
در سالهای اخیر، فضای سیاسی و اجتماعی ایران به شدت تحتتأثیر رفتارهای منفی و مخرب همچون برچسبزنی، توهین، تهمت و غیبت قرار گرفتهاست. این پدیدهها که ریشه در ناکامیهای فردی، فشارهای روانی و تمایل به برتریجویی دارند، نهتنها سلامت روانی افراد را تهدید میکنند، بلکه اعتماد عمومی، انسجام جمعی و امکان گفتوگوی مدنی را نیز تضعیف میکنند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، برچسبزنی و توهین اغلب پاسخی به احساس حقارت یا ناکامی فردی هستند و افراد برای تقویت ارزشمندی خود یا تضعیف رقیب به این شیوهها متوسل میشوند (Myers, 2021). تهمت زدن و شایعهپراکنی نیز در بافت سیاسی و اجتماعی ایران به ابزاری برای کنترل روانی و کسب قدرت نمادین تبدیل شدهاند. مطابق نظریه هویت اجتماعی، این رفتارها گرچه ممکن است انسجام درونگروهی را تقویت کنند، اما در بلندمدت مرزهای «ما» و «دیگران» را پررنگتر کرده و بدبینی اجتماعی را افزایش میدهند (Tajfel & Turner, 1986). غیبت نیز در بستر فرهنگی ایران، اگرچه گاه وسیلهای برای پیوند گروهی است، اما اعتماد عمومی را فرسوده کرده و انسجام اجتماعی را تضعیف میکند (Allport & Postman, 1947).
پیامدهای این رفتارها در دو سطح فردی و جمعی قابل مشاهدهاند. در سطح فردی، تجربه مداوم توهین، تهمت یا برچسبزنی اضطراب، کاهش اعتمادبهنفس، احساس بیعدالتی و در نهایت انزوا را به همراه دارد. این رفتارها در سطح جامعه پیوندهای اجتماعی را تضعیف کرده، بیاعتمادی را گسترش داده و زمینههای قطببندی سیاسی را فراهم میآورند. رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز با بازتولید این الگوها، چرخه تخریب را استمرار میبخشند.
این پیامدها تنها به عرصه عمومی محدود نمیشوند، بلکه بهطور مستقیم بر جنبشهای سیاسی و اپوزیسیون نیز اثر میگذارند. هر شکاف، شایعه یا تخریب شخصیتی در درون اپوزیسیون داخلی و خارجی، عملاً انسجام آن را تضعیف کرده و به سود حکومت اسلامی تمام میشود. تداوم این روند، امکان شکلگیری ائتلافها و حرکتهای مؤثر را کاهش داده و قدرت سرکوب رژیم را افزایش میدهد. بنابراین، اپوزیسیون باید آگاه باشد که اختلافات درونی، توهین و شایعهپراکنی نه ابزاری برای تقویت جنبش، بلکه عاملی برای بازتولید اقتدار حاکمیت است.
برای مقابله با این روند، نیاز به رویکردی چندسطحی وجود دارد. در سطح فردی، ارتقای سواد رسانهای، تقویت تفکر انتقادی، پرورش مهارتهای ارتباطی و همدلی، مدیریت هیجانات و افزایش خودآگاهی ضروری است. در سطح اجتماعی، ایجاد شبکههای حمایتی مثبت، ترویج فرهنگ گفتوگوی سازنده و احترام متقابل و جلوگیری از بازتولید شکافها اهمیت دارد. در سطح نهادی و رسانهای نیز باید الگوهای مثبت فرهنگی و ارتباطی بازنمایی شوند، سیاستگذاریها به ارتقای سلامت روان عمومی کمک کنند و بستر گفتوگویی آزاد و مسئولانه فراهم گردد.
در نهایت، برچسبزنی، افترا، توهین و غیبت صرفاً ابزارهای رقابت کوتاهمدت نیستند، بلکه روندی مخرباند که میتوانند همبستگی اجتماعی و سیاسی را بهطور بنیادین تهدید کنند. آینده جنبش اپوزیسیون و چشمانداز اصلاحات در ایران تنها در گرو پرهیز از این رفتارهای ویرانگر و پرورش فرهنگ گفتوگوی مدنی، احترام متقابل و تمرکز بر اهداف مشترک است. تنها با چنین رویکردی میتوان فضایی همدلانهتر و متوازنتر برای تغییر واقعی ایجاد کرد.
دکتر علی سرکوهی
روانشناس
منابع
Allport, G. W., & Postman, L. (1947). The psychology of rumor. New York: Henry Holt.
Myers, D. G. (2021). Social psychology (13th ed.). New York: McGraw-Hill Education.
Tajfel, H., & Turner, J. C. (1986). The social identity theory of intergroup behavior. In S. Worchel & W. G. Austin (Eds.), Psychology of intergroup relations (pp. 7–24). Chicago: Nelson-Hall.