logo





بوتو:مستندی در مورد زندگی نخست وزیر شهید پاکستان

جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۳۰ آپريل ۲۰۱۰

آرش عزیزی

bhutto1-200.jpg
بوتو”ی بی نظیر
“بوتو”
کارگردان: جسیکا هرناندز،‌ جانی اوهارا

شهروند:
،“داستان زندگی بوتوها از خیلی لحاظ شبیه یک تراژدی یونانی است.” این سخنان را طارق علی، تاریخدان چپ‌گرای پاکستانی بریتانیایی، در گوشه‌ای از فیلم مستند”بوتو”که در مورد زندگی نخست وزیر شهید پاکستان، بینظیر بوتو، ساخته شده است، می‌گوید.
به راستی پیدا کردن داستانی جذاب‌تر و دراماتیک‌تر از زندگی بوتوها و بخصوص بینظیر بوتو دشوار است. دشوارتر اما روایت سینمایی مستند چنین داستان جنجالی و پرماجرایی است.
“بوتو”که اولین ساخته‌ی دو کارگردان جوان آن است این وظیفه‌ی دشوار را در مقابل خود قرار داده و به طرز فوق‌العاده‌ای از عهده‌ی‌ آن برآمده است. به طوری که به سختی می‌توان فیلمی بهتر از این راجع به زندگی بینظیر بوتو تصور کرد. “بوتو”به راستی بینظیر است.
همه چیز راجع به بوتوها، خانوادگی است و تعجبی نیست که داستان فیلم از پیش از تولد بینظیر و از زمان ظهور پدرش، ذوالفقار علی بوتو، بر صحنه‌ی سیاسی پاکستان شروع می‌شود. با دوربین جذاب اوهارا و هرناندز به میان سیاست پر ماجرای قرن بیستم می‌رویم که ذوالفقار از شخصیت‌های به یادماندنی آن است،‌ سیاستمدار پاکستانی چپ‌گرا که در شورای امنیت سازمان ملل اولتیماتومِ قدرت‌های بزرگ را پاره می‌کند چرا که به گفته‌ی خودش اگر آن را قبول کند”رویم نمی‌شود پیش پسرم و مردمم باز گردم.”می‌بینیم که چطور ذوالفقار با آمال بلند برای پاکستان، حزب مردم را بنیان می‌نهد و در کوران انقلاب 69-68 در کشورش در اوج محبوبیت قرار می‌گیرد. آنچه طارق علی”تراژدی یونانی”می‌نامد از همین‌جا آغاز می‌شود، ذوالفقارِ محبوب اولین قربانی و اولین شهید خانواده است که به دست اسلام‌گرایانِ مورد حمایت آمریکا اعدام می‌شود تا سیاه‌ترین دوره‌ی سیاست پاکستان بر کشور سایه اندازد.
بینظیر در دل همین روزهای سیاه بزرگ می‌شود. او، که از ذوالفقار و مادری ایرانی متولد می‌شود، اولین دختر خانواده است که به اذن پدر چادر و برقع‌ دست و پاگیر پاکستانی را کنار گذاشته و در هاروارد و آکسفورد بزرگ می‌شود. بینظیر با آخرین مدهای لباس غربی و زندگی پرماجرای دانشجویی در دهه‌ی ۶۰ وارد فیلم می‌شود و پس از آن دیگر شکی نداریم که می‌خواهیم فیلم را با شوق و ذوق تا به آخر تماشا کنیم.

بعدها از زبان یکی از مقامات دولت آمریکا می‌شنویم که بوتو نوعی “حمله‌ی جذابیت” (Charm Offensive) با خود دارد و این در جای جای زندگی بوتو و در نتیجه در جای جای فیلم به چشم می‌خورد. مخالفش باشیم یا موافق، او را مرتکب فساد دولتی بدانیم یا نه، سخت است که این زن جسور و جوان و جاه‌طلب را دوست نداشت. در تبعید، ژنرال‌ها و دیکتاتورهایی که پدرش را کشتند، تهدید می‌کند. در آستانه‌ی بازگشت برایشان خط و نشان می‌کشد و می‌گوید”رژیم نمی‌تواند به من دست بزند”و هنگام رسیدن به نخست وزیری با قدرت و استحکام مردم و حزب مردم را پشت سر خود بسیج می‌کند تا فصلی جدید در سیاست پاکستان رقم زند.
چنانکه یکی از استادان دانشگاه در مصاحبه با فیلم تاکید می‌کند بوتو “فمینیست، نیست”. تا آخر عمر حجابش را، گرچه نیمه‌کاره، رها نمی‌کند، با مردها دست نمی‌دهد و از خیلی لحاظ‌ها مادری سنت‌گرا است. فاطمه بوتو، برادرزاده‌ای که اتهام قتل پدرش (مرتضی بوتو، برادر چپ‌گرای بینظیر) را متوجه عمه‌ی خود می‌داند، از ستاره‌های فیلم است و نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند، اما در این‌‌جا نیز صدای مهربان بینظیر که می‌گوید، “همه می‌گویند فاطمه مثل خود من است و من دوست دارم سوءتفاهم‌ها از بین برود و من دوباره ببینمش” تماشاچی را مسحور می‌کند.
یکی از نقاط قوت مهم فیلم”بوتو”همین است که هر که فکرش را بکنید پشت دوربین کشانده، فاطمه بوتو،‌ پرویز مشرف، رئیس‌جمهور پاکستان (که تحقیقات اخیر سازمان ملل نشان می‌دهد در قتل بینظیر نقش داشته)؛ آصف علی زرداری، همسر بینظیر و نخست‌وزیر کنونی پاکستان؛ دخترها و پسر و خواهر بینظیر؛ کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه‌ی دولت بوش پسر؛ مارک سیگل، از همکاران بوتو و نویسنده‌ای که با او روی “آشتی”کتاب آخرش کار می‌کرد؛ رضا اصلان، نویسنده و استاد دانشگاه ایرانی ـ آمریکایی و …
“بوتو”در ضمن بهترین فیلم‌های آرشیوی ممکن را نیز فراهم کرده و با تدوینی تند و جذاب که تمام زندگی پرماجرای بوتو را در این فیلم ۱۱۵ دقیقه‌ای گرد آورده است، مستندی ارائه می‌کند که بیشتر مثل فیلم‌های پلیسی است و با دیدنش جوری روی صندلی میخکوب می‌شویم که انگار پایان ماجرای فیلم را نمی‌دانیم.”بوتو” زندگی بینظیر را تا پایان او و شهادت مظلومانه‌اش در بمب‌گذاری مشکوکی که مسلما تا سال‌ها در مورد جزئیات آن صحبت‌ها در جریان خواهد بود، دنبال می‌کند تا پایان این داستان تراژیک اشکی بر چشم بیننده نیز باقی بگذارد. حتی دشمنان بوتو حتما مجذوب شجاعت و جسارت او می‌شوند که تا پای مرگ با دولت پاکستان و با اسلام‌گرایان ارتجاعی نبرد می‌کند و به همان سرنوشتی دچار می‌شود که پیش از آن گریبان پدرش و دو برادرش را گرفته است.
داستان غم‌انگیز بینظیر و بوتوها انگار با داستان همانقدر غم‌انگیز همسایه‌ی شرقی ما، پاکستان، پیوند خورده است، کشوری که جدالش با امپریالیسم آمریکا از یک سو و اسلام‌گرایی ساخته‌ی دست همان‌ها از سوی دیگر تا به حال داستان غم‌انگیزی برای میلیون‌ها پاکستانی داشته است.
اما صدای شجاع بوتو که هیچ هراسی از دشمنانش ندارد، حتی وقتی او خود نیز به دست این دشمنان به قتل رسیده، ناخودآگاه نوعی خوشبینی نسبت به آینده‌ی پاکستان و مردمش، همان مردمی که سه میلیون نفر از آن‌ها در آخرین بازگشت بوتو به پاکستان در سال ۲۰۰۷ به استقبالش آمدند، در ما ایجاد می‌کند. خوش‌بینی‌ای که نگاه به پاکستان کنونی، تحت حکومت پرفساد شوهر بوتو، آصف علی زرداری، زمینه چندانی برای آن ایجاد نمی‌کند.
اما صدا و تصویر بوتو در این فیلم از هر زمینه‌ی منطقی و تاریخی قدرتمندتر و در کار ایجاد امید موثرتر است. این هم بخشی از”تهاجم جذابیت”بوتو است که در جای جای این فیلم دیدنی به چشم می‌خورد، فیلمی به راستی بینظیر از انسانی به راستی بینظیر.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد