به جای نگرانی از وجود کلاسهای مجازی علوم اجتماعی در خارج از کشور و سرکوب آنها با تهمتهای امنیتی ساختگی، میبایستی به این پرسش پاسخ داد که چه کمبودهایی در نهادهای آموزشی و رسانهای ایران، نیاز و تقاضا برای چنین نهادهایی را گسترش میدهد و چگونه میتوان این نیازها را برآورده کرد. در اینجا مشکل اصلی در واهمه جمهوری اسلامی از هرگونه تلاش و اندیشه مستقل نهادی، و دشمن اِنگاری علوم اجتماعی است. | |
در دنباله پروندهسازی و سرکوب دگراندیشان، افرادی که در دانشکده مجازی "ایران آکادمیا" تحصیل میکردند نیز هدف تعقیب و آزار و بازداشت قرار گرفتند. نهادهای امنیتی سپاه پاسداران مدعی شدند که هدف این دانشکده انجام کودتای نرم و ترویج تسلیم ایران در برابر امپریالیسم است. این اتهامات واهی، فاقد وجاهت حقوقی اند و نمونه این رویکرد را در تمام طول موجودیت جمهوری اسلامی، از جمله در باصطلاح انقلاب فرهنگی و غربال کردن نهاد دانشگاه از استادان و دانشجویان مستقل و آزادی دانشپژوهی، بارها و بارها در تعقیب و آزار هر نهادی که به صاحبان قدرت در کشور وابسته نیست، و جهانبینی و روایتهای آنان را به چالش جدی میکشد، دیده ایم. حکومت جمهوری اسلامی هیچ صدای متفاوتی را به صورت نهاد مستقل جمعی تاب نمیآورد. این رویه نشان از ناتوانی حکومت و ایدئولوژی فرقهگرایانه آن از رقابت با افکار و اندیشههای گوناگون، علیرغم انحصار تمامی امکانات مادی و تبلیغاتی کشور دارد.
در جامعه پرتنوع و با سنت فرهنگی و سیاسی ایرانی نمیتوان با محرومیت و بازداشت و زندان، کشوری نیرومند با مردمانی متحد داشت. ایدئولوژی تمامیت خواهانه دینی بر تن این کشور تنگ است. عملکرد سرکوبگرانه و فرقه گرایی چشم اسفندیار حکومت و کشور در شرایط بحرانی و پرخطر امروز ایران است. در چنین فضایی جریانات فاسد، رانت خوار، وابسته و جاسوس بهترین امکان رشد را مییابند و مردم و افراد و جریانات کاردان، خدمتگزار و میهن دوست هر چه بیشتر ناامید و از حکومت گریزان میشوند و ایران در برابر خطرات خارجی و بحرانهای داخلی ضعیفتر میماند.
همین روزها شاهد مرگ دردناک یک آزاده میهن دوست ایرانی به نام فواد شمس در چهل سالگی با پایان دادن به زندگی خود بودیم. شرح زندگانی او از زبان خودش، محرومیتهای تحصیلی و کاری که علیرغم استعداد بالنده بر او تحمیل شد و زندگانیش را در طول دههها با سختیهای کمرشکن روبرو کرد، و شکست مبارزات ایثارگرانه او برای تغییر خشونت پرهیز و اصلاح طلبانه در کشور، با فشارهای اعمال شده بر شرکت کنندگان در کلاس های دانشکده مجازی "ایران آکادمیا" هم خوان و هم جنس میباشد و نتایج فاجعه بار سیاست تحمیل و سرکوب حکومتی را به تکان دهندهترین شکل نشان میدهد. بر طبق گزارش رسانهها، بیشتر شرکتکنندگان در کلاسهای دانشگاه مجازی «ایران آکادمیا» در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، از جمله افرادی هستند که از آموزش عالی محروم ماندهاند.
به جای نگرانی از وجود کلاسهای مجازی علوم اجتماعی در خارج از کشور و سرکوب آنها با تهمتهای امنیتی ساختگی، میبایستی به این پرسش پاسخ داد که چه کمبودهایی در نهادهای آموزشی و رسانهای ایران، نیاز و تقاضا برای چنین نهادهایی را گسترش میدهد و چگونه میتوان این نیازها را برآورده کرد. در اینجا مشکل اصلی در واهمه جمهوری اسلامی از هرگونه تلاش و اندیشه مستقل نهادی، و دشمن اِنگاری علوم اجتماعی است.
حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با ادامه تلاش برای نابودی سرمایه بزرگ فرهنگی ملی کشور، راه برون رفت از بحرانهای کشور را هر چه سخت تر می کند.
حزب دموکراتیک مردم ایران پیگرد شرکتکنندگان در کلاسهای درس علوم اجتماعی "ایران آکادمیا" را محکوم میکند و خواستار آزادی این افراد و پایان دادن به پرونده سازی امنیتی برای کار فکری و فرهنگی در داخل و خارج از کشور می باشد.
هیئت سیاسی حزب دموکراتیک مردم ایران
پنجشنبه، ۲۲ آبان ۱۴۰۴
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد