logo





بازنگری حوادث خشونت بار در دو ماهه اخیر، نشانه فاجعه ای انسانی

يکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷ - ۲۶ اکتبر ۲۰۰۸

طلعت تقی نیا

مدرسه فمینیستی: بررسی خشونت های موجود در جامعه نشان می دهد که با افزایش مقررات سختگیرانه، خشونت همچنان رو به گسترش است. آمارهای رو به افزایش قتل و خشونت نشان دهنده فاجعه ای انسان در جامعه ماست که متاسفانه جدی گرفته نمی شود.

نرخ اعتیاد در ایران از نرخ زاد و ولد بیشتر است

همزمان با اعلام كاهش وقوع انواع جرايم خشن و سرقت ها در پنج ماه نخست سال، آمار قتل با رشد دو درصدى روبه رو بوده است. سردار حسین ذوالفقاری جانشین فرمانده نیروی انتظامی كشور با اعلام اين مطلب افزود: ۴۸ درصد قتل ها در استان هاى تهران، فارس، خوزستان، سيستان و بلوچستان، اصفهان و شهر تهران رخ داده كه ۵۰ درصد اين جرايم بدون قصد قبلى و در جريان درگيرى ها رخ داده است.به گفته وى در حالى كه قتل با انگيزه هاى سرقت و مسائل ناموسى امسال كاهش قابل قبولى يافته اما آمار قتل هاى خانوادگى افزايش نشان مى دهد. از سویی دیگر جانشين فرمانده نيروى انتظامی گفت: كاركنان دولت آموزش پيشگيرى از جرم را فرامى گيرند. (20 / 6 / 87) سردارحسين ذوالفقارى جانشین فرمانده نیروی انتظامی چگونگی این آموزش را شرح نداد.

نابرابری‌های اجتماعی ،فقر ، نبود قوانین مناسب ، مناسبات نادرست حاکم بر خانواده ها و جامعه و گسترش بی هنجاری های اخلاقی علت اصلی بروز خشونت،جرم،انحراف‌ها وآسیب‌های اجتماعی هستند،نخستین قدم برای کم کردن این آسیب ها، بازنگری در روال های قانونی است. امروزه نرخ اعتیاد در ایران از نرخ زاد و ولد بیشتر است. اعتیاد، مهاجرت به شهرها، طلاق، فحشا و بزهکاری همه وهمه نشان ‌دهنده این هستند که مسئولان و دولتمردان توجه کافی به مشکلات جامعه نداشته اند. زمان آن رسیده که به باز نگری در سیاست های خود بپردازند و در اقدامات خود تجدید نظر کنند.

دراین گزارش ها سعی شده است که حوادثی که بیشتراتفاق افتاده بر اساس میزان وقوع آورده شود .

زنان و سرقت

9 / 6 /78 - سرقت هاى سريالى طلاى كودكان در زاهدان با كشف ده ها ميليون تومان طلا در خانه زوج سارق فاش شد. با وقوع چندين فقره سرقت طلاجات كودكان در زاهدان كه نگرانى شديد خانواده ها را به دنبال داشت، به دليل سن كم کودکان امكان چهره نگارى از دزدان نبود، كارآگاهان به زوج جوانى كه داراى سابقه سرقت بودند، مشكوك شده و با شناسايى محل سكونت آنها.پس از دستگيرى این زوج مقدار زيادى طلاى كودكان به ارزش ده ها ميليون تومان در خانه آنها كشف شد.دزدان پس از انتقال به اداره آگاهى به ۵۰ فقره سرقت طلاى كودكان اعتراف كردند.

9 / 6 /78 - زن سارق و دو همدست مرد او به يكى از جواهرفروشى هاى معروف در خيابان ميرداماد رفتند و يكى ازسارقان وانمود مى كرد، مترجم است به مرد جواهرفروش گفت: «اين خانم از اشراف زادگان هندى هستند كه مدتى براى گردش به ايران آمده است و هم اكنون هم قصد خريد يك انگشتر برليان گران قيمت را دارد.»مرد جواهرفروش گران ترين انگشترهاى خود را روى پيشخوان گذاشت. از او خواستند سنگهاى قيمتى اش را به آنها نشان دهد. همان موقع و در فرصتى مناسب يك برليان باارزش را برداشته جواهرفروشى را ترك كردند. مرد جواهرفروش كه متوجه موضوع شده بود، با داد و فريادهاى خود از همسايه ها كمك خواست. بدين ترتيب زن به دام افتاد اما ديگر همدستانش از فرصت استفاده كرده و به مكان نامعلومى گريختند.

17/6 /78 - زنى به نام مژگان - 20 ساله –با هم دستی مرد ۴۰ ساله اى با اعلام شكايت همسر سابقش مبنی بر این که عکس های او را چاپ و تکثیر می کردند و بدین وسیله می خواستند از او اخاذى كنند، دستگیر شدند . با توجه به اين كه احتمال مى رود متهم و همدستش با اين نقشه از مردان ديگرى نيز اخاذى كرده باشند تحقيق از آنها ادامه دارد.

20 / 6 / 87- دو دختر نوجوان سوار بر خودروى پژوى سرقتى دستگير شدند. «شيما» - راننده ۱۷ ساله - در بازجويى هاى بعدى مدعى شد كه خودرو متعلق به پسرى به نام «اردشير» است كه چند ماه قبل با هم آشنا شده اند. شیماگفت : «ديشب همراه دوستم «نسرين» و اردشير براى گردش بيرون آمديم اما وقتى اردشير براى انجام كارى از ماشين پياده شد من پشت فرمان نشسته و فرار كردم و پلاك خودرو را تغيير دادم. منظور خاصى هم نداشتم فقط مى خواستم اردشير را اذيت كنم.» مأموران از دختران نوجوان يك كارت عابر بانك متعلق به فردى ناشناس را نيز كشف كردند.

13 / 7 /78 – مردی پس از تماس تلفنى با مأموران كلانترى ۱۲۰ سيدخندان گفت: «من يك كارخانه دار هستم كه از چند سال قبل باسفر همسر و فرزندانم به خارج از كشور، تنها زندگى مى كنم.در خيابان با دختر جوانى آشنا شدم. اوخود را «ليلا» و كارمند يك شركت هواپيمايى معرفى كرد. چون قصد سفر به خارج از كشور داشتم از «ليلا» خواستم برايم بليت تهيه كند. امروز براى تحويل بليت به خانه ام آمد. اما دقايقى بعد دو مرد را در خانه ديدم.آنها مرا بشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. پس از بستن دست و پايم لوازم با ارزش خانه و خودرويم را دزديده و بلافاصله فرار كردند. از «ليلا» و همدستانش چهره نگارى شد. مشخص شد، ليلا و چهار عضو خانواده اش سابقه دارند و در سال ۸۳ آزاد شدند. رسيدگى به ساير پرونده هاى اتهامى «ليلا» و همدستانش در محاكم قضايى همچنان ادامه دارد.

20 / 7 / 78 - «رؤيا» - يكى از كارمندان شرکت هواپیمائی - كه مسئول رايانه واحد پرداخت حقوق بازنشستگان است هر ماه ۱۸ ميليون تومان به حساب دو نفر شوهر و برادرشوهرش واریز مى کرد . رویا انگيزه اختلاس از شركت را چشم و هم چشمى با دوستان و اعضاى خانواده شوهرش اعلام كرد و گفت: چون خانواده و آشنايان و اقوام همسرش همگى پولدار هستند و در خارج از كشور زندگى مى كنند، در نتيجه تصميم گرفتم زندگى ما نيز مانند آنها شود. بنابراين در مدت دو سال حدود سه ميليارد ريال از حساب شركت برداشت كردم .

25 / 7 /78 - مرد جوانى كه خود را راننده آژانس معرفى مى كرد با مراجعه به شعبه هشتم بازپرسى دادسراى جنايى تهران از سرقت مسلحانه خودرويش خبر داد و گفت: «حدود يك ماه قبل يكى از مشتريان آژانس تماس گرفت و ماشين خواست. وقتى به آنجا رفتم خانم جوانى سوار شد. و پس از گرفتن شماره تلفن همراهم، قرار شد ازآن به بعد به عنوان راننده كارهايش را انجام دهم. در مدت كوتاهى متوجه شدم او از سركردگان شبكه بزرگ قاچاق مواد روانگردان است و براى توزيع مواد به نقاط مختلف شهر مى رود. پس از گذشت چند هفته يك روز «سودابه» از من خواست تا ماشين را به او قرض دهم من نيز قبول كردم اما با گذشت بيش از يك هفته وقتى خبرى از «سودابه» و ماشينم نشد به پاتوق اصلى اش در شمال تهران رفتم. اما وقتى وارد خانه شدم سه مرد مسلح به طرفم حمله ور شده و پس از بستن دست و پايم پول و مداركم را دزديده و مرا بيرون انداختند.» سه مرد در بازجويى انگيزه خود را انتقام جويى بعلت ارتباط راننده با سودابه عنوان كردند.

24 / 7 / 78 - دختری که نقشه سرقت جواهرات و اشياى قديمى خانه شان را طراحى و اجرا كرده بود، از سوى پليس به دام افتاد .هنگامه در بازجويى ها درباره علت فرار و سرقت از خانه مادرش گفت: وقتى مادرم با ازدواج من و آرش مخالفت كرد، بشدت عصبانى و ناراحت شدم. بعد هم به تحريك آرش از خانه فرار كردم. چند روز بعد هم آرش پيشنهاد سرقت طلا و جواهرات مادرم را داد.. وقتى مادرم از خانه بيرون رفت، با آرش كه لباس دخترانه به تن كرده بود، وارد آپارتمان شديم تا همسايه ها به ما شك نكنند. پس از سرقت نيز فرار كرديم .

همسر کشی(قتل همسران دوم و صیغه ای)

2 /6/87 - مأموران كلانترى( 121 )سليمانيه پس از گشودن در چمدانی در بزرگراه محلاتی با جسد زن جوانى مواجه شدند. چند روز بعد مرد ميانسالى با مراجعه به اداره پليس آگاهى تهران از ناپديد شدن همسر دومش خبر داد . كارآگاهان در نزديكى خانه مقتول در يك فروشگاه چمدان نمونه مشابهى از چمدانى كه جسد مقتول در آن جاسازى شده بود را در مغازه ديدند. مرد میانسال راز قتل «هانيه» را فاش كرد: چند ماه قبل با «هانيه» آشنا شدم. وقتى فهميدم مطلقه است او را به عقد موقت خود درآوردم. در اين مدت نيز به خانه اش رفت و آمد داشتم تا اين كه كم كم دريافتم او روابط مشكوكى دارد. سرانجام نيز سر همين موضوع با او درگير شده و با تكه پارچه اى خفه اش كردم. در فرصتى مناسب چمدان را زير پلى در بزرگراه شهيد محلاتى رها كردم.

14 / 6 / 78 - قديمى ترين مرد زندانى كه به اتهام قتل همسر دومش سال ها قبل به قصاص محكوم شده پس از گذشت ۲۳ سال همچنان بلاتكليف در زندان به سر می برد. صفرعلى ـ ۷۰ ساله ـ فروردين ۶۴ در پى مشاجره خانوادگى ناخواسته همسرش را كه به تازگى زايمان كرده بود از پا درآورد. اما چند ماه پس از تأييد حكم قصاص، از آنجا كه اولياى دم قادر به پرداخت تفاضل ديه براى اجراى حكم نبودندو حاضر به گذشت نیز نشدند، پيرمرد در زندان ماند. «صفرعلى» كه بشدت پير شده از ۲۳سال قبل در زندان قزل حصار به سر مى برد. صفرعلى با تقاضاى عفو و بخشش خواستار آزادى خود شد.

14/ 6 /78 - مرد جوانى به نام «ابراهيم» پس از قتل همسرش در يكى از محله هاى شهريار با پليس تماس گرفت و آنها را در جريان جنايت خانوادگى قرار داد. ابراهيم گفت : من خواب آلود بودم، توجهى به سؤالات مرضیه نداشتم. اما او دست بردار نبود و وقتى بى توجهى مرا ديد، به ناسزاگويى پرداخت تا اين كه اعصابم به هم ريخت و با ناراحتى و عصبانيت بيدار شدم. همان موقع چند لگد به پهلوى همسرم زدم و با او درگير شدم. با مشت ضربه اى به سرش كوبيدم. وقتى بى حال روى زمين افتاد، روسرى را دور گردنش پيچيدم واو را خفه كردم. مرضیه 21 ساله دو فرزند خردسال يك و دوساله داشت كه به قتل رسيد.

17 / 6 / 78 - مهدى - 30 ساله - همسر ۲۵ ساله اش - الهام - و پسر دوساله اش - عرشيا- را در خانه شان واقع در حوالى خيابان قزوين به قتل رساند و پس از آن به دبى و از آنجا به مالزى گريخت تا به يكى از كشورهاى اروپايى برود. اما چند روز بعد به خاطر عذاب وجدان به كشور بازگشت. مهدی انگیزه خود را اختلاف با الهام میداند و گفت : او دخترى پرتوقع بود به همين خاطر سر هر موضوعى بهانه جويى مى كرد و ايراد مى گرفت. دائم مرا ميان فاميل و غريبه تحقير مى كرد. میدانستم پسرم بدون پدر و مادر آينده مبهمى خواهد داشت بنابراين او را هم خفه كردم .

18/ 6 / 78 _ «خانعلى» متهم است در تير ماه ۸۳ 13 همسرش «كبرى» را در خانه شان واقع در منطقه فرحزاد به قتل رسانده است. يكى از دختران مقتول درباره اختلاف پدر و مادرش گفت: «مادرم زنى زحمتكش و نجيب بود. او به خاطر زحمت و سختى زياد پير و شكسته به نظر مى رسيد. او مادرمان را تحت فشار قرار داده بود تا اموالش را به وى واگذار كند» .دودختر خواستار قصاص پدرشان از قاضی شدند .

28 / 6 /78 - مامورین پلیس باخبرشدند زنی به اسم لاله 31 ساله خودكشى كرده است. مأموران همسرش را به بازجويى فراخواندند. او به پليس گفت: من و همسرم از مدت ها قبل با يكديگر اختلاف داشتيم. لاله در اين مدت چند بار تهديد به خودكشى كرده بود . روز حادثه به خاطر اختلاف هاى قديمى با همسرم درگير شدم. به خاطر عصبانيت شديد كنترلى بر رفتارم نداشتم. همان موقع كاردى از آشپزخانه برداشتم و ضربه اى به گردنش زدم. پس از مرگ لاله، به دليل اين كه او سابقه خودكشى داشت با صحنه سازى سعى كردم ماجراى قتل را خودكشى نشان دهم كه نشد!

3 / 7 / 78 - مردى با مراجعه به كلانترى (۱۶۴) قائم، از گم شدن ناگهانى همسرش - طاهره- خبر داده است. همسر طاهره به مأموران گفت: من و همسرم چند ماه قبل به دليل اختلاف هاى خانوادگى از هم جدا شديم اما به خاطر تنها دخترمان تصميم به رجوع گرفتيم و طاهره دوباره به خانه برگشت. چند روز پیش طاهره از خانه خارج شد و ديگر برنگشت. جسد طاهره 45 ساله در یک خودرو پرایددر گیشا پیدا شد .

قتل های ناموسی ، خواهر کشی

4 / 6 / 78 – پدری در سال 81 در كلانترى ۱۰۸ نواب به مأموران گفت: دخترم «بهواژ» از چند روز قبل ناپديد شده است. از آنجا كه او با برادر ناتنى اش - «توماژ» - به شدت اختلاف داشت احتمال مى دهم پسرم از سرنوشت خواهرش مطلع باشد. «توماژ» دستگیر و در بازجويى گفت: «من به خواهرم علاقه زيادى داشتم اما وقتى فهميدم با مرد جوانى آشنا شده و مى خواهد با او ازدواج كند و به همراه آن مرد به خارج برود نگران شدم و به شدت مخالفت كردم. شب حادثه هم در خانه تنها بوديم كه بين ما درگيرى در گرفت ، دقايقى بعد هم متوجه مرگش شدم. در حالى كه ترسيده بودم ناچار جسد را در چمدانى گذاشته و آن را به بيابان هاى اطراف ساوه برده و درون يك قنات انداختم. پدر مقتول پس از ۶ سال از قصاص و مجازات پسرش چشم پوشى كرد.

9 / 6 / 78 - مردى كه به اشتباه فرد ديگرى را به جاى مزاحم خواهرش به قتل رسانده بود، با رضايت اولياى دم دوباره به زندگى بازگشت. آذر سال ۸۵ مرد ۵۱ ساله اى به نام «ضرغام» مقابل خانه اش در خيابان بلورسازى تهران با ضربه هاى كارد مهدی به قتل می رسد مهدی علت قتل را مزاحمت هاى مردى براى خواهر كوچكش دانست و گفت: خانه مرد مزاحم كنار نانوايى بود وقتى به در خانه مورد نظر مراجعه كردم همين كه مرد ميانسالى در را باز كرد بدون مقدمه، با چاقو چند ضربه زده و از محل فرار كردم .

4 / 7 /87 - سميه - 25 ساله - در بازجويى گفت: چند سال قبل محسن - مقتول - به خواستگارى ام آمد اما به او جواب منفى دادم با اين حال دست بردار نبود. به همين دليل وقتى با مرد ديگرى ازدواج كردم او همچنان به مزاحمت هايش ادامه داد. تا اين كه برادرم به موضوع پى برد و از من خواست با محسن قرار ملاقاتى بگذارم تا با هم صحبت كنند. حال آن كه نمى دانستم اين حادثه تلخ رقم مى خورد. وقتى به محل قرار رسيديم برادرم با او درگير شد و با كاردى كه همراه داشت محسن را زد. دختر جوان، به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و تلاش براى دستگيرى متهم اصلى ادامه دارد.

14 / 7 / 78 - پسر معتاد با اطلاع از رابطه پنهانى خواهر خود، پس از انتقال به اداره آگاهى با صراحت اعتراف كرد دوستانش را به قتل رسانده وگوش آن ها را بریده و اجساد آنها را در بيابان هاى اطراف رها كرده است. كامران اظهار داشت چند روز قبل از طريق مادرم متوجه شدم سه تن از دوستانم كه براى مصرف مواد مخدر به خانه ما رفت و آمد داشتند خواهرم را پس از فريب تحت آزار و اذيت قرار داده اند. به همین جهت آن ها. به بيابان كشاندم و به قتل رساندم.

21 / 7 /78 – مرد بدگمان با طرح نقشه مرد همسایه را کشت . فاطمه - 26 ساله همسر این مردگفت: مقتول چند بار به صورت تلفنى مزاحمم شد. با تذكرهايى كه به او دادم، تماس هايش قطع شد. شوهرم مرد بداخلاقى است هميشه كتكم مى زد ، من با اطلاع از ارتباط پنهانى او بازن دیگری تصميم به طلاق داشتم. ولى شوهرم وقتی كه اصرار مرا براى طلاق مى ديد، فكر مى كرد پاى شخص ديگرى در ميان است. در حالى كه انگيزه من براى جدايى رفتارهاى خطرناك شوهرم بود.

28 / 7 / 78 - مادری شکایت کرد :«پسر ۲۸ ساله ام دو روز قبل براى خريد سيم كارت تلفن همراه از خانه خارج شد و هنور یر نگشته است پسر گمشده روز حادثه يك سيم كارت تلفن همراه اعتبارى در قرچك خريدارى كرده بود. با بررسى پرينت مكالمات وى مشخص شد با زنى به نام «سبيحه» تماس گرفته است. اين زن به همراه همسرش به اداره آگاهى منتقل شدند.شوهر در بازجويى هاى اعتراف کرد: «منصور» كه از دوستانم بود به تصور اين كه تا چند ماه ديگر مى ميرم، به همسرم ابراز علاقه كرد. بعد هم در كمال ناجوانمردى از من خواست همسرم را طلاق دهم تا آنها ازدواج كنند. از همسرم خواستم تا او را به خانه دعوت كند. «منصور» كه فكر مى كرد به مسافرت رفته ام با خيال آسوده به خانه آمد. من و برادر همسرم نيز انتظارش را مى كشيديم. وقتى «منصور» وارد خانه شد، با چوب به جانش افتاده وقتى از مرگش مطمئن شديم، جسد را در اتاق پذيرايى دفن كرديم. متهمان با پذيرفتن اتهاماتشان، موضوع را دفاع از ناموس دانستند.

و اما مسئولین چه می گویند ؟

سرهنگ مصطفى رجبى، معاون مبارزه با جرايم جنايى پليس آگاهى كشور گفت: در حالى كه وقوع قتل با سلاح هاى گرم و سرد كاهش نسبى نشان مى دهد، اما متأسفانه رتبه اول در انگيزه انجام قتل، همچنان مربوط به اختلاف هاى خانوادگى است. در اين زمينه نيز بيش از ۳۰ درصد قتل ها از سوى آشنايان و بستگان نزديك قربانيان رخ داده است. وى عامل اصلى وقوع قتل هاى خانوادگى را ناهنجارى هاى اخلاقى، مصرف مواد مخدر، مشروبات الكلى و كم توجهى به اعتقادات و فرهنگ اصيل خواند و افزود: بسيارى از مجرمان كه داراى سوابق كيفرى متعدد هستند، در پى خروج از زندان دوباره در چرخه تكرار جرم قرار مى گيرند كه بايد در اين زمينه چاره جدى اتخاذ كرد.( 14 / 6 / 78 )

کودک آزاری ، پدر کشی ، دیگر کشی ثمرات اعتیاد

17 / 7 / 78 - پدر معتاد ی در اقدامى جنون آميز پسر ۴ ساله اش را به قتل رساند. اسماعيل - 36 ساله - پس از قتل فجيع پسر خردسالش، خودزنى كرد. همسر اسماعيل به مأموران كلانترى ۱۵۸ كيانشهر که در محل حادثه حاضر شدند گفت : شوهرم معتاد و بيكار بود. با داشتن سه فرزند - دو پسر و يك دختر - مشكلات فراوانى در زندگى داشتيم، ناچار براى تأمين مخارج زندگى تصميم به كار گرفتم و در يك مغازه نزديك خانه مان مشغول كار شدم. به دليل اين كه شوهرم سابقه بيمارى روانى هم داشت سعى مى كردم بچه ها را نيز با او زياد تنها نگذارم. امروز هم وقتى پسر و دخترم به مدرسه رفتند على اكبر را خواباندم و خودم به سر كار رفتم که این اتفاق افتاد.

18 / 7 /78 - پليس آگاهى شهرستان «كبودراهنگ» همدان در جريان قتل يك زن تنها در يكى از روستاهاى اين شهر قرار گرفت.. در نخستين تحقيقات مشخص شد «ماه جبين» - 80 ساله - خفه شده است. عامل جنايت نيمه شب پس از ورود به خانه، پيرزن تنها را با چادر خفه كرده و ۲۰ هزار تومان پول و كوپن هايش را سرقت كرده و متوارى شده است. مأموران از سرقت هاى مشابه چند خانه و احشام همان روستا و روستاهاى اطراف باخبر شدند. دومين جنايت در اين روستا اين بار مرد ۸۴ ساله اى قربانى سرقت مرگبار شبانه شده بود. سومين قربانى دو روز پس از قتل مرد تنها نيز زن ۷۴ ساله اى به نام «جواهر» بود. جنايتكار روستا سومين قربانى اش را نيز مانند نخستين قربانى با چادر خفه كرده و پس از سرقت پول و كوپن هايش از محل فرار كرده بود. مأموران که احتمال وقوع چهارمين قتل در روستا را دور از ذهن نمى دانستند، آنجا را به دقت تحت كنترل نامحسوس قرار دادند. «على اصغر» - 24 ساله - در حال خارج شدن از خانه همسايه ديده شد. او وسايلى به همراه داشت كه احتمال داده می شد، آنها را سرقت كرده باشد. «على اصغر» نوه معتاد یکی از قربانیان پس از دستگیرِی گفت: از مدتى قبل به ماده مخدر «كراك» اعتياد پيدا كرده بودم. بنابراين براى تهيه پول مواد مجبور به سرقت از اهالى شدم.. پس از کشتن مادر بزرگم ، كشتن افراد برايم راحت تر شده بود.

18 / 7 /78 - مرد معتادهنگام سرقت از خانه اى زن صاحبخانه را به قتل رساند. مأموران كلانترى ۱۲۸ با حضور در محل حادثه در یکی از محله های شرق تهران دريافتند زن 75 ساله ای به نام فرح پس از درگيرى، با ضربه هاى كارد به قتل رسيده و جسدش در انبارى حياط رها شده است. درطبقه دوم محل جنايت خانواده اى زندگى مى كنند كه پسر ۳۱ ساله معتادى دارند. پسر پس از دستگیری گفت: بشدت پشيمانم اما افسوس كه اعتياد بلاى جانم شده بود و براى تأمين پول مواد، ناچار تصميم به دزدى گرفتم. باور كنيد قصد كشتن پيرزن همسايه را نداشتم اما او با چوب مرا زد و ناخواسته با هم درگير شديم.

20 / 7 / 78 - مرد معتاد وقتى نتوانست ارثيه اش را از پدرش بگيرد، نقشه قتل او را طراحى و اجرا كرد. مرد سالمندى با مراجعه به شعبه دوم داديارى دادسراى ناحيه ۱۸ تهران از پسرش به اتهام اقدام به قتل شكايت كرد. وى گفت: پسرم از چند سال قبل معتاد به مواد مخدر «كراك» است. او چندى قبل به خاطر اعتياد شديدش يك پاى خود را از دست داد. الان هم با پاى مصنوعى حركت مى كند. به دليل بيكارى اش، مدتى به بهانه هاى مختلف از من پول مى گرفت و مواد مخدر مى خريد. متوجه شدم وسايل خانه را پس از سرقت مى فروشد. سراغم آمد و خواست سهم ارثيه اش را بدهم او را از خانه بيرون انداختم. همان شب با ريختن سم در غذايم نقشه قتلم را اجرا كرد اما همسرم متوجه شد و مرا به بيمارستان رساند

21 / 7/87 - زن سالخورده اىاز پسرش به خاطر اعمال خشونت عليه فرزندانش شكايت کرد . پسرم حدود ۷ سال پيش ازدواج كرد اوايل، زندگى خوبى داشتند تا اين كه پسرم معتاد شد.همين مسئله هم به اختلاف هاى آنها بشدت دامن مى زد و سرانجام چند ماه قبل عروسم كه به ستوه آمده بود، دختر شش ساله و پسر چهارساله اش را ترك كرد و به خانه پدرش رفت. از آن موقع پسرم براى اين كه پسرش شيطنت نكند، به او مرتب ترياك مى دهد تا هميشه آرام و بى صدا باشد. بارها نيز نوه ام را از زير مشت و لگدهاى پدر معتادش نجات داده ام، اما براى اين كه پسر كوچولو از آزار و اذيت هاى پدرش در امان باشد، او را به خانه يكى از آشنايان بردم. حالا ديگر توانم بريده و نمى توانم از پيمان نگهدارى كنم.

28 / 7 / 78 - زنى پيكر نيمه جان پسربچه اش را به اورژانس بيمارستانى در مركز تهران رساند. آثار كبودى و شكنجه روى گردن و بدن کودک مشهود بود،.مادر «همايون» به مأموران گفت: شوهرم سابقه دار و معتاد است. پدر«همايون» به شعبه هفتم داديارى دادسراى ناحيه تهران احضار شدو منكر هرگونه جرمى شد و گفت افراد نظافت چی که به ساختمانشان رفت وآمد داشتند، بچه را مورد آزار و اذيت قرار داده اند. اما آخرين نتيجه معاينات كارشناسان پزشكى قانونى نشان داد كه زخم هاى كهنه و آثار شكنجه روى بدن «همايون» كوچولو مربوط به ماه ها قبل و بر اثر سوزاندن بدنش با سيگار ايجاد شده است. اين پسربچه هم اكنون در شوك ناشى از خفگى و ضرب و شتم هاى پدرش به سر مى برد. او اغلب اوقات خواب است. زمان بيدارى هم به يك جا خيره مى شود و نمى تواند حرف بزند. تاكنون دوبار در خواب حالش بد شده و گفته مى شود دچار سكته قلبى شده است.

فرزند کشی

4 / 6 / 78 - نيمه هاى شب صداى فريادهاى دلخراش پسر ۷ ساله اى به نام «پارسا» ساكنان ميدان نيلوفر تهران را به خيابان كشاند. مادربزرگ پس از شكستن قفل در وارد اتاق شد با صحنه دلخراشی روبروشد دخترش نازيلا درحالى كه كاردى خون آلود در دستش داشت پسر كوچولويش را از پا درآورده بود. مادر برزگ سعی کردنوه اش نجات دهد، اما خود او نيز با ضربه هاى كارد مجروح شد. نازیلا چند سال قبل از همسرش طلاق گرفته و با تنها پسرش زندگى مى كرد.

16 / 6 /78 - ناپدرى وقتى فهميد فرزند خوانده اش نمره قبولى نگرفته است او را به باد كتك گرفت و مادر و پسررا در زیرزمین خانه به مدت 12 روز به اسارت گرفت. مادر و پسر در فرصتى مناسب گريختند و زن پيكر نيمه جان پسر نوجوان را كه با مرگ دست و پنجه نرم مى كرد به يكى از بيمارستان ها منتقل كرد. وضعيت عمومى«هرمز» حكايت ازشكنجه جسمى شديد داشت.نا پدری«هادى» جوانى سخت گير و تندخو است كه با پسر كوچك فقط ۹ سال اختلاف سنى دارد و همسرموقت مادر هرمز است.

21 / 6 / 78 - اختلاف هاى پدر و مادرحادثه آفرید.احمد جزئيات قتل دو فرزندش را فاش كرد. وی گفت: از چندى قبل با همسرم اختلاف و درگيرى داشتيم. هر روز هم اختلاف هاى ما شدت مى گرفت تا اين كه روز حادثه پس از درگيرى با او و براى انتقام تصميم به قتل فرزندانم گرفتم.بنابراين بچه ها را به بهانه گردش به بيابان هاى اطراف شهر برده و هر دو را كشتم. اما پس از قتل دچار عذاب وجدان شده و خودم را از بالاى كوه پائين انداختم كه متأسفانه زنده ماندم.

30 / 7 / 78 - «محمد»- 12 ساله- و «عرفان» -4 ساله- بازيگوشى مى كردند. شو هر «زهرا» سه ماه پيش به اتهام نگهدارى مقدارى مواد مخدر دستگير و پس از محاكمه به شش ماه زندان محكوم شده بود. او در غياب شوهر بشدت تنها شده و بامشكلات مختلف مواجه بود. بچه ها دائم بهانه پدرشان را مى گرفتند. پسر بزرگترش ناسازگار و پرخاشگرتر شده بود. به گفته زهرا روز حادثه بچه ها به شدت در حال دعوا بودند. او كه از مشاجرات فرزندانش به ستوه آمده بود، در يك لحظه براى آرام كردن بچه ها، ناخواسته چاقوى آشپزخانه را- به جاى قاشق- به طرف بچه ها پرتاب كرد چاقوى تيز و باريك در قلب عرفان 4 ساله نشست و باعث مرگش شد. دادسراى عمومى و انقلاب قم دستور بازداشت مادر را صادر كرد.

تجاوز

31 / 6 / - ـ مرد ی که به اتهام آدم ربايى هاى سريالى و آزار و اذيت نوعروس كرجى تحت تعقيب بود، پس از يك سال فرار، به دام افتاد.سه مرد ديگر نيز به اتهام آدم ربايى و اخاذى از او شكايت كردند.در حالى كه امير منكر اتهاماتش بود، نوعروس ۲۰ ساله اى از امير به اتهام آدم ربايى و آزار و اذيت شكايت كرد و به مأموران گفت: حدود يك ماه قبل در كرج منتظر تاكسى بودم كه يك خودروى پژو مقابلم توقف كرد، سوار شدم. پس از طى مسافتى راننده ناگهان تغيير مسير داد و با تهديد كارد مرا به خانه اى در شاهين ويلا برد و مورد آزار و اذيت قرار داد. شرور شيطان صفت همچنين از صحنه آزارم فيلمبردارى كرد و با تهديد گفت: اگر شكايت كنم فيلم را در شهر پخش مى كند.

2 / 7 / 87 - كارشناسان پزشكى قانونى، روانشناسان و روانپزشكان نيز پس از ساعت ها گفت وگو با امید" عامل قتل هاى سريالى زنان كرجى" در گزارش خود اعلام كردند: وى با هدف سرقت و آزار و اذيت، زنان را ربوده و به قتل رسانده است. آنها همچنين تأكيد كردند «اميد» مبتلا به جنون نبوده و در سلامت كامل روحى ـ روانى طعمه هاى خود را انتخاب كرده و به قتل رسانده است. گزارش پرونده.اميد- 22 ساله- درسال 86 پس از انتقال به اداره آگاهى لب به اعتراف گشود و به قتل هشت زن در كرج اعتراف كرد. همسرش نيز اعلام كرد، از ماجراى شش قتل آخر اميد اطلاع داشته است.

13 / 7 / 78 - شكارچى زنان جنوب تهران پس از دستگيرى به ربودن و آزار و اذيت ۳۰ زن اعتراف كرد. سال قبل زن ميانسالى با مراجعه به كلانترى ۱۷۶ «حسن آباد» با طرح شكايتى به مأموران گفت: براى رفتن به خانه ام در حسن آباد، سوار يك خودروى مسافربر پرايد شدم. مرا به منطقه اى خلوت کشاند و با تهدید به مرگ با زور و تهديد مرا مورد آزار و اذيت قرار داد. بعد هم پول و طلاهايم را دزديد و فرار كرد. چند شكايت مشابه ديگر نيز در كلانترى مطرح شد. بررسى پرونده ها نشان مى داد مرد طعمه هاى خود را از ميان زنان ميانسال شناسايى كرده و پس از انتقال قربانيان به بيابان هاى اطراف تهران با زور و تهديد به آزار و اذيت آنها مى پردازد. پس از ماه ها كمين، شامگاه متهم هنگام زورگيرى از يك زن شناسايى و دستگير شد. متهم به ربودن و آزار و اذيت ۳۰ زن اعتراف كرده تاكنون تنها شش تن از شاكى ها با مراجعه به كلانترى و شناسايى متهم از او شكايت كرده اند.

21 / 7 /78 - دو مرد موتوسيكلت سوار هنگام هجوم شبانه به يك زن و فرار از چنگ پليس، با شليك ۱۳ گلوله به دام افتادند.مأموران كلانترى (۱۵۲) خانى آباد هنگام گشت در منطقه، صداى فريادهاى زنى را شنيدند كه از سوى دو مرد موتوسيكلت سوار مورد هجوم قرار گرفته بود. مردان موتوسيكلت سوار با ديدن زن جوان تنها مى خواستند او را اذيت كنند با ديدن مأموران كيف زن جوان را رها كرده و می خواستند فرار کنند که دستگیر شدند .

30 / 7 / 78 - پرونده قاتل سريالى زنان ورامين ۳۹ ماه پس از نخستين جنايت، براى محاكمه روی ميز قضات شعبه (۷۱) دادگاه كيفرى استان تهران قرار گرفت.دادستان عمومى و انقلاب ورامين، عليرضا داد را به جرم قتل هفت زن، دو مورد آزار و اذيت و سرقت طلاهاى ۱۱ زن مجرم شناخته و براى او كيفرخواست صادر كرده است. عليرضا با دو برادرش در پوشش مسافر زنان را سوار و آن ها را به خارج از شهر کشانده و پس از سرقت جواهرات و اشیا قیمتی آنها را مورد آزار و اذيت قرار می دادند .

خواستگار انتقامجو

3/6/87- خواستگاری پس از فرار از زندان سه عضو خانواده دختر مورد علاقه اش را كشت. محسن- 22 ساله- چندى قبل وقتى دختر خاله اش به درخواست ازدواج او پاسخ منفى داد، با شليك گلوله اى وى را از ناحيه پا مجروح كرد.متهم پس از دستگيرى به سه سال زندان محكوم شد. اما او با فرار از زندان نقشه انتقام از خانواده خاله خود را طراحى كرد. بنابراين روز جمعه با يك كلاشينكف به خانه خاله اش در «بنارويه» لارستان رفت و با شليك چند گلوله مادر، پدر و برادر دختر جوان را كشت و پنج عضو ديگر خانواده را به گروگان گرفت.

13/ 7 / 78 - رویا با مراجعه به شعبه ششم دادسراى ناحيه پنج تهران - صادقيه - از پسر جوانى به اتهام تهديد به انتشار عكس هاى خصوصى اش در اينترنت شكايت کرد وگفت: دانشجوى سال آخر رشته مهندسى يكى از شهرهاى غرب كشور هستم كه چندى قبل در دانشگاه با پسرى به نام «سياوش» آشنا شدم. در مدت كوتاهى به هم علاقه مند شديم و او پيشنهاد ازدواج داد، اما با اين حال از من خواست براى شناخت هرچه بيشتر تا مدتى دور از چشم خانواده هايمان با هم رفت و آمد داشته باشيم. من هم به خاطر اعتماد بى جا پذيرفتم، اما در مدت كوتاهى متوجه فساد اخلاقى و سوء رفتار سياوش شدم. به درخواست ازدواجش پاسخ منفى داده و ارتباطم را براى هميشه با وى قطع كردم.اما او مرا به پخش چند قطعه عكس خصوصى ام كه به طور امانت در اختيارش گذاشته بودم، تهديد كرد.من هم براى حفظ آبرويم ملتمسانه از او خواستم تا چنين كارى نكند.

جراحی زیبایی حادثه آفرید

3 / 7 / 78 - زن ايرانى مقيم امريكا پس از دو عمل جراحى زیبایی همزمان در يكى از بيمارستان هاى خصوصى تهران جان باخت، وكيل خانوادگى منصوره ـ ۴۸ ساله ـ صبح ديروز با مراجعه به شعبه دوم دادسراى ناحيه (۱۹) ـويژه جرايم پزشكى ـ با تسليم شكايتى از پزشك جراح، متخصص بيهوشى و مسئول فنى بيمارستان، خواستار تعقيب قضايى عاملان حادثه شد. منصوره با پرداخت هزينه چند ميليونى، تحت عمل جراحى قرار گرفت اما پس از جراحى به هوش نيامد و يك ماه بعد هم در بخش مراقبت هاى ويژه- آى سى يو- جان باخت.

27 / 7 / 78 - متخصص گوش و حلق و بينى به خاطر - سهل انگارى در جراحى و نقص عضو سه بيمارش مقصر شناخته شد.دختر دانشجویی كه گوش چپش پس از جراحى ناشنوا شد، زن ۳۵ ساله اى که براى جراحى زيبايى بينى با پرداخت دو ميليون تومان می خواست بينى اش را جراحى پلاستيك كند. اما پس از عمل به دليل بروز مشكلات شديد ظاهرى و تنفسى مجبور شددو بار ديگر نيز خودرا به تيغ جراحان بسپارد. كارشناسان پس از معاينه زن جوان و بررسى هاى لازم دريافتند كه پزشك جراح، غضروف گوش راست زن جوان را به بينى اش پيوند زده و شكل بينى اش را نيز به طور كامل تغيير داده است. سومين شكايت از پزشك مورد نظر، پسر ۲۵ ساله اى است براى رفع گرفتگى بينى و درمان سينوزيت به مطب متخصص گوش و حلق و بينى مراجعه و پس از معاينه دکتر گفت بايد جراحى شود. این پسر می گوید: پس از عمل جراحى متوجه شدم كه پزشك تيغه ميانى بينى ام را برداشته و بدون اطلاعم بينى ام را جراحى زيبايى كرده است. كارشناسان چسبندگى مجراى راست و پرده بينى، انحراف ديواره ميانى و انسداد و التهاب كيسه و مجراى اشكى ناشى از جراحى و عمل زيبايى را تأييد كردند.

زن کشی

3/ 6/78 - مرد ۳۳ ساله طى چند ماه با ارتكاب چند فقره سرقت از مطب پزشكان دو منشى زن را به قتل رساند. این مرددر ساعت هاى خلوت، به مطب هاى پزشكى مراجعه و پس از قتل منشى مطب ها، پول و طلاهايشان را سرقت مى كرد.: این مرد در باز جویی گفت :وقتى دريافتم مأموران در تعقيبم هستند شيوه خود را تغيير دادم. بنابراين پس از مدتى هنگام كيف قاپى دستگير و زندانى شدم.براساس اين گزارش، وى در زندان به خاطر اعتياد شديد به زندگى اش پايان داد.

قتل زنان تنها

30 / 6 /78 - در منطقه «پاداد» اهواز پيرزن ۷۵ ساله اى در خانه اش با ضربه هاى كارد از پا درآمده است. و ی از وضعيت مالى خوبى برخوردار بوده است. مأموران صاحب تلفن همراه را که در محل قتل جا مانده شناسايى كرده و مشخص شد كه تلفن متعلق به رفتگر ۳۶ ساله اى است كه از حدود چهار سال قبل در آن منطقه كار مى كرد و گاهی برای کمک به خانه پیرزن میرفته است. رئيس پليس آگاهى خوزستان در پايان ضمن هشدار به شهروندان گفت: بيش از ۹۰ درصد جرايم ناشى از غفلت مردم بوده و بالا رفتن سطح آگاهى شهروندان در پيشگيرى از وقوع جرايم و جنايت ها بى تأثير نخواهد بود.

31 / 6 / - زن ثروتمندى كه به تنهايى در يك مجتمع مسكونى زندگى مى كرد، به طرز مرموزى به قتل رسيد. مأموران كلانترى ۱۲۵ يوسف آباد در جريان قتل پيرزنى در خانه اش قرار گرفتند كيهان- 72 ساله- با اصابت ضربه هاى متعدد جسم سخت به سر و صورتش جان باخته بود و جسد زن حدود ۲۴ ساعت بعد از زمان قتل شناسایی شد. کیهان از ۶ ماه قبل در پى مرگ همسرش تنها در خانه زندگى مى كرد. دختر و پسر آنها نيز سال ها قبل راهى خارج از كشور شده بودند. احتمال قتل از سوى آشناى خانوادگى وجود دارد .

کلاهبرداران رمال

11 / 6 /78 - باز هم سادگى بيش از حد برخى افراد و اعتقاد به خرافات بى اساس، دست يك شياد را براى كلاهبردارى باز گذاشت. مرد رمال كه با فريب زنان و دختران به بهانه مشكل گشايى، ميليون ها تومان كلاهبردارى كرده بود، به دام افتاد. با شكايت چند زن و دختر در پليس آگاهى شيراز راز مرد شياد فاش شد.يكى از دختران در شكايتش گفت: چندى قبل در يكى از پارك ها با مردى به نام «بيژن» آشنا شدم كه ادعا مى كرد قدرت جادويى دارد و مى تواند مشكلات مختلف مردم را از اين طريق حل كند. براى شكستن هر طلسم يك ميليون تومان دریافت می کرد . تاكنون ده ها زن از مرد كلاهبردار شكايت كرده اند. متهم نيز با صدور قرار وثيقه روانه زندان شده است.

13 /7 /78 - پيرمرد رمال كه با دريافت چند ميليون تومان از يك زن، به او قول داده بود هر چه زودتر محبت زن دوم را از دل شوهرش بيرون ببرد و شوهرش زن دوم خود را ترك كند ویا هوويش را بكشد، با حكم قطعى قضات دادگاه تجديدنظر به مجازات سنگين محكوم شد.

زن به بازپرس گفت: وقتى ديدم پاى زن جوانى در ميان است به توصيه يكى از دوستانم به مرد رمالى مراجعه كردم و مشكل ام را با او در ميان گذاشتم. مرد رمال با اجراى نمايش ساختگى با چهره اى برافروخته روى زمين افتاد بعد هم به سختى از جا برخاست و گفت: مشكل شما خيلى پيچيده است و سختى هاى زيادى دارد، بنابراين بايد ۴ ميليون تومان ديگر هم بپردازيد. من كه مسحور رفتار فريبنده مرد فالگير شده بودم، چند روز بعد تمام پس اندازم را در اختيارش گذاشتم.

22 / 7 / 87 - خواستگار چند چهره كه به اتهام فريب دختران تحت تعقيب پليس چند استان بود، در كرج به دام افتاد.. این مرد "اشکان " همچنين مدعى بود، داراى نيروى ويژه اى است كه مى تواند بيماران ديردرمان را درمان كند. بدين ترتيب اشكان پس از گرفتن پول همانند فالگيرها روى سربیماران دست مى كشيد و پس از دريافت پول، ناپديد می شد.

شوهر کشی(به دلیل ازدواج مجدد )

19 / 6 / 78 - زن ۲۵ ساله درباره انگيزه قتل شوهرش گفت: سه سال قبل با«طيب» ازدواج كردم زندگى خوبى داشتيم. اما از چند ماه قبل رفتارهاى شوهرم يكباره تغيير كرد. او ديگر هيچ توجهى به من و تنها فرزندمان نداشت. شب ها دير به خانه مى آمد واگر علت را مى پرسيدم جر و بحث به راه مى انداخت. تا اين كه متوجه شدم بدون اجازه من دوباره ازدواج كرده است.بنابراين از شدت خشم و ناراحتى تصميم به انتقام گرفتم.شب حادثه او در خانه خواب بود كه با بيل چند ضربه به بدنش زدم. «طيب» نيمه جان روى زمين افتاده بود كه با بنزين خانه را آتش زدم.

اقدام به قتل به دلیل انصراف از ازدواج

4 / 7 / 78 - دختر جوان وقتى از تصميم پسر مورد علاقه اش براى ازدواج با دختر ديگرى پى برد، او را با كارد هدف قرار داد. پيكر نيمه جان پسر جوان،به بيمارستانى در جنوب تهران رسانید. «ناهيد» ۱۹ ساله با مراجعه به كلانترى خود را معرفى كرد و گفت: يك سال قبل در خيابان با سامان آشنا شدم. او پيشنهاد ازدواج به من داد. در اين مدت به تمام حرف هايش گوش كردم اما هر باربرای خواستگارى بهانه می آوردتا اینکه فهمیدم ديگر علاقه اى به من ندارد و می خوا هد با دختر ديگرى ازدواج كند. سامان نيز به داديار پرونده گفت: مدتى پس از آشنايى متوجه شدم ناهيد دخترى نيست كه من براى زندگى آينده ام مى خواهم. به همين خاطر تصميم گرفتم رابطه با او را قطع كنم كه اين بلا به سرم آمد.قاضى پس از پايان تحقيقات، دختر جوان را به اتهام ضرب و جرح عمدى و رابطه پنهانى و سامان را نيز به اتهام رابطه پنهانى راهى زندان كرد.

پدر کشی

20 / 6 /78 - نگهبان یک دامدارى: با دو مرد جوان درگير شدم . در حالى كه از داخل صندوق عقب ماشين آنها بوى تعفن مى آمد به موضوع شك كرده و با زور در صندوق عقب را باز كرديم كه با جسد مردى روبه رو شديم. متهمان كه برادر هستند در نخستين بازجويى ها با اعتراف به قتل پدرشان اظهار داشتند: «به دليل اختلاف هاى ريشه دار، پدرمان را سه روز قبل خفه كرديم. امروز هم با تهيه بنزين قصد داشتيم جسدش را آتش بزنيم كه نگهبان گاودارى سر رسيد و ماجرا فاش شد.»

29 / 7 / 78 – جواد - 25 ساله - خرداد ۸۶ در حالى كه برادرش را عامل اصلى ناكامى هاى شغلى اش مى دانست. پدر، همسر جوان و دختر ۱۵ ساله برادرش (صاحبخانه) را هنگامى كه در خواب بودند با ضربه هاى كارد از پا درآورد. پس از انتقال مجروحان حادثه به بيمارستان، مادر و دختر از مرگ نجات يافتند اما پيرمرد جان باخته بود. دختر نوجوان و مادرش به علت شدت ضربه هاى وارده دچار نقص عضو شدند. جواد در شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى استان تهران محاكمه و در یک قدمی مرگ قرار دارد.

فرار دختران

30 / 6 / - دختر نوجوان كه به اميد زندگى در خانه مجلل پسر موردعلاقه اش همراه او به تركيه گريخته بود پس از چند ماه به ايران بازگشت و به اتهام فريب در ازدواج از شوهر ش شكايت كرد. آیدا که 15 سال دارد گفت : وقتى با او فراركردم و به عقدش درآمدم مجبور شديم غير قانونى و از راه زمينى به تركيه برويم. در آنجا زندگى سختى داشتم. ارسلان بيكار و خلافكار بود و دائم عياشى مى كرد. چند ماهى اين وضع را تحمل كردم اما ديگر طاقتم تمام شد. چراكه به هيچ عنوان نمى توانستم با آن وضعيت ادامه دهم. بنابراين مخفيانه فرار كرده و به ايران بازگشتم.

داماد کشی

3 / 6 /78 - جسدمرد جوانى به نام احمد ـ ۲۲ ساله ـ پشت فرمان خودرواش مقابل بوستان لادن در گلشهر كرج پيدا شد.نامزد «احمد» به روابط بین «مادر» و «داماد» اشاره کرد.متهم اعتراف کرد به خاطر اختلاف هاى شديد دامادش را به قتل رسانده است.اولياى دم خواستار قصاص نفس ـ اعدام ـ عامل جنايت شدند.

راز مرگ دختر دانشجو در روز برفی

31 /6 /78- فيروزه جلالى، دانشجوى ۲۳ ساله رشته عمران، ۲۴ ساعت پس از ناپديد شدن، در جنگل هاى اطراف شهرك غرب پيدا شد.مادر وى با مراجعه به كلانترى ۱۳۴ شهرك غرب به مأموران گفت: دخترم كه علاقه شديدى به عكاسى دارد، صبح امروز با مشاهده بارش شديد برف، دوربينش را برداشت تا عكاسى كند. جسدفیروزه در باغی که محل تجمع سگ هاى ولگرد است پیدا شد دختر جوان به احتمال زياد هنگام عكاسى با حمله سگ ها روبه رو شده و فرار كرده است اما به دليل ترس و شوك ناشى از آن بيهوش شده و در اثر سرماى شديد جان باخته است. تحقیق در باره راز مرگ این دختردانشجو ادامه دارد.

اسید پاشی

31 / 6 / 78 - مرد ميانسال كه در پى اطلاع از تقاضاى طلاق همسرش در اقدامى كينه جويانه به صورت وى اسيد پاشيده بود، پس از محاكمه به زندان و ديه محكوم شد. مهناز دربيمارستان به مأموران گفت: همسرم مرد شكاك و بدبينى بود، كه همواره به خاطر مسائل جزئى مرا مورد ضرب و شتم قرار مى داد به همين خاطر براى طلاق به دادگاه خانواده رفته و دادخواست دادم اما شوهرم وقتى فهميد تصميمم جدى است به من اسيد پاشيد.

مخالفت فرزندان با ازدواج مجددوالدین

18 / 7 / 78 ـ زن ميانسال كه براى ازدواج با مرد موردعلاقه اش با مخالفت فرزندانش روبه رو شده بود به دادگاه شكايت كرد. لاله -50 ساله - با مراجعه به شعبه ۲۶۲ دادگاه خانواده تهران به قاضى گفت: پس از مرگ شوهرم سال ها تنهايى كشيدم و سختى هاى زيادى تحمل كردم تا اين كه فرزندانم را به ثمر رساندم. اين سالها نيز به خاطر حفظ آرامش و راحتى فرزندانم به پيشنهاد همه خواستگارانم پاسخ منفى دادم. اما حالا كه پا به سن گذاشته ام نياز به حمايت مالى و عاطفى دارم اما وقتى موضوع را با فرزندانم درميان گذاشتم آنها بى دليل با ازدواج ما مخالفت كردند.

مهریه

23 / 7 / 78 - زن ميانسال که همزمان با سكته قلبى همسر دومش ، مهريه ۱۰۰۰ سكه طلاى خود را به اجرا گذاشته بود با درخواست طلاق همسرش روبه رو شد. چندى قبل زن ۶۰ ساله اى با مراجعه به دادگاه خانواده با تسليم شكايتى خواستاردريافت مهريه اش شد و گفت: مدتى قبل همسرم سكته قلبى كرد و در بيمارستان بسترى شد.از سر ناچارى تصميم گرفتم قبل از مرگ همسرم مهريه ام را به اجرا بگذارم تا حداقل آخر عمرى سرپناه امنى داشته باشم، اما نمى دانستم همسرم با اطلاع از اين موضوع ديگر علاقه اى به زندگى با من نخواهد داشت.

منبع: روزنامه ایران شهریور و مهر

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد