یورگ حیدر رهبر راستگرایان اتریش آخر هفته گذشته در یک سانحه رانندگی درگذشت. مرگ او انعکاس وسیعی در مطبوعات جهان پیدا کرد. مواضع سیاسی و نقش او در شکل دادن به جریانات راست رادیکال در اتریش عامل اصلی شهرت منفی او بود.
هایدر به لحاظ سیاسی برای هر انسان آزاد اندیش یک موجود غیر قابل تحمل بود. او در انتخابات ۲۸ سپتامبر امسال در اتریش، حزب جدید خود «اتحاد برای آینده اتریش» را که بعد از سلب مصونیت از رئیس آن به اتهام شهادت دروغ، سخت در مضیقه بود و کم تر کسی فکر می کرد که شانس ورود مجدد به پارلمان را داشته باشد، در عرض ۴ هفته به یک حزب بالای ده درصد رساند. حزب سبز ها را نیز پشت سر گذاشت. او می توانست سال دیگر با آراء قاطعی به عنوان رئیس دولت ایالت کرنتن (Kaernten)، یکی از نه ایالت فدرال اتریش، ابقا شود.
می گویند بزرگ ترین دشمن هایدر خود او بود. در این گفته حقیقتی نهفته است.
هایدر سال ۸۶ به رهبری «حزب آزادی اتریش» انتخاب شد، مسیر این حزب را کاملا تغییر داد وآن را که یک حزب ۴ درصدی بود، به تدریج تا سال ۱۹۹۹ به دومین نیروی پارلمانی این کشور تبدیل کرد. در هر انتخاباتی که برگزار می شد، برنده اصلی او بود. آذوقه توپخانه هایدر در مبارزات انتخاباتی اش را، ضدیت با خارجی ها و دامن زدن به جو ضد خارجی و افشای بی امان سیستم سیاسی بعد از جنگ اتریش تشکیل می داد که مشخصه اصلی آن تقسیم تمامی نهاد های مهم کشور بین دو حزب اصلی دولتی، حزب سوسیال دمکرات و حزب مردم اتریش بود.
هایدر بیشترین نیرو را از میان ناراضیان حزب سوسیال دمکرات گرفت تا جائی که در انتخابات ۱۹۹۹ آمار کارگرانی که حزب هایدر را انتخاب کرده بودند، بیشتر از کارگرانی بود که به حزب سوسیال دمکرات رای داده بودند. او در اوج همین موفقیت، میدان را برای رهبر «حزب مردم اتریش» ولفگانگ شوسل که در رده سوم قرار داشت، باز کرد که صدراعظم اتریش شود و به عمر رهبری سی ساله سوسیال دمکرات ها در دولت اتریش پایان دهد. اما دو سال طول نکشید که حزب او، خود باعث سقوط دولت شد. اعضای اصلی این حزب در دولت از جمله جانشین هایدر در رهبری این حزب، وزیر دارائی و رئیس کلوب پارلمانی حزب به دنبال اختلافات داخلی این حزب استعفا دادند.
حزب هایدر در انتخابات زودرس ۲۰۰۲ نزدیک به نیمی از آرای خود را از دست داد، نیروهائی را که او از سوسیال دمکرات ها کنده بود، به محافظه کاران تحویل داد و رای محافظه کاران از ۲۶ درصد در سال ۱۹۹۹ به ۴۲ درصد در ۲۰۰۲ رسید. اقدام بعدی او بعد از کشاکش های طولانی درون حزبی، انشعاب از حزب خودش و تشکیل اتحاد برای آینده اتریش بود که در اننخابات ۲۰۰۶ تنها به اتکای رای یک ایالت (ابالتی که هایدر رئیس دولت محلی آن بود) به مجلس راه یافت. در آستانه انتخابات زودرس اخیر، او رسما رهبری این اتحاد را به عهده گرفت و در اوج موفقیت دوباره یک سانحه دیگر آفرید. اتومبیل هایدر، در حین بازگشت به خانه اش، بعد از سبقت از یک اتومبیل دیگر، از جاده خارج و واژگون شد و بعد از اصابت به یک دیوار بتونی در وسط جاده روی چرخ هایش دوباره متوقف شد. حیدر در همان محل حادثه جان داد. از قرار معلوم او از مراسمی که به خاطر او برگزار شده بود، بر می گشت و قرار بوده است که فردای آن شب همراه با خانواده اش نود سالگی مادرش را جشن بگیرد. مرگ ناگهانی هایدر همه اتریش را متاثر ساخت. دو روز بعد معلوم شد که در جاده ای که سرعت مجاز آن هفتاد کیلومتر بود، با سرعتی بیش از ۱۴۰ کیلومتر می رانده است و چند روز بعد، پزشک قانونی اعلام کرد که مست نیز بوده است و میزان الکل خونش ۱و ۸ دهم درصد، یعنی نزدیک به ۴ برابر میزان مجاز، بوده است.
هایدر یکی از تاثیر گذارترین سیاستمداران اتریش بود. هنر او تهییج توده های تهیدست و کم تر آگاه جامعه اتریش با شعار های غیرواقعی عوامانه و جذب آراء آن ها بود. او در یک خانواده متعصب ناسیونال سوسیالیست بزرگ شده بود. پدر و مادر او اعضای حزب نازی بودند. فرهنگ سیاسی او از این آبشخور سرچشمه گرفته بود. او در جمع باز ماندگان اس اس ها حضور می یافت و سخنرانی می کرد. به دیدار صدام حسین می رفت. با قذافی دوست بود.
هایدر در هر فرصتی وقتی که لب می گشود از خدمات خود در کرنتن و بهشت برینی که در آن جا ساخته است، داد سخن می داد. اما بهشت برینی که او تلاش داشت بفروشد، با واقعیت ها چندان تطبیق ندارد. بر اساس آمار واقعی، میزان بدهی های کرنتن در مقایسه بالاتر از همه ایالت های اتریش است و میزان بیکاری مردم بیشتر از دیگر ایالات هاست. ناظران معتقدند که آثار حکومت هایدر در این ایالت بعد از افتادن آب ها از آسیاب بیشتر نمایان خواهد شد.
هایدر رفت اما میراث او، علاوه بر حزب خودش، حزب قدیم او هم هست که با همان شعار های او ۱۷ درصد از آرای مردم اتریش را کسب نموده است. جانشین او در این حزب، کپی دست دوم هایدر است و نه فقط سخنان بلکه رفتار هایدر را نیز تقلید می کند. سهم دو حزب دست راستی اتریش در پارلمان کنونی، نزدیک به سی درصد است.
با رفتن هایدر جریانات دست راستی چهره اصلی خود را از دست داده اند، بدون او این جریانات فقیر تر از آن چه هستند، خواهند بود. کادرهای حزب او، در اوج قدرتش، از چنان سطح پائیینی برخوردار بودند که بعد از حضور در دولت با قحط الرجال مواجه شد. وزاری او از یک تا چند ماه بیشتر در دولت دوام نیاوردند. وزرائی که فاقد توانائی بودند، یکی بعد از دیگری از دولت خارج می شدند.
هایدر رفت اما تاثیر سیاسی او در سیاست داخلی اتریش، هم چنان پا بر جا خواهد بود. اخراج پناهندگان از منطقه کرنتن، و اعزام آن ها با اتوبوس به مرز این ایالت، درست در هفته های پیش از انتخابات اخیر، سرپیچی او از اجرای حکم دادگاه عالی قانون اساسی در مورد نصب تابلوهای دو زبانه و پافشاری او در ادامه نقض حقوق قانونی اقلیت اسلونیائی در این منطقه و ده ها و صد ها مورد برخورد تحریک آمیز او که باعث شده بود بار ها به اتهام تهمت و افترا به دادگاه کشیده شود، و حتی در مواردی محکوم هم شناخته شود، از یاد ها نخواهد رفت. حیدر در ایجاد فضای امنیتی در برخورد به پناهندگان و مهاجران خارجی در اتریش نقش برجسته ای داشت. این واقعیت را هیچ کس که طی نزدیک به سه دهه گذشته در اتریش زندگی کرده باشد، فراموش نخواهد کرد.
یک خواننده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد