logo





قرقیزستان و، پدیده «خستگی پنهان»

دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۸۹ - ۱۲ آپريل ۲۰۱۰

همنشین بهار

دیشب و امشب بیدار ماندم و مقاله ای نوشتم با این عنوان:
حرفی که «هومر» در «دهان اولیس» گذاشت... ، متاسفانه آخر کار، پاک شد و همه چیز از دست رفت. دَمغ شدم چنان که نتوانستم از مطرح کردن آن در مقدمه‌ی این مقاله خودداری کنم... ، فکر کردم از نو مطلب دیگری بنویسم. قرقیزستان و درس‌هایش

آمدم شروع کنم دیدم دستم خالی است. برای نوشتن یک مقاله دقیق در این مورد، باید وقت بیشتری گذاشت.

الآن بوق سحر است و صبح کم کم از راه می‌رسد. تنها به نکات زیر اشاره می‌کنم و امیدوارم دیگران بنویسند و از سطح به عمق بروند تا تا تنها به گزارش‌هایی که از رسانه‌های خبری این روزها پراکنده می‌شود، اکتفا نشود.

=============================
مدعیان صاحب اختیاری جهان و، قرقیزستان

دولت قرقیزستان که مدتها مثل «خر ژان بوریدان» بین شرق و غرب گیر کرده بود، سال‌ها پیش، حساب کار خودش را کرد، سر عقل آمد و رو به راه شد !
اجرای اصول اقتصاد بازار را در دستور کار قرار داد و به همین دلیل راهش به بانک اروپایی توسعه و بازسازی، آژانس تضمینی سرمایه گذاری بین المللی، صندوق بین المللی پول... و، سازمان تجارت جهانی باز شد.
مدعیان صاحب اختیاری جهان از اهمیت استراتژیک قرقیزستان و منطقه ای که این کشور در آن قرار دارد، به خوبی آگاهند. قرقیزستان دروازه کشورهای نفت خیز آسیای مرکزی است، و با کشور چین ۸۶۰ کیلومتر مرز دارد.
دسترسی به انرژی و سایر منابع طبیعی، مسیرهای تجاری و راه تدارکات غرب برای دخالت در افغانستان، کشور قرقیزها را عزیز کرده و طالبان نفت و دلار به این راحتی دست از سرش بر نمی‌دارند !
=============================
در قرقیزستان، روسها به «کانت» و آمریکایی‌ها به «ماناس» چسبیده اند.

من به قرقیزستان Кыргызстан رفته و میهن «چنگیز آیتماتوف» را كه مسير جاده ابريشم از ميان آن مي‌گذرد، از نزدیک دیده ام.

شهرهای «اوش»، «جلال آباد»، «بیشکک»،... «نازین»، «تالاس»، «باتکن»... آثار باستانی «سليمان توو»، مجتمع تاريخي «بورانه»، آرامگاه «اوزگن» با کتیبه های شگفت‌ش، كاروانسراي «تاش رباط» متعلق به قرن ۱۱ ميلادي، تصاوير نقش هاي سنگي محله «سايمالوتاش»، آرامگاه «ماناس»، درياچه زيبا و با شكوه «اسيق كول»، کوهستان‌های باشکوه «ارسلان باب» و، «گِل درماني»... هنوز در خاطرم باقی است و یادم نمی‌رود وقتی به شهر اوش Osh که در دره باستانی فرغانه است. رسیدم، نه برق بود و نه آب !
گفتند دو روز است آب و برق نداریم. گفتم چطوری زندگی می‌کنید. گفتند خودمان هم نمی دانیم...

- در آسیای میانه به احزاب کمونیست بی محلی می‌شود، اما در قرقیزستان مجسمه های لنین، مولوتوف و خیلی های دیگر هنوز سر پا است و جملاتی از مارکس و انگلس...بر در و دیوار موجود است.

- «قله لنین» هم (با همین نام) شناخته می‌شود. ( Пик Ленина = پیک له نین)
قله لنین در کنار «قله پوبدا» و «خان تنگري» ازجذاب‌ترين قلل كوهستاني دنيا است.
با اینکه رهبر حزب کمونیست «عسگر آقایف» که می‌خواست تا آخر عمر رئیس بماند، در سال ۲۰۰۵ با به اصطلاح انقلاب «گل لاله»، کله پاشده و از آنزمان تا همین روزها «قربان بیگ باقی‌یف» رئیس جمهور بود اما، مجسمه ها و تبلیغات کمونیستی دست نخورده باقی ماند.
نه فقط آمریکایی ها، پوتین و شرکا نیز، از قرقیزستان دل نمی‌کنند.
روسها پايگاه هوايي «کانت» Kant را در بیست کیلومتری بيشکک چسبیده اند و به ویژه بعد از آنکه سر و کله نظامیان آمریکا در
«ماناس» Manas پیدا شد، جای پایشان را محکم کرده اند.

پیش تر آمریکا در شهر «کارشی» ازبکستان پایگاه هوایی دایر کرده بود که تخته شد.
پایگاه «کی دو» Karshi-Kanabad (K2) Airbase


- در «اوش» از خیلی ها شنیدم:
بهره دولت قرقیزستان از پایگاه هوایی ماناس، Manas Air Base تنها هزينه هاي دريافت شده از ناحيه اجاره آن و ارائه خدمات مختلف به نظاميان آمريكايي نیست، بلکه بسياري از پروژه ها از فرودگاه ماناس گرفته تا شركت هاي خدماتي و خصوصي نیز، متعلق به مقامات دولتی است و فقط بخش ناچيزی از درآمدهاي حاصله از محل اين پروژه‌ها به عنوان ماليات جذب بودجه مي‌شود و مابقی را بالا می‌کشند.

=====================================================
در میهن «چنگیز آیتماتوف» فقر و خرافات مذهبی بیداد می‌کند.

- اگرچه درصد باسوادی در قرقیزستان حدود ۹۸ درصد است اما، فقر در آنجا بیداد می‌کند و فساد مالی و اداری، بی نظمی و عدم بهداشت و رشوه خواری و کاردزدی و کارچاق کنی...امری عادی است؛

- در قرقیزستان، بازار خرافات مذهبی هم مثل هر جای آسیای میانه گرم است. صدها درخت را دیدم که برای نذر و نیاز به آن نخ و پارچه سبز بسته بودند و شبه ملاهای بی سواد و ریاکار «قل هوالله» و «ان یکاد» را غلط غولوط و طوطی وار زمزمه می‌کردند و خلایق دست به دعا بر می‌داشتند و آب کثیف و مثلاً متبرک را قورت می‌دادند تا شفا یابند.
بگذریم که آسمان (اگرچه نه با این غلظت) همه جا همین رنگ است. تاجیکستان و ازبکستان و دیگر کشورهای آسیای میانه به کنار، در آمریکا، کانادا، اروپا، روسیه، آمریکای لاتین،...و ایران خودمان هم با اعتقادات مذهبی بازی می‌شود. هم اکنون در ایتالیا تصویر محو شده صورت یک مرد ریشدار و آثار لکه های خون در قسمت دست و پای او بر روی یک پارچه را برخی مسیحیان «کفن حضرت عیسی» جلوه می‌دهند و هزاران هزار نفر را به کلیسای «تورین» در شمال ایتالیا می‌کشانند...

- مردان جوان خانواده برای کار به مسکو می‌روند و در غیاب آنها تجارت بردگان جنسی به مقصد دوبی و...راه افتاده است. ترانه هاب مبتذلی مانند «منو با خودت ببر دوبی...» که در تاجیکستان و ازبکستان هم خریدار دارد، اینجا (در قزاقستان بی آنکه معنایش را بدانند)، بر سر زبان ها است؛
خانواده ای نیست که یکی یا بیشتر برای کار راهی روسیه نشده باشد. در روسیه کارفرمایان می‌دانند در قرقیزستان کار نیست، از همین رو با مزدی ناچیز مردم آسیای میانه را اجیر کرده و می‌دوشند؛

- تمثال‌های پر آب و رنگ «قربان بیگ باقی‌یف» که به روند فساد مالی و خودکامگی در قرقیزستان ادامه داد و حتی فرزندش را در راس امور اقتصادی قرار داد ــ همه جا دیده می‌شد و تلویزیون کشور، کف و دف هوادارانش را نشان می‌داد که از او به عنوان رهبری شایسته و پاکباز و بزرگترین رهبر قرقیز، یاد می‌کردند:
Великий Вождь Киргизского Народа = ویلی کی وشت س قرقیزسکاوا نارودا

- مشکلات اقتصادی در اعتراضهای مردمی در قرقیزستان نقش مهمی داشت. در ژانویه همین امسال، بهای امور انرژی در قرقیزستان طی یک روز دو برابر شد و مردم را به درد «چکنم چکنم» گرفتار کرد. به دلیل خصوصی کردن شرکت‌های دولتی، گسترش نفوذ غرب، سوء استفاده کارفرمایان روسی، نبود کار، فقر بیش از حد، آزار اهل قلم و بازداشت روزنامه‌نگاران و، در یک کلام به دلیل «خستگی پنهان» بود که مردم به جان آمده به خیابانها ریختند؛

=============================
آیا حوادث قرقیزستان هیچ تأثیری در هیچ کجای جهان ندارد؟


- پدیده «خستگی پنهان» Hidden Fatigue عامل مهمی در اینگونه تحولات است؛
در جوامع بسته و فضاهای تنگ و دلگیر که «به به» و «چه چه» از در و دیوار می‌بارد و رهبران «خودخدابین» می‌شوند، این پدیده می‌تواند (و ‌باید) همه چیر را در هم بریزد و آشوب به پا کند.

خستگی چیست؟ خستگی از نظر علمی یعنی ایجاد توالی و پریود آلترناتیو از هر موضوع. بعنوان مثال در علم مکانیک، با پدیده خستگی در فولاد Metal Fatigue به شکل «بارگذاری و باربرداری» روبرو هستیم. «بارگذاری و باربرداری» را جاهای دیگر هم می‌بینیم.
در اکولوژی، تغییر در تنش ارتجاعی زمین از طریق بارگذاری و باربرداری می‌تواند سبب روانگرایی در خاک گردد و ویرانی به بار آورَد.
در پروژه هاي سد سازي، در صورتيکه ديواره سد بر روي تشکيلاتي با خواص متفاوت بنا شود، در اثر جابجايي در سطح تماس ديواره و سنگ، آسيب رسيدن ديواره، ردخور ندارد و، در اثر بارگذاري و باربرداري مکرري که در اثر آبگيري و تخليه مخزن در فصول مختلف روي مي¬دهد جدا شدن ديواره سد از بدنه ها قطعی است و خلاصه در هر بي نظمي، نظمي نهفته است و «صورتی‌ در زیر دارد آنچه‌ در بالاستی...‌»

- در جامعه نیز، وقتی مردم سر به گریبان و سردرگم هستند و می‌بینند هر دولت جدید دولت قبلی را محکوم می‌کند؛ هر رهبر اپوزیسیون ساز خودش را می‌زند؛ همه به او دروغ می‌گویند و هرکسی با نفی دیگران خود را اثبات می‌کند و گزارش غیرواقعی می‌دهد، کفری می‌شوند؛ و چون نمی‌دانند و یا دشوار است که بدانند کی حرف راست می‌زند، گیج و منگ می‌شوند.
وقتی مسایل به صورت انباشت جمع می‌شود و سقف تحمل مردم را می‌شکند، «خستگی پنهان» دست به کار می‌‌شود و بعد هم انشعاب‌‌ها است و از کوره دررفتن‌ها است و خود را به اب و آتش زدن‌ها...

- قاعده فوق برای هر جامعه و هر سازمان و هر فضای بسته و نفس گیری صادق است. در قرقیزستان هم صدق می‌کند.
دولت قرقیزستان نسبت به «خستگی پنهان» مردم و میزان تحمل پذیری آنان، به امتناع انصاف و واقع بینی دچار شد. بیغ بود و چشم و گوشش را بر همه هشدارها و هشدار دهنده ها بست و سقف روی سرش خراب شد...نباید می‌شد؟...
از آنجا که بنا بر «تئوری آشوب» Chaos theory، اثر پروانه‌ای The Butterfly Effec و دیدگاه ریاضیدان نامی «ادوارد لورنتس» که پرسید:
Does the Flap of a Butterfly’s Wings in Brazil set off a Tornado in Texas?
«آیا بال زدن پرنده ای در برزیل می‌تواند باعث شود تندبادی در تکزاس روی دهد؟» ــ پرسیدنی است:

آیا حوادث قرقیزستان و «خستگی پنهان» مردم به جان آمده هیچ تأثیری در هیچ کجای جهان ندارد؟...

ناتمام...
======================

پانویس:

خر ژان بوریدان

خر ژان بوریدان Buridan’s ass مسأ له معروفی است بين فلاسفه، که ارسطو، غزالی و ابن سینا به آن اشاره کرده اند و آن را (به اشتباه) به «ژان بوریدان» فيلسوف فرانسوى ِقرن چهاردهم نسبت می‌دهند.
موضوع مسأ له اين است كه الاغی گرسنه را به فاصله مساوی از دو كپه يونجه در نظر می‌گيرند، در قرائتی ديگر الاغی را كه هم گرسنه و هم تشنه است به فاصله مساوی از يونجه و سطل آبی فرض می‌كنند. برخی استدلال می‌كنند كه الاغ مزبور به سبب ناتوا نی اراده به عمل، َيعنی ترديد و دودلی (به سبب قرارگرفتن بين دو انگيزهء برابر از نظر نيرومندی)، خواهد مُرد.

======================
چنگيز آيتماتوف Чыңгыз Айтматов

چنگيز آيتماتوف (۱۹۲۸ - ۲۰۰۸)، نويسنده برجسته قرقيزستان و يکی از مشهورترين چهره‌های فرهنگی اتحاد جماهير شوروی بود. در کودکی پدرش را با قتل عام های خونين دوره استالين در روسيه از دست داد و مدتی بعد ناملایمات ناشی از جنگ جهانی دوم او و خانواده اش را در منگنه قرار داد...

برخی رمان های او از جمله «جميله»، «سرگذشت مادر»، «الوداع گل ساری» و «روزی به درازای يک قرن»...، به فارسی ترجمه شده است. استعداد نويسندگی اش را مديون مادرش «امکان خانم» می‌دانست که ذهنی سرشار از افسانه های عاميانه داشت و در راه کوچ و در ييلاق، هر وقت او را در خود می‌ديد برايش قصه می‌گفت.
رمان‌های وی به بيش از صدو پنجاه زبان دنيا ترجمه شده‌اند. چنگيز آيتماتوف دور از وطن و در آلمان به میهمانی خاک رفت و اینگونه آخرین قصه اش را نوشت.
او را طبق رسوم مذهبی در آرامگاه هنرمندان در گورستان آتابيت در نزديکی بيشکک پايتخت کشور قرقيزستان به خاک سپردند.

===============
قله لنین Пик Ленина
قله لنین در شوروي سابق در سال ۱۸۷۱ كشف گرديد و به نام كاشف آن «كنستانتين كافمن» نامگذاري شد. در سال ۱۹۲۸ به نام «ولاديمير لنين» تغيير نام داد. قله لنین، دومين قله بلند منطقه پامير و نيز دومين قله بلند اتحاد جماهير شوروي سابق است. اين قله در مرز بين دو کشور تاجيكستان و قرقيزستان و نزديك به مرزهاي چين و افغانستان قرار دارد و يك قله بسيار عمومي و مشهور براي صعود است. من آنرا از نزدیک دیده ام. دسترسي و صعود به آن ساده است و شرايط جوي و آّب و هوايي آن خیلی دشوار نیست قله لنین يكي از مشهورترين قلل جهان مي‌باشد.كه بيشترين تعداد صعود را به خود اختصاص داده است.

===================
تام های فارسی در قرقیزستان
در قرقیزستان به نامهای فارسی هم برخوردم :
مهربان، ساربان، خمار ، انوشه، توتیا، خوش دامن، بستان، گلستان، شمشاد، دل انگیز، گلشن، گل چهره، گل دسته، گل میوه، گل رخسار، باغ گل، غنچه گل، برگ گل، آرزو گل، ماه تابان،...

===================
ترانه ای زیبا در باره قرقیزستان / خواننده سلامت سادی کوا





همنشین بهار
hamneshine_bahar@yahoo.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد