کودتاچیان آمریکایی – انگلیسی روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲با سرنگون کردن دولت ملّی دکتر محمّد مصدّق، نخستوزیر مردمی و میهندوست ایران، برای بار دوم محمّدرضاشاه را به اریکهٔ قدرت رساندند. دشمنان بیگانهٔ ایران با همدستی دربار وابسته و مردمستیز پهلوی و روحانیّت مرتجع، دیگربار امید و راه توسعهٔ دموکراتیک ایران ما را منکوب کردند و حکومتی مستبدّ را بر سرنوشت ایران و ایرانی حاکم نمودند.
محمّد مصدّق دستگیر، محاکمه، محکوم، زندانی و محصور خانگی شد. پس از مرگ مصدّق در تنهاییِ قلعهٔ احمدآباد، شاه مسبتدّ حتی مانع از اجرای وصیّت او و خاکسپاری نخستوزیر میهندوست و مردمی ایران در کنار جانباختگان قیام مردمی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ شد، که مجلس شورای ملّی آنان را به عنوان «شهید راه وطن» گرامی داشته بود.
دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجهٔ میهندوست، مترقّی و آزادهٔ ایران توسط حکومت کودتا دستگیر شد. دکتر مصدق خود بر این نکته تاکید کرده است که ایدۀ اولیۀ تشکیل جبهۀ ملی و پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت از آنِ دکتر فاطمی است. فاطمی همچنین معتقد به لغو نظام سلطنتی و استقرار جمهوری در ایران بود. همین میزان از نقش و تاثیرگذاری دکتر فاطمی کافی بود که هدف کینهتوزی دربار و شخص محمدرضاشاه و حامیانش انگلیس و امریکا و روحانیت وقت قرار بگیرد. این کینهتوزی منجر به آن شد که در ابتدای دستگیری و پیش از آغاز محاکمه فرمان قتل دکتر فاطمی صادر و انجام آن به «شعبان بیمخ» و تیم ترورش سپرده شود. این تلاش ناموفق اما فاطمی را به شدت مصدوم کرد و او در این وضعیت وخیم به حبس انفرادی انداخته و به بیدادگاه کشانده شد و مقابل جوخۀ اعدام ایستاد.
حزب تودهٔ ایران مورد پیگرد و سرکوب شدید قرار گرفت. بسیاری از رفقای میهندوست و مردمی تودهای، به ویژه صدها عضو سازمان افسری حزب تحت پیگرد قرار گرفتند، دستگیر و شکنجه شدند و دهها تن از آنان، از جمله شاعر میهندوست و برجسته، رفیق مرتضی کیوان در چند گروه تیرباران شدند.
در تمامی بازۀ زمانی ۲۵ سالۀ میان وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پیروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، سیاست حکومت استبدادی شاه در برابر نیروهای چپ اعمال فشار شدید و سرکوب ممتدّ و مداوم بود. نیروهای ملی نیز با محدودیتهای بسیار شدیدی روبهرو بودند. در مقابل، همین حکومت امکانات مالی و تجهیزاتی وسیع در اختیار نیروهای مرتجع مذهبی قرار میداد. در شرایطی که «قانون منع فعالیّتهای اشتراکی» از سال ۱۳۱۰ به قوّت خود باقی بود و بر مبنای این قانون، کنشگران چپ به جرم خواندن یک کتاب داستان دستگیر، زندانی و شکنجه میشدند، متحجّرترین محافل روحانیّت شیعه با گسترش دامنهٔ فعالیّت خود در قالب صدها حوزهٔ علمیه، مسجد، هیئت و حسینیهها جایگاه اجتماعی خود را تثبیت میکردند.
همین سیاست از عوامل اصلی رقم خوردن سرنوشت انقلاب۵۷ بود که علیه دیکتاتوری و استبداد با هدف برقراری استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی شکل گرفت اما در نیمهراه متوقف و منجر به قدرتگیری روحانیت و تشکیل نظام ولایت فقیه شد. قریب به نیم قرن است که میراثداران ارتجاع مذهبیِ شریک جرم در کودتای ۲۸ مرداد تحت عنوان جمهوری، حکومت ویرانگر و استبدادی ولایی خود را در میهن ما مستقر کردهاند. این واقعیّت تلخ منجر به آن شده است که پهلویطلبان با سیاهنمایی نظام جمهوری و با سفیدنمایی کارنامهٔ استبدادی خاندان پهلوی مترصّد فرصت برآیند تا بار دیگر زمام امور کشور ما را در دست خود گیرند.
خانواده پهلوی که پیشتر در پی دو کودتا و یک اشغال نظامی از سوی بیگانگان ۵۳ سال قدرت را در دست داشت، بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. وارثان و میراثداران حکومت شاه بار دیگر سربرآوردهاند و سودای پوچ آن در سر دارند تا با پشتیبانی کودتاگران آمریکایی ۲۸ مرداد و جانیان علیه بشریّت در اسراییل، بر تخت پادشاهی جلوس کنند. پهلویطلبان کاملاً آمادگی آن را دارند که بر ویرانههای ناشی از تهاجم نظامی بیگانگان و نابودی زیرساختهای کشورمان قدرت را تصاحب کنند. غرق شدن هرچه بیشتر محرومترین ایرانیان در فقر و فلاکت ناشی از عواقب تحریم و جنگ برای آنها اهميّت تعیینکنندهای ندارد.
۷۲ سال پیش اتّحاد دشمنان سهگانهٔ ایران و ایرانیان؛ بیگانگان جنایتکار، مستبدان مدرن و مرتجعان مذهبی موجب گسست روند برپایی حکومت مردمی، مستقل و مبتنی بر آزادی و دموکراسی در میهن ما شد. امروز نیز هر سه این نیروها در مخالفت با ایران و ایرانی گوی سبقت از یکدیگر میربایند. ویرانی ایران و فلاکت ایرانیان، هدف مقدم تلاشهای نیروهای ضدمردمی ایران نیست، اما مانعی نیز برای دستیابی آنان به قدرت ایجاد نمیکند.
از سوی دیگر، مردم ما در طول تاریخ شلاق و شکنجۀ دیکتاتورها، توطئهها و شکستهای بسیاری را تجربه کرده و فراموش نکردهاند. اما هر بار به شیوههای گونان برای رسیدن به آزادی و پیشبرد خواستهای میهندوستانه و عدالتخواهانهشان ایستاده و مقاومت کردهاند و توانستهاند بسیاری از موانع را از سر راه بردارند.
هرجند در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عوامل گوناگون منجر به آن شد که نیروهای مردمی ما قادر به مقابله با کودتاچیان سهگانه نشدند، اما ما بر این باوریم که وضعیت نیروهای مردمی و مترقّی جامعهٔ امروز ایران قابل قیاس با ۷۲ سال پیش نیست. امروز ما از وجود یک جامعۀ مدنی مستحکم و قوام یافته بهره میبریم. عمق مطالبات محوری اجتماعی شامل آزادی، برابری، مردمسالاری، عدالت اجتماعی و تأکید بر صلح و شیوهها و راهکارهای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز، مؤید این ارزیابیست که هیچ نیرویی توان شکست سهل جامعهٔ ما را ندارد.
جامعهٔ مدنی امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را میطلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.
ما عمیقاً اعتقاد داریم که طیفهای گوناگون نیروهای سیاسی میهندوست و مردمی ما توان آن را دارند که در راه دستیابی به این هدف و آرمان نقش مهمّی ایفاء کنند. لازمهٔ موفقّیت در این راه تأمین و تعمیق همسویی، همراهی، هماندیشی، همگامی و همکاری همهٔ ماست. به باور ما، جامعهٔ امروز ایران بلوغ نیل به این انسجام سیاسی را کسب کرده و توانایی دستیابی به آن را دارد.
سهشنبه، ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ (۱۹ اوت ۲۰۲۵ میلادی)
هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد