logo





سهام تنتش

دفتر روزانه غزه
«دریا تیره و غم‌انگیز به نظر می‌رسد – نه خنده‌ای، نه صدای آب‌بازی‌ای»

دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱ اوت ۲۰۲۵



آن زمان که هنوز بسیاری از مردم در نوار غزه جرئت می‌کردند به دریا بروند: دختری همراه با مادرش – ۲ ژوئیه
عکس: عبدالکریم هنا / آسوشیتدپرس (AP)

نویسنده ما عاشق دریاست – چون او را به یاد پدر کشته‌شده‌اش می‌اندازد. اما اکنون ارتش اسرائیل مردم غزه را از شنا کردن در آن منع کرده است.

۲۱ ژوئیه ۲۰۲۵

ساعت ۱۲:۲۵ ظهر

وقتی ما بچه بودیم، کنار ساحل می‌ایستادیم و من به دورترین نقطه‌ای که از آنجا می‌شد از فراز دریای مدیترانه دید، اشاره می‌کردم و به برادرم می‌گفتم: «می‌دانی آن‌طرف دریا ترکیه و اروپا هستند؟ خیلی نزدیک‌اند – فقط دریا ما را از هم جدا می‌کند!» اما من اشتباه می‌کردم: تنها دریا ما را جدا نمی‌کند، بلکه دنیاهایی جداست.

هر کسی را در نوار غزه که درباره دریا بپرسی، خاطراتی از آن دارد – از دوران کودکی تا بزرگسالی. پیوندی ناگسستنی میان دریا و مردم غزه وجود دارد.

برای من دریا همیشه با پدرم مرتبط بوده است. او اولین کسی بود که شنا کردن را به من یاد داد. اولین کسی که تشویقم کرد تا با ترس‌هایم روبرو شوم و به عمق آب بروم. اولین کسی بود که به من نشان داد دریا چگونه می‌تواند آرامش‌بخش باشد وقتی افکار سنگینی مرا آزار می‌دهد.

رابطه او با دریا شکست‌ناپذیر بود. در زمستان با عموی من و دوستانشان به ماهیگیری می‌رفت و سپس ماهی‌ها را همانجا روی شن‌ها کباب می‌کرد. در تابستان هر آخر هفته کل خانواده را به ساحل می‌برد: با سینی‌هایی پر از «مقلوبه» – غذایی سنتی فلسطینی از برنج، سبزیجات و مرغ – و البته هندوانه قرمز و ضروری. ما تمام روز را به تفریح می‌گذراندیم: شنا، بازی، غذا خوردن، خندیدن – تا خورشید غروب کند.

دریا همچنان پناهگاه بود – حتی در جنگ

همیشه از خودم می‌پرسیدم: مردم چگونه بدون دریا زندگی می‌کنند؟ کجا فرار می‌کنند از سر و صدای جهان؟ جنگ خیلی چیزها از من و خانواده‌ام گرفت: خانه‌مان، شهرمان بیت لحیا، و حتی پدرم را. در بهار، یک حمله هوایی اسرائیل او را کشت. اما همیشه باور داشتم که یک چیز هست که حتی جنگ هم نمی‌تواند از ما بگیرد: دریا.

حتی در دوران جنگ، دریا پناهگاهی برای مردم غزه بود. کودکان و بزرگسالان روز و شب در آن شنا می‌کردند، همچنین ماهیگیران با قایق‌هایشان. کاری برای انجام دادن نبود. حتی وقتی مردم کشتی‌های جنگی اسرائیل را می‌دیدند، به شنا ادامه می‌دادند. ترس نمی‌توانست حق شنا کردن را از آنها بگیرد.

اما مدتی پیش ارتش اسرائیل اعلام کرد که رفتن به دریا در سراسر ساحل غزه ممنوع است. غزه بدون دریا؟ چه دیوانگی‌ای است، از خود می‌پرسیم. «حالا حتی باید برای دریا هم مجوز گرفت» — این جمله‌ای است که اخیراً خیلی از مردم غزه تکرار کردند تا این تصمیم را مسخره کنند.

ابتدا خیلی‌ها به این دستور توجه نکردند و برخی ماهیگیران ادامه دادند، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما صبح سه‌شنبه ۱۵ ژوئیه همه چیز فرق داشت. دوازده کشتی جنگی اسرائیلی با اندازه‌های مختلف در نزدیکی بندر غزه ظاهر شدند. در آن زمان دریا پر از مردم بود — کودکان، بزرگسالان، ده‌ها قایق ماهیگیری که حداقل می‌توانستند چند نفر را سیر کنند. قایق‌های ماهیگیری فوراً عقب نشستند — شاید این‌گونه از حمله‌ای نجات پیدا کردند. کشتی‌های جنگی مانورهای خود را در نزدیکی ساحل اجرا کردند و چند تیر هشدار به آب شلیک کردند.

دریا نزدیک است — اما چقدر دور

سکوت سنگینی بعد از آن بر دریای خالی نشست. حتی در آن صبح هم فقط چند کودک کنار ساحل نشسته بودند. دریا تیره و غمگین به نظر می‌رسید — نه خنده‌ای بود، نه صدای بازی آب.

مردم حالا باید کجا فرار کنند، از سر و صدای وحشت و ترس جنگ؟ دیگر جایی نیست. در نهایت، جنگ حتی دریا را هم از من گرفت. هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم روزی برسد که ما بتوانیم دریا را ببینیم — اما نتوانیم آن را لمس کنیم.

سهام تنتش، ۲۳ ساله، اهل بیت لحیا، دخترخاله خبرنگار ما ملک تنتش است. او تاکنون هشت بار آواره شده است.

از ابتدای جنگ، خبرنگاران بین‌المللی امکان سفر به نوار غزه و گزارش از آنجا را ندارند. در ستون «دفتر روزانه غزه» ما صدای مردم محلی را منتشر می‌کنیم.

به نقل از روزنامه تاتس آلمان


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد