجام شود، که مبارزه درکوردستان شکل بگیرد،اعدام ما ومرگ ما جان تازه ی به مبارزه در روژهه لات کوردستان می دهد،گاهی اوقات مرگی سرآغاززندگی دوباره ست ."

امروزمرگ شما ها،یکپارچگی واتحاد ومبارزه را درملت من زنده کرد،راهتان پاینده باد.پس اگرترویست بودن این همه بزرگی وکرامت را دارد،من هم تروریست هستم..................................

اما خطاب به اپوزیسیون هاس سیاسی کورد،زمان آن رسیده که جایگاه خود را تثبیت کنید، ومنافع فردی خود را فدای منافع ملتتان کنید،چرا که در آینده ملت به قضاوت خواهد نشست ،همان طور که امروز دارید قضاوت می شوید،خط کشی های حزبی را بردارید،چراکه هدف همگان یکی است،مگر این که راه دیگری به جزغم مشترک رادرپیش داشته باشید.

نگین شیخ الاسلامی
negin.sine@gmail.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد