آب دریای خزر در همین چند سال اخیر چیزی حدود دو متر ته کشید و آب ساحل آن نیز حدود بیست و پنج متر عقبتر رفت. اما مدیران شهری استان گیلان توان آن را ندارند که از همین فضای به دست آمده در ساحل برای تفریح و آرامش مردم استفاده به عمل آورند. چنانکه در همین ساحل نیز ضمن راه انداختن انواع و اقسام گشتهای دولتی، از دخالت خود در حریم خصوصی و شخصی مردم چیزی نمیکاهند. گفتنی است که انسان ضمن نگاه نخست به ساحل انزلی خیلی زود به شوق میآید، اما شوق این نگاهِ نخست چندان نمیپاید و سپس به درد و رنجی جانکاه بدل میشود.
چیزی حدود سی و پنج کیلومتر از فضای ساحلی دریای خزر به شهرستان انزلی اختصاص دارد. این فضای سی و پنج کیلومتری در دو سمت ساحل انزلی و غازیان قرار میگیرد. ادامهی ساحل غازیان هم در نهایت به منطقهی آزاد انزلی راه مییابد. ولی ناگفته نماند که گردشگران هرگز در این منطقهی سی و پنج کیلومتری از فانهای زباله نشانی نمییابند. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که از این سی و پنج کیلومتر فضای ساحلی حدود ده کیلومتر از آن در حریم شهر انزلی قرار گرفته است. اما شهرداری انزلی در خصوص نصب مخزن زباله در این فضای ساحلی شهر هیچ مسئولیتی نمیپذیرد. نصب مخزن زباله در مناطق غیر شهری را نیز باید فرمانداری بپذیرد. اما فرمانداری هم از پذیرش مسئولیت خود در این زمینه طفره میرود. در نتیجه مردم عادی زبالههای خود را در فضایی از همین ساحل رها میکنند. پدیدهای که به سهم خود به آلودگیهای بصری و بهداشتی در فضای تفرج گردشگران دامن میزند.
سپاه، نیروی انتظامی و ارتش جمهوری اسلامی در ساحل انزلی و غازیان سکونتگاهها و هتلهایی را برای کارکنان خود راه انداختهاند. اما فاضلاب این هتلها و مراکز تفریحی هرگز به سیستم فاضلاب شهر انزلی راه نمییابد و خیلی راحت تمامی فاضلابها در همان آبهای ساحلی دریا رها میشوند. مدیران دولتی نیز دیدههای خود را از این ماجرا نادیده میانگارند تا از دوستی خود با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی حکومت چیزی نکاهند. آنوقت در دهها نقطه از ساحل جویبارهایی را از همین فاضلاب میبینیم که در کمال ناباوری راهی دریا میشوند. بدون تردید تبخیر فاضلاب در فضای گرم تابستان به آلودگی هوای شهر و ساحل نیز دامن میزند. ولی آمیختگی بوی آن با بوی رطوبت دریا شرایطی را پیش میآورد که مسافران و گردشگران از آلودگی آن بیاطلاع باقی بمانند. با همین رویکرد است که بسیاری از ساکنان بومی انزلی نسبت به خوردن ماهی و پرندگان شهر بیمیلی نشان میدهند. موضوعی که مسافران همچنان از چند و چون آن اطلاعی ندارند.
ریختن فاضلاب شهری در مرداب و دریا توانسته است اقتصاد شهر را به چالشی همیشگی بکشاند. چون پیش از این، صید ماهی و شکار پرنده بخشی پایدار از غذای ساکنان انزلی را تأمین مینمود. اما اکنون چنین اقتصاد پویایی فراموش میشود و ورشکستگی خود را برای همیشه اعلام مینماید. تخریب و ورشکستگی چنین اقتصاد پویایی را به طور حتم باید به پای همان مدیران ناکارآمد و بیانگیزهی جمهوری اسلامی نوشت. مدیرانی که جهل خود را از محیط زیست انسانها علمی امروزی میشمارند و در عملیاتی کردن و به کارگیری چنین جهلی چیزی فرونمیگذارند.
باورتان نمیشود که اکنون اقتصاد ساحل انزلی و غازیان به اجاره دادن موتور سیکلت و اسب سواری به گردشگران محدود باقی ماندهاست. ساحلی که در زمانهای پیش از این، همیشه پذیرای بیش از بیست هزار نفر گردشگر بود، اکنون کارش به آنجا کشیده است که اسب و موتور سیکلت به مسافران اجاره بدهند. بدون شک چنین اقتصادی را مدیران پخمه و فکسنی جمهوری اسلامی به مجموعهی شهر و مردم آن تحمیل نمودهاند تا ضمن آن تنها بیعرضگی خود را در انظار عمومی به نمایش بگذارند. نوعی جاماندگی از اقتصاد پویای جهانی که هرگز از سوی جمهوری اسلامی ترمیم نخواهد شد. چون مدیران مافنگی آن دانسته و آگاهانه اقتصادی را آفریدهاند که شهروندان کشور در هر جایی بگویی از جریان رشدی امروزی و پایدار جا میمانند.
مدیران شهری انزلی حتا نتواسنتهاند اقتصاد قایقسواری شهر را اندکی ارتقا ببخشند. در دههی هشتاد از سوی بخش خصوصی کشتی میرزا کوچک خان را برای تفریح گردشگران راه انداختند. ولی این کشتی تفریحی در رقابتهای درونی همین مدیران حکومت، خیلی زود به گل نشست و برای همیشه به فراموشی سپرده شد.
منطقهی آزاد انزلی دو دهه پیش از این، موجشکن و اسکلهای را در کنار موج شکن انزلی راه انداخت. این اسکلهی نوساز هم خیلی زود به بغض مدیران "آتش به اختیار" حکومت گرفتار شد؛ بدون آنکه مورد بهرهبرداری قرار گیرد. اکنون کشتی به گل نشستهی میرزا کوچک خان در کنار همین اسکلهی متروکه پهلو انداخته است تا لابد دوران پوسیدگی خود را برای همیشه از سر بگذراند. سازمان منطقهی آزاد بندر انزلی پس از این ماجرا، اسکلهای (مجتمع بندری کاسپین) را نیز در محدودهی اداری خودش راه انداخت. اسکلهای خودمانی که از آن تنها در راستای منافع امنیتی و نظامی حکومت استفاده گردید. چنین راهکاری از اسکلهسازی شرایطی را پیش آورد تا سازمان منطقهی آزاد انزلی نیز از سوی آمریکا تحریم شود. پدیدهای که سرآخر ثواب آن را به پای روسها نوشتند و اما هزینهی داخلی آن را شهروندان ایران پرداخت کردند. بدون اینکه مدیران دولتی از آسیبهای اقتصادی چنین تحریمی سهمی ببرند. چون از همین اسکلهی نیمه مخفی بود که جمهوری اسلامی محمولههای نظامی خود را در اختیار روسها میگذاشت تا در جنگ اوکراین به کار گرفته شوند.
در ساحل انزلی لاشههایی از پرندگان نیز به صف شدهاند. اما در این میان کاکاییها سهم بیشتری میبرند. موضوعی که آشکارا از آلودگی محیط زیست این پرندگان حکایت دارد. بخشی از همین آلودگی به تخلیهی فاضلابهای شهر در مرداب و دریا بازمیگردد. انزلی از نخستین شهرهایی بود که به سیستم فاضلاب شهری دست یافت، اما همان طور که گفته شد بخشهایی از فاضلاب شهر چنین سیستم متمرکزی را دور میزند. مدیران سوداگر حکومت خیلی راحت و آسوده تمامی آموزههای زیست محیطی را کنار میگذارند تا فضایی آلوده و غیر بهداشتی برای زیست آدمها بیافرینند. پیداست فاضلابهایی که به انواع و اقسام مواد اسیدی و روغنی آلوده شدهاند به راحتی میتوانند در مرگ و میر ماهیان و پرندگان نقش مخرب خود را به پیش ببرند. وضع غیر بهداشتی موجود شرایطی را آماده کرده است تا ساکنان بومی انزلی از شنا کردن در آب دریا بپرهیزند. آسیبی که برای مردمان بومی منطقه، گونههایی ویژه از سرطان و بیماریهای عفونی و پوستی را به ارمغان آوردهاست.
به طور کلی مطالبات شهروندان انزلی برای سالمسازی ساحل دریا در موارد زیر خلاصه میشود:
۱/ مسدود کردن راه ورود فاضلابها به دریا و مرداب ۲/ نصب فانهای زباله در همهی مسیرهای ساحل ۳/ تصمیمگیری نهایی در خصوص کشتی تفریحی میرزا کوچک خان و اسکلهی متروکهی آن ۴/ تبدیل زمینهای ساحلی به مکانی تفریحی و امن برای گردشگران ۵/ تخصیص زمینهایی از ساحل برای فوتبال ساحلی و گل کوچیک ۶/ بیرون رفتن گشتهای مزاحم حکومتی از حریم تفریحی گردشگران ۷/ صدور مجوز جهت راهاندازی انواع و اقسام تشکلهای آزاد صنفی و کارگری برای شاغلان در ساحل (ماهیگیران، قایقرانان، دستفروشان، دکهداران و ...) ۸/ ممنوعیت ساخت و ساز در حریم قانونی ساحل ۹/ پس گرفتن ساختمانهای ساخته شده در حریم ساحل ۱۰/ تعطیلی تمامی اسکلههای غیر رسمی شهر و عدم تجهیز آنها به منظور توقف کمکرسانی به روسها در جنگ با اوکراین.
شکی نیست تا زمانی که مدیران فعلی جمهوری اسلامی در منطقه بر کرسی قدرت نشستهاند، تحقق چنین خواستهایی امری ناممکن خواهد بود. با همین رویکرد است که سالمسازی فضای ساحل انزلی نیز همانند بسیاری از مطالبات تودههای مردم عادی به موضوع براندازی این نظام پیوند میخورد.