سيستم قضايی بين المللی نسبت به ده سال پيش بسيار پرتوان تر است. ديکتاتورهايی که مرتکب اعمال جنايتکارانه می شوند، همه نگران آينده شان هستند. اسلوبودان ميلوسويچ، چارلز تيلور، حسن هابره، رادوان کارادزيچ و ديگران توسط آنها مجرم شناخته شده اند. خبر بد اين است، از سويی گسترش تروريسم، قتل و جنايت غيرنظاميان، و از سوی ديگر جنگ عليه تروريسم، انجام و رهبری شده توسط دولت بوش، که هيچ ارزشی برای حقوق بشر قائل نمی شود. | |
لوموند ۷ اکتبر ۲۰۰۸
از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سازمان امريکايی مدافع حقوق بشر موسوم به ديده بان حقوق بشر، Human Rights Watch (HRW) با گزارش ها و بررسی هايش از «جنگ عليه تروريسمِ» دولت بوش درخشيد. در شرايطی که مردم امريکا برای انتخاب رئيس جمهور جديدشان در روز 4 نوامبر آماده می شوند، رئيس اين سازمان، کِنِت رُوت طی سفر کوتاهی به پاريس بيلان کار رياست جمهوری بوش را تشريح و چالش هايی که انتظارِ جانشين او را می کشند را برای لوموند برشمرد.
ديده بان حقوق بشر چه انتظاری از رئيس جمهور آينده ی ايالات متحده دارد ؟
مهم ترينِ آنها برای رئيس جمهور جديد بازگرداندنِ اعتبار از دست رفته ی امريکا در جهان است. ايالات متحده ی امريکا می بايست يکی از اصلی ترين صداها برای دفاع از حقوق بشر باشد. در حالی که در دوره ی رياست جمهوری جورج بوش، هيچ اعتباری برايش باقی نماند. چالشی که رئيس جمهور آينده در مقابل خواهد داشت، بازگرداندنِ امريکا به ميدانی است که حاکی از توافق با حقوق بين المللی باشد.
نخستين چالش مربوط به شکنجه است، ارتش امريکا ضوابط خوبی در رابطه با اسارت و بازجويی از زندانيان به تصويب رسانده، اما جورج بوش با تعميم دادنِ اين ضوابط به زندانيان سيا مخالفت می کند. رئيس جمهور آينده می بايست از عدم شکنجه توسط سيا يقين حاصل کند. دومين چالش مربوط به زندان های پنهان است. آقای بوش می گويد آنها را موقتا تعطيل کرده است. رئيس جمهور آينده بايد از تعطيلی دائمی آنها اطمينان حاصل کند. سومين چالش زندان گوانتانامو و استثناهای [دستگاه] عدالت است. باراک اوباما و جان مک کين هر دو اعلام کرده اند که قصدِ تعطيل گوانتانامو را دارند. ديده بان حقوق بشر معتقد است که زندانيان يا می بايست به کشوری که از آن برخاسته اند پس فرستاده شوند، و يا اينکه توسط دادگاه های عادی امريکا محاکمه شوند. اما برخی در امريکا هستند که می خواهند گوانتانامو و دستگيری و زندانی کردن بدون برگزاری دادگاه را همچنان حفظ کنند. رئيس جمهور آينده می بايست در مقابل اين فشار محافظه کاران مقاومت کند.
در کنار آن، باراک اوباما و جان مک کين هر دو معتقدند که ايالات متحده می بايست نقشی کليدی در گسترش حقوق بشر و دمکراسی در جهان به عهده بگيرد. چالشی که آنها در مقابل خواهند داشت پايان نهادن بر مدارايی است که دولت بوش در مقابل برخی از همکاران، تنها به علت اين که به او در مبارزه اش با تروريسم کمک می کنند، باشد. نمونه های اتيوپی، مصر و پاکستان ... از اين نوعند.
نخستين تصميمات رئيس جمهور جديد چه می بايست باشد ؟
مهم ترين تصميمی که در همان اولين روز می تواند اتخاذ شود، تحميل ضوابطِ ارتش بر زندانيان و بازجويی های انجام شده توسط سيا و تعطيلی گوانتاناموست. اينها تصميماتی اند که به مقام اجرايی ارتباط دارند، که می تواند از روز 21 ژانويه [فردای روزی که در پست رياست جمهوری شورع به کار می کند] اتخاذ شوند.
و تفاوت باراک اوباما با جان مک کين در رابطه با اين مسائل کجاست ؟
جان مک کين در زمينه ی بحث در بابِ شکنجه متحد ما بود، اما بر خلافِ باراک اوباما، در زمينه ی اجرای ضوابط ارتش در سازمان سيا با ما مخالفت کرد. در رابطه با گوانتانامو، هيچيک از دو کانديدا چيزی در بابِ دستگيری های پيشگيرانه نگفته اند.
نظر شما در مورد جنگِ امريکايی آغاز شده پس از ۱۱ سپتامبر در افغانستان و سپس عراق چيست ؟
ديده بان حقوق بشر در رابطه با اين که جنگی به راه افتاده نظری ندارد : ما گروهی پاسيفيست نيستيم. درعين اينکه توجه می کنيم ببينيم جنگ چگونه و به چه روش هايی اداره می شود ؛ در افغانستان، بطور مثال در پی بمباران های امريکا قربانيان غيرنظامی داشته ايم. در همه ی جنگ ها غيرنظاميان تلفات دارند، اما ايالات متحده و ناتو می توانند شمار اين قربانيان را کاهش دهند. روش های بسياری برای اطمينان يافتن از اين که منطقه ی بمباران خالی از غيرنظاميان است، وجود دارد.
شما ايالات متحده را به پيوستن به پيمانِ دادگاهِ بين المللی جزا (CPI) تشويق می کنيد. تا زمانی که جنگ در افغانستان و عراق جاری است، يعنی جايی که سربازان امريکايی مرتکب نقض حقوق انسانی و بين المللی می شوند، چنين امری امکان پذير است ؟
دادگاه بين المللی جزا در صورتی که روند قضايی ملی وظايف خود را به درستی انجام دهد، دخالتی در امور نمی کند. ايالات متحده می تواند خودش جنايتکاران جنگی اش را محاکمه و مجازات کند. از آنجا که آقای بوش سياست مصونيت شکنجه گران را اعمال کرده، هيچ اعتمادی به سيستم قضايی امريکا باقی نمانده. اگر رئيس جمهور آينده سياست پيگرد عاملانِ نقض حقوق بشر را پيش ببرد، ايالات متحده نمی بايست نگرانی ای از بابت دادگاه بين المللی جزا داشته باشد. اعمال نقض حقوق بشر در جنگ عليه القاعده فاجعه بود. جرج بوش دقيقا همان کاری را کرد که بن لادن آرزو می کرد، او انجام دهد. استراتژی ايالات متحده، موضع امريکا را در جهان از مشروعيت انداخت، و عضوگيریِ تروريست ها را هرچه سهل و آسان تر کرد.
ديده بان حقوق بشر فراخوان می دهد که مسئولين امريکای محاکمه شده و کميسيونی «حقيقت ياب» تشکيل شود...
آنهايی که مجوز شکنجه صادر کردند می بايست به دستگاه عدالت تحويل داده شوند، بی استثنا. اولين گام تشکيل يک کميسيون «حقيقت ياب» دو جانبه خواهد بود، تا اينکه بدانيم چه کسی مجوز استفاده از شکنجه را صادر کرده. ما نگران اين هستيم که اوباما يا مک کين اين موارد را همچون مسائلی مربوط به گذشته در نظر بگيرند. اين نبرد سياسیِ سهل و آسانی نخواهد بود.
سيستم قضايی بين المللی نسبت به ده سال پيش بسيار پرتوان تر است. ديکتاتورهايی که مرتکب اعمال جنايتکارانه می شوند، همه نگران آينده شان هستند. اسلوبودان ميلوسويچ، چارلز تيلور، حسن هابره، رادوان کارادزيچ و ديگران توسط آنها مجرم شناخته شده اند. خبر بد اين است، از سويی گسترش تروريسم، قتل و جنايت غيرنظاميان، و از سوی ديگر جنگ عليه تروريسم، انجام و رهبری شده توسط دولت بوش، که هيچ ارزشی برای حقوق بشر قائل نمی شود.
گفتگو صورت گرفته توسط رمی اوردان
برگردان: سيامند
http://siaamand.blogspot.com/2008/10/blog-post.html
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد