رادیو ژیار در نظر دارد که در رابطه با رخدادهای سیاسی مردم کرد و کردستان ساسله گفت و گوهایی با اساتید دانشگاهها، محققیقن، نویسندگاه و مسوولین سیاسی احزاب داشته باشد.
اولین و مهمترین این حرکتهای سیاسی، جمهوری مهاباد است که با نام «بررسی سایه های جمهوری مهاباد» به آن خواهیم پرداخت.
دراولین قسمت این برنامه با نادر انتصار، استاد دانشگاه و رییس بخش روابط بین المللی در کالج اسپرینک در ایالت آلاباما در امریکا گفت و گو کردیم.
انتصار، یکی از برجسته ترین استادان و محققان تاریخ معاصر است. کتاب وی تحت عنوان ناسیونالیسم نژادی کرد در سال ۱۳۸۴با ترجمهی عرفان قانعیفرد، در کردستان ایران و عراق منتشر شده است
جمهوری مهاباد حاصل تجربه ذهنی چه کسانی بود و آیا از طرف کشورهای غربی حمایت می شد؟
جمهوری مهاباد مجموعه تلاش های روشنفکران کرد بود که به نوعی قابل توجه منافع کردها تامین شود و یا عناصر کردی مورد نظر در یک حکومت کردی قرار بگیرد و هرچند که این تلاش و حرکت موفق نبود تا در سیستم قدیمی و سنتی " شیخ - اقا – سید " نوعی جانشینی صورت بگیرد و به نوعی سیستمی مدرن تر پدید اید .
هر چند در کتاب خود –/ ترجمه : قانعی فرد – به این موضوع اشاره کرده اید ؛ اما آیا رهبران جمهوری مهاباد واقعا دیدگاه تجزیه طلبی داشتند ؟
در بین مجموعه نظرها ، کسانی که بر این عقیده باشند که رهبری جمهوری مهاباد قصد جدایی از ایران را داشته است در حداقل ممکن هستند اما تمایل اصلی رهبری مهاباد به ایجاد نوعی خودگردانی با حفظ حقوق کردی در چهارچوب ایران بوده است .
حضور مصطفی بارزانی و نیروهایش در ایران ، چه نقشی در ساختار جمهوری مهاباد داشتند؟
در ان زمان که حکومت کردستان استقرار نیافته و اعلام نشده بود ملا مصطفی بارزانی و نیروهایش از سوی عراق و نیروی هوایی انگلیس مورد حمله قرار گرفته بودند و البته نمی توان نقش ملا را در ساختار و پیکره تاسیس جمهوری مهاباد نادیده گرفت . هرچند وقتی که جمهوری کردستان اغاز به کار کرد نیروهای ملا به جمهوری مهاباد گرویدند و ستون اصلی نیروی نظامی مهاباد را تشکیل دادند .
جمهوری مهاباد توسط کدام دولت در ایران سرکوب شد و چه دولتهای خارجی هم در این زمینه همگام و همراه دولت وقت ایران بودند؟
البته که سلسله پهلوی با استفاده از قدرت سیاسی و نظامی خود بر اوضاع مسلط شد و جمهوری کردستان – پس از 11 ماه - از بین رفت و نیروهای غربی هم چندان تمایلی به حضور روسها درایران به بهانه وجود جمهوری مهاباد نداشتند و البته انها هم به صورت فعال نقشی در حمایت از شاه برای سرکوب کردها نداشتند . بلکه انها از عدم حضور روسیه در کردستان خرسند به نظر می رسیدند اما علیه سرکوبی کردها اقدامی نکردند . هرچند باید بگویم که از وقتی که بخش عمده ای از کردستا ن ایران – خارج از مهاباد – تحت نفوذ و سلطه انگلیسی ها بود که با حکومت مرکزی ایران همکاری نزدیکی داشتند تا قدرت خود را مجددا در منطقه بازسازی کند .
ملی گرایان آن زمان از جمله دکتر مصدق و سایرین در رابطه جمهوری مهاباد وسرکوب آن توسط رژیم پهلوی چه موضعی داشتند؟
در کل ملی گرایان ایران موضع گیری مشخص و معینی در رابطه با مهاباد نداشتند . از جمله دکتر مصدق که بیشتر به حضور و انگیزه روسیه و حرکت کردستان هم مشکوک بودند.
چرا قاضی محمد و یارانش وقتی که شکست را حتمی می دانستند با وجود خطر اعدام باز هم در مهاباد ماندند ؟
رهبری مهاباد در طی دوران کوتاه خود ، هیچ برنامه مشخصی برای اینده خود نداشت حتی هنگامی که با نیروی نظامی شاه هم روبرو شد همین وضعیت ادامه داشت زیرا انها بر این باور بودند که می توانند از راهی مسالمت امیز با حکومت مرکزی ایران تعامل داشته باشند
چرا کردهای اهل تشیع ؛ در جریان قاضی محمد حضور و تاثیر زیادی ندارد ؟
منطقه ای که تحت کنترل جمهوری مهاباد بود بخش کوچکی از کردستان ایران را تشکیل می داد و به عنوان مثال نواحی کردستان مرکزی ، شهرهایی مانند سقز و سنندج و کرمانشاه و پاوه را شامل نمی شد که در ان شهرها ساکنین شیعه مذهب زیادی زندگی می کنند و به این سبب به جمهوری مهاباد نپیوستند ( و در ان ایام آصف فرماندار کردستان بود ) . علاوه بر این ، ساختار سنتی و قبیله ای جامعه کردها هم در دهه 1940 طبعا دیگر هویت ها را تحت نفوذ قرار می داد .
رادیو ژیار از آقای دکتر قانعیفرد که ترجمه این گفتگو را نیز بر عهده داشتند کمال سپاسگزاری را دارد
محمدرضا اسکندری
برنامه ساز رادیو ژیار آمستردام
mreskandari@gmail.com
نظرات خوانندگان:
دانش جو محمود بیرجندی 2009-02-20 09:12:37
|
جناب اسکندری ، هم میهن گرامی
خواهش مندم نشانی پست الکترونی دکتر انتصار را برایم بفرستید.
کاری که در باره جمهوری کردستان می کنید بسیار ارجمند است . چون هم وارد جاهایی از تاریخ می شوید که تا کنون به هر دلیل ممنوعه بوده ( و هست ).و اما مراقبت فرمایید که در میان این همه مشکلات که داریم بحث نامیمون جدایی خواهی از پیکره ایران باز نشودکه شرمنده پیشگاه تاریخ خواهیم بود. |
جمهوری مهاباد م. کعبی 2008-11-17 14:24:15
|
با تشکر و در ادامه مطلب شما:
مسئله اصلی برای انگلیس و شوروی جنگ با آلمان بود. جمهوری مهاباد در کردستان (و جمهوری آذربایجان)از ضعف دولت مرکزی در ایران استفاده کرده و عرض اندام کردند. با بیرون رفتن شوروی از خاک ایران این جمهوریها که مرحلهای تکامل یافتهتر از تاریخ ملتهای خودشان را نمایندگی میکردند، به دلایل مختلف قادر به دفاع از خود نبوده و سرانجام با یورش دولت مرکزی سرنگون شدند.
نکته دوم اینکه، جمهوری مهاباد دامنه اتوریتهاش بیشتر در منطقه 'مکریان' (با و روی م)منطقه مابین سقز و مهاباد بوده و بزور به سقز میرسید. به همین خاطر جنگهای متعددی در بین نیروها برای گرفتن سقز (از میان آنها محمد رشیدخان بانه) در جریان بود. اینکه اتوریته جمهوری مهاباد محدود بود الزاما بخاطر وجود شیعه زیاد در سقز و سنندج نبود. (کمااینکه در این دو شهر تعداد شیعیان قابل توجه نبوده) بعلاوه جمهوری مهاباد بدور خواستی مذهبی گرد نیامده بود. این جمهوری بدلایل سیاسی متعددی قادر به گسترش جغرافیایی بیشتر نبود و به همین خاطر ترجیحا جمهوری مهاباد و نه جمهوری کردستان خوانده میشود.
حضور ملا مصطفی بارزانی جنبه کمکی داشته و بنا به خاطراتی که از همراهان وی به جا مانده وظیفهای ملی قلمداد میشد. در همین خاطرات میخوانیم که بارزانی بر خود کارکرد جمهوری (دفاع از سقز و مزاحمتهای محمد رشد خان و...)انتقاد داشته. حضور این نیرو جنبه 'تجزیهطلبی' جمهوری را برجسته نمیکند، اگر همچنین جنبهای را حتی بتوان پیدا کرد. |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد