در کشمکشها و درگیری های سیاسی ایران آدم ها را می توان حداقل به سه و یا چهار دسته و گروه تقسیم کرد: موافق ها، مخالف ها، بی تفاوت ها و فرصت طلب ها که گروه اخر معمولأ به دنبال جهت باد برای حفظ منافع، ثروت های باد آورده و مشاغلی که لیاقتش را ندارند، هستند و محسن رضایی یکی از ان ها است.
وی طی بیانیه ای از این که آقای موسوی دولت احمدی نژاد را به زعم ایشان به رسمیت شناخته، ابراز خوشوقتی و فضل فروشی بسیار کرده است.
جدا از این که من با اطلاعیه آقای موسوی موافق و یا مخالف باشم بهتر دیدم که بار دیگر آن را با آقای رضایی با هم بخوانیم و معنی کنیم ببینیم اگر هر یک از موارد پنج گانه این بیانیه اجرا شود آیا افرادی چون آقای رضایی و امثال ایشان در قدرت خواهند ماند؟ و یا ایشان علی رغم محافظه کاری بسیار یاز هم عجولانه دست به قلم برده اند.
آقای موسوی از سردمداران اسلامی خواسته اند پس از اذعان به بحران کنونی کشور، در راستای حل آن قدم برداشته و حداقل قانون اساسی جمهوری اسلامی را در موارد زیر اجرا نمایند:
۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت، مجلس و قوه قضائیه:
حداقل به این معنی است که دولت باید در برابر گرانی، بیکاری، هرج و مرج، ناپدید شدن میلیارها دلار منابع ارزی و ریالی، ربودن و ناپدید شدن مردم در روز روشن، گماشتن افراد بی لیاقت و بی مسیولیت در مشاغل کلیدی و هزاران و... و... جوابگو باشد. آیا دولت بر آمده از ولایت فقیه می تواند جوابگوی این خواسته های یسیار ابتدایی و ساده مردم باشد؟
۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات:
راستی اگر قانون انتخابات، قانونی درست و حسابی باشد و انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، شوراهای شهر و مجلس خبرگان آزادانه برگزار شود و رای مردم به درستی خوانده شود کدام یک از شماها سر کار خواهید بود؟
۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آن ها:
اگر کسی را به جرم عقیده زندان نکنند و مردم در اظهار عقیده آزاد باشند و بتوانند از خلافکاری های شما یدون ترس و واهمه بپرسند ایا باز هم شما می توانبد جوابگو باشید؟
۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه‌های توقیف شده:
اگر مطبوعات بتوانند آزاد باشند حتی در چهارچوب همین قانون اسا سی ولایت فقیهی بنویسند و قرار نباشد سعید امامی ها به دستور رهبر و فرزند برومندش سر نویسندگان آن ها را زیر آب کند، آیا جمهوری اسلامی می تواند باز هم به عمر ننگینش ادامه دهد؟ آیا می توانند به برآورد ثروت خامنه ای و خانواده اش آن چنان که آقای مخملباف ابراز داشته اند، در روزنامه ها بپردازند و نگران خودکشی کردن خودشان با داروی نظافت نباشند؟
۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احراب:
حزب یعنی اجتماعی بیش از یک نفر. راستی شما که در سی سال گذشته حتی یک صدای مخالف را برنتافته اید، آیا واقعآ در توان ناتوانتان می بینید که اجتماعی بیش از سه نفر را که خواسته ای بر خلاف میل دم و دستگاه ولایتی داشته باشد، تحمل کنید؟
آقای رضایی اگر معنی این پنج مورد حداقلی اقای موسوی را نفهمیده ای دوباره بخوان. اگر باز هم نفهمیدی سه باره و صد باره بخوان و بدان که اجرای هر کدام از این پنج مورد یعنی مرگ رژیم دیکتانوری ولایت فقیه که نه فقط خواست شما و رهبر عالیقدرتان نیست، بلکه در توانتان هم نخواهد بود. ادامه حیاط شما منوط به خفه کردن هر صدای آزادیخواهی است.
بگذریم که اگر حکومتی به شرحی که موسوی در این بیانیه کوتاه خواسته سر کار بیاید به کسانی چون شما کاری بیش از دربانی یک اداره ( منظور توهین به شغل دربانی نیست چون هر شغلی مورد احترام است. منظور سواد انجام آن کار است) سپرده نخواهد شد.
فرصت طلبان و محافظه کارانی چون شما یا از درک واقعی این بیانیه عاجزند ویا خود را به نفهمیدن زده و فکر کرده اند که بحران رو به پابان است و وقت آن رسیده که مراتب دست بوسی را به عرض ولایت امر برسانند، مبادا که دستشان را از سفره های تاراج کوتاه کنند.
نظرات خوانندگان:
|
نوشته بجایی بود . با تشکراز نکته سنجی شما. |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
