تاٌیید حکم اعدام شریفه محمدی توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، برای این مدافع و فعال حقوق کارگران و زنان ایران، نمونه بارزی از سرکوب گسترده و سیستماتیک مخالفان رژیم غارتگراسلامی می باشد. دستگاه امنیتی با توسل به قوانین ضد انسانی فقهی و همراهی جلادان دادگاههای انقلاب با صدور حکم «بغی» برای شریفه محمدی، بار دیگر ماهیت قرون وسطایی و طبقاتی حاکمان اسلامی را به نمایش گذاشته است. رژیم شکست خورده پس از جنگ ۱۲ روزه، به منظور جلوگیری از اعتراضات وسیع مردمی نسبت به شرایط بحران زای اقتصادی، تورم، گرانی، عدم پرداخت دستمزدها، نبود ابتدایی ترین ضرورت های زندگی مانند آب و برق و بن بست سیاسی رژیم، تنها راه ادامه حاکمیت را در تشدید سرکوب ها می بیند.
شریفه محمدی این زن مبارز در بند کیست؟
شریفه محمدی، متولد آذربایجان شرقی، مهندس طراحی صنعتی و مادر یک پسر ۱۳ ساله به نام آیدین میباشد . او پیش از بازداشت در رشت اقامت داشت و در حال حاضر در زندان مرکزی رشت (لاکان) محبوس است. زندگی او به عنوان یک فعال مدنی و کارگری، به ویژه در حمایت از حقوق زنان و کارگران، وی را بعنوان یک مبارز خستگی ناپذیر برجسته کرده است. فعالیت شریفه در دفاع از حقوق کارگرن و زنان خود انگیزه ای است برای رژیم ضد کارگری در ایران که با اعدام شریفه محمدی از زنان و زحمتکشان انتقام بگیرد.
در واکنش به صدور حکم اعدام شریفه محمدی، گفته کمپین دفاع از شریفه آن را «ظالمانه» خواند و نوشت «پرونده شریفه محمدی از ابتدا نه بر مبنای عدالت، بلکه با سناریوسازی امنیتی وزارت اطلاعات شکل گرفت. روند بازداشت، بازجویی، اتهام زنی و صدور حکم، کوچک ترین نشانی از دادرسی مستقل و بیطرفی ندارد.»
پرونده شریفه محمدی به وضوح نشان میدهد که چگونه هویتهای متعدد یک فرد فعال مدنی و یا سیاسی میتواند آسیبپذیری او را در برابر سرکوب دولتی در ایران افزایش دهد. او نه تنها به عنوان یک زن، بلکه به عنوان یک مدافع حقوق کارگران و زنان مورد هدف قرار گرفته است. این همپوشانی هویتها به طور قابل توجهی آسیب پذیری او را در برابر بازداشت خودسرانه، شکنجه و احکام سنگین، از جمله مجازات اعدام، تشدید کرده است. تائید حکم اعدام شریفه توسط دادگاههای فرمایشی، نشان دهنده یک سیاست کلان رژیم برای سرکوب اشکال مختلف سازماندهی اجتماعی و سیاسی میباشد. این سیاست با هدف قرار دادن افرادی مانند شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی سعی در بازدارندگی از رشد اعتراضات مردمی و انتقام گیری از جنبش شجاعانه زنان، مبارزین کرد و فعالان کارگری میباشد.
بخش قابل توجهی از فعالیتهای شریفه محمدی، عضویت در «شورای هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری در ایران» تا سال ۲۰۱۶ بوده است. این نهاد به طور خاص به عنوان «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» فعالیت داشته است. این کمیته که در سال ۲۰۰۵ توسط فعالان کرد تأسیس شد، با هدف کمک و تسهیل ایجاد سازمانهای کارگری مستقل اقدام به فعالیت کرد. از آنجائیکه اتحادیههای کارگری مستقل در ایران همواره برای احقاق حقوق اولیه شان در تقابل با روابط ستم و استثمار قرار دارند، مشارکت فعال شریفه در این زمینه اساساٌ برای رژیم حافظ منافع غارتگران قابل تحمل نبوده است. با وجود اینکه عضویت او در این سازمان به بیش از یک دهه پیش بازمیگردد و کمیته به طور علنی فعالیت میکرده است ، اما همین عضویت به عنوان توجیه اصلی برای اتهام سنگین "بغی" (شورش مسلحانه) بر علیه او مورد استفاده قرار گرفته است. این کمیته همواره هرگونه ارتباط با احزاب سیاسی را که رژیم غیرقانونی میداند تکذیب کرده است، اتهام همکاری با احزاب سیاسی کرد ادعایی است که رژیم برای تقویت پرونده خود برعلیه شریفه محمدی استفاده کرده است.
فراتر از حقوق کارگران، شریفه محمدی همچنین مخالف مجازات اعدام میباشد. این موضع، به ویژه در ایران جایی که از مجازات اعدام به طور گسترده برای جرایم سیاسی استفاده میشود اهمیت بسیار بالایی دارد. حمایت او از لغو مجازات اعدام به عنوان بخشی از "شواهد" در صدور حکم او ذکر شده است. این مورد خاص نشاندهنده تمایل قوه قضائیه به جرمانگاری حتی فعالیتهای انسان دوستانه میباشد. شریفه همچنین به طور فعال شرایط زنان زندانی سیاسی در استان گیلان را مستند کرده است که بازگو کننده وضعیت سخت و شکنجه آور در زندان زنان میباشد.
شریفه محمدی در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۲ توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. این بازداشت با هجوم به خانه او بدون احضار قبلی یا هشدار انجام گرفت. پس از بازداشت، او برای ماهها در انفرادی و بدون امکان ارتباط با دنیای خارج نگهداری شد، به طوری که خانوادهاش از وضعیت، شرایط یا محل نگهداری او هیچ اطلاعی نداشتند. این دوره بازداشت در بیخبری، نقض جدی حقوق فردی و انسانی او محسوب میشود. او ۲۶ روز را در سلول انفرادی گذراند و سپس در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۲ به زندان سنندج و بعداً به زندان لاکان منتقل شد. در طول بازداشت در سنندج، تحت "شکنجههای شدید روانی و جسمی" قرار گرفت تا اعترافات اجباری از او گرفته شود. مأموران به طور خاص تلاش داشتند تا "اعترافات اجباری" مبنی بر ارتباط با حزب کومله کردستان را از او بگیرند، که بارها آن را تکذیب کرده است.
شریفه محمدی ابتدا در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳ توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب اسلامی رشت به اعدام محکوم شد. اتهامات او "بغی" بود ، جرمی که معمولاً برای اقدامات شورش مسلحانه بر علیه رژیم در نظر گرفته میشود. اولین محاکمه او به شدت ناعادلانه و همراه با اشکالات فراوان در پرونده به مدت ۳۰ دقیقه برگزار گردید، که در آن جلسه به وکیل او تنها ۱۰ دقیقه برای ارائه دفاع فرصت داده شد. حکم صراحتاً فعالیتهای مسالمتآمیز او را به عنوان سند اقدامات "علیه بنیانهای جمهوری اسلامی ایران" ذکر کرد. به طور قابل توجهی، شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور این حکم اولیه را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۳ نقض کرد. تصمیم دیوان عالی بر اساس "نقضهای متعدد رویه قضایی" و "ایرادات متعدد" بود، از جمله عدم ارتباط با عملیات مسلحانه و عدم اثبات عضویت در گروه "باغی".
با وجود دستور صریح دیوان عالی کشور، شریفه محمدی در بهمن ۱۴۰۳، مجدداً توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اسلامی رشت به اعدام محکوم شد. این حکم مجدد مجازات اعدام، پس از پروندهای که پیشتر توسط بالاترین مرجع قضایی دارای نقص شناخته شده بود، بر ماهیت سیاسی و امنیتی این پرونده تأکید میکند. تائید حکم اعدام شریفه محمدی توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، نشانگر استیصال رژیم درشرایط بحران کنونی برای حفظ پایه های لرزان اقتدار منحوس اش میباشد.
https://www.instagram.com/reel/DNdtQExtcdw/ مادر شریفه در اینستاگرم
یکصدا خواستار آزادی بدون قید و شرط و لغو مجازات اعدام برای شریفه مبارز و عزیزمان باشیم!
آزادی بدون قید و شرط تمام زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران!
لغو فوری تمام احکام مجازات اعدام در ایران!
مرداد ۱۴۰۴
«اعدام هرگز، هیچگاه و برای هیچکس»
فعالان علیه مجازات اعدام