logo





استیون ای. کوک

ترامپ بر همسایگان سوریه اهرم فشار دارد
او چگونه باید از آن استفاده نماید

برگردان: آزاد ـ شریف زاده

دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱ اوت ۲۰۲۵



فشار ایالات متحده بر اسرائیل و ترکیه می‌تواند به تثبیت وضعیت سوریه کمک کند.

رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان (چپ)، , رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، دونالد ترامپ، در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۹ در یک نشست خبری مشترک در اتاق شرقی کاخ سفید در واشنگتن شرکت می‌کنند.

۲۲ ژوئیه ۲۰۲۵

هشت ماه پس از سقوط رژیم اسد، سوریه همچنان منبعی از بی‌ثباتی در قلب شام باقی مانده است. خشونت وحشتناکی که هفته گذشته در استان السویدای سوریه در جنوب غربی کشور رخ داد، جدیدترین نمونه در زنجیره‌ای از خشونت‌های فرقه‌ای، قومی و قبیله‌ای است که از زمان فرار بشار اسد به مسکو، کشور را گرفتار کرده است. این وقایع با روایت‌های دلگرم‌کننده و شهادت‌های سیاستمداران و مقامات درباره تمایل اعلام‌شده احمد الشرع، رئیس‌جمهور خودخوانده، برای ساختن "سوریه‌ای برای همه سوری‌ها" تناقض دارد. در سال‌هایی که اسد هنوز بر کشتار کلان برای نجات رژیمش ، دست نزده بود، تصور می‌شد که وی یک سیاستمداراصلاح‌طلب است، عادت‌های بد به‌سختی از بین می‌روند.

هیچ‌کس نمی‌داند احمد الشرع، که رهبری یک گروه افراطی را بر عهده داشت و زمانی جایزه‌ای از سوی آمریکا برای دستگیری‌اش تعیین شده بود، چگونه حکومت خواهد کرد —لذا وجود یک تردید متعادل در این مورد، کاملاً بجاست. همچنین هیچ‌کس پاسخ روشنی برای شکاف‌های عمیق در جامعه سوریه ندارد؛ شکاف‌هایی که بازیگران درام سوریه برای رسیدن به قدرت به‌طرز خشونت‌باری از آن‌ها سوءاستفاده کرده‌اند. این شرایط، زمان مناسبی برای ورود ایالات متحده به بحران سوریه نمی‌ گزارد. اما اقداماتی هست که واشنگتن می‌تواند انجام دهد تا احتمال دستیابی مردم سوریه به یک صلح حداقلی، هم در داخل کشور و هم در مرزها، افزایش یابد.

برای تحقق این هدف، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ باید از موقعیت منحصربه‌فرد خود در میان رهبران خاورمیانه استفاده کند. او باید برای همسایگان سوریه محدودیت‌هایی تعیین کند و آن‌ها را تشویق کند که مسیر بازسازی، توسعه و بازگشت سوریه به منطقه را هموار سازند. این امر نیازمند تعهد آمریکا برای دگرگونی سوریه نیست — کاری که با توجه به کارنامه ضعیف واشنگتن در مهندسی سیاسی و اجتماعی بین‌المللی، که اقدامی احمقانه خواهد بود. بلکه نیاز به استفاده حساب‌شده از سرمایه‌ دیپلماتیک و سیاسی خارق‌العاده‌ای دارد که ترامپ نزد بازیگران منطقه‌ای اندوخته است. شاید مفهوم «اهرم فشار» بیش از حد بزرگنمایی شده باشد، اما اگر تا به حال رئیس‌جمهوری چنین اهرمی در اختیار داشته، آن فرد ترامپ است — و باید آن را در مورد سوریه به کار بگیرد.

هر «طرح ترامپ برای سوریه» باید به مسئله اسرائیل و ترکیه بپرداز:

از زمان حادثه کشتی ماوی مرمره در سال ۲۰۱۰ — زمانی که کماندوهای اسرائیلی، نه شهروند ترک و یک شهروند آمریکایی را که قصد شکستن محاصره دریایی غزه را داشتند، کشتند — رؤسای جمهور آمریکا مجبور به مدیریت تنش بین این دو متحدش بوده‌اند؛ یکی عضو ناتو و دیگری دارای «روابط ویژه» با ایالات متحده. وخامت روابط ترکیه و اسرائیل در ۱۵ سال گذشته دردسر بزرگی برای واشنگتن بوده، اما هرگز یک بحران جدی به حساب نمی‌آمد. اکنون شاید وقت آن رسیده که این فرضیه بازنگری شود. تمایل اردوغان برای در اختیار گذاشتن ترکیه و نظام بانکی آن به حماس جهت اجرای عملیات علیه اسرائیل پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ — و حمایت آشکارش از حمله حماس در همان روز — دینامیک روابط میان دو کشور را تغییر داده است. اکنون اسرائیل، ترکیه را یک کشور دشمن می‌داند. در چارچوب نگاه امنیتی پس از ۷ اکتبر، اسرائیل مصمم است که از شکل‌گیری حضور دشمنانش در نزدیکی مرزهایش جلوگیری کند. این موضوع — حداقل به‌طور غیرمستقیم — شامل ترکیه نیز می‌شود؛ کشوری که با اسرائیل مرز مشترک ندارد، اما بر کشوری که دارد یعنی سوریه، نفوذ گسترده‌ای دارد.

سقوط غیرمنتظره اسد، فرصت مناسبی برای ترکیه فراهم کرد تا سوریه را با توجه به ارزش‌ها و دیدگاه‌های اردوغان و حزب عدالت و توسعه بازآفرینی کند. نقش گسترده ترکیه در سوریه می‌تواند احتمال خودمختاری کردها را از بین ببرد، به نفع تجارت ترکیه باشد، موقعیت دائمی و مؤثری برای آنکارا در قلب شام ایجاد کند، و ادعای اردوغان مبنی بر قدرت پیشروی ترکیه به‌عنوان یک کشور مسلمان را تقویت کند. آلبته، برخورد منافع ترکیه و اسرائیل در سوریه، امری آشکارخواهد بود.

در اینجا جایی است که ترامپ می‌تواند وارد عمل شود. او در هفته‌های منتهی به آغاز ریاست‌جمهوری‌اش، اعلام کرد که جنگ سوریه ، جنگ آمریکا نیست — و حق با او بود. اما این بدان معنا نیست که آمریکا هیچ نقشی نباید ایفا کند. ترامپ قرار نیست روابط اسرائیل و ترکیه را احیا کند — هیچ‌کدام از دو کشور تمایلی به این کار ندارند. اما چون اردوغان برای ترامپ احترام خاصی قائل است و نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، بابت بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران به او بدهکار است، ترامپ می‌تواند کاری کند که رؤسای جمهور پیشین نتوانستند: برخوردی قاطع و مستقیم با طرف‌های درگیر. او می‌تواند طرحی را روی میز بگذارد پیشنهادی که بطور مشخص «همین است که هست» برای اسرائیلی‌ها، سوری‌ها، ترک‌ها و کشورهای حاشیه خلیج فارس تلقی شود.

طرح ترامپ برای سوریه پنج بخش خواهد داشت:

برای سیاست‌گذاران آمریکایی، اظهارات دوره‌ای رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، که اسرائیلی‌ها را با نازی‌ها مقایسه می‌کرد، زننده و غیرسازنده بود. اما تا زمانی که وعده‌اش برای «آزادسازی مسجدالاقصی» صرفاً در حد شعار باقی مانده بود، مقامات آمریکایی ترجیح می‌دادند این سخنان توهین‌آمیز را نادیده بگیرند. از سوی دیگر، اسرائیلی‌ها نیز می‌توانستند با انجام مانورهای نظامی گسترده در قبرس و در برابر چشمان نیروهای اشغالگر ترکیه، قدرت نظامی خود را به نمایش بگذارند. تا زمانی که این نمایش نظامی تنها در حد نمایش باقی می‌ماند، دلیلی برای نگرانی جدی ایالات متحده وجود نداشت. در طول پانزده سال گذشته، اکثر مقامات و تحلیل‌گران در واشنگتن درست تشخیص دادند که احتمال درگیری نظامی میان این دو کشور در بهترین حالت بسیار پایین است:

۱- در مدت شش ماه، اسرائیل باید از منطقه حائل خودخوانده‌اش عقب‌نشینی کند؛ این منطقه، طبق توافق با رهبری سوریه، به‌مدت ۵۰ سال به منطقه‌ای غیرنظامی تبدیل گردد و تحت نظارت کمیته‌ای مشترک از آمریکا، اسرائیل و سوریه اداره ‌شود. سوریه و اسرائیل اقدامات اعتمادساز متقابلی انجام خواهند داد تا ثبات خطوط آتش‌بس سال ۱۹۷۴ حفظ شود.

۲- ترکیه مجاز به احداث پایگاه نظامی در خاک سوریه نخواهد بود و باید طی ۱۲ ماه از منطقه عفرین و اطراف آن عقب‌نشینی کند.

۳- عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی تأمین مالی لازم برای احیای اقتصاد سوریه را برعهده خواهند گرفت.

۴- شرکت‌های ترک نقش اصلی در بازسازی زیرساخت‌های سوریه ایفا خواهند کرد.
۵- سوریه از طریق بازسازی روابط دیپلماتیک و اقتصادی به منطقه بازگردانده خواهد شد. تحریم‌های آمریکا در صورتی معلق باقی خواهند ماند اگر رهبری سوریه با چهار بند فوق همکاری کند. در شرایطی که ایران تضعیف شده (اما هنوز از صحنه خارج نشده)، اکنون فرصت مناسبی است تا دمشق برای همیشه از تهران جدا شود.

مزیت افزوده «طرح ترامپ برای سوریه» این است که محیطی ایجاد می‌کند که در آن بازسازی و توسعه سوریه به‌شکلی خودپایدار آغاز شود، عمدتاً به‌دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این کشور — چیزی که ترامپ، به‌عنوان یک فعال حوزه املاک و مستغلات، اهمیت آن را به‌خوبی درک می‌کند. به نقشه نگاه کنید: شهر غازی عنتاب در ترکیه، ۷۱۰ مایل از استانبول فاصله دارد، اما تنها ۸۰ مایل با حلب. پیش از قیام سوریه و در دوران روابط گرم میان آنکارا و دمشق، تجارت میان جنوب‌شرقی ترکیه و شمال‌غربی سوریه به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته بود. هیچ دلیلی وجود ندارد که آن شرایط دوباره برقرار نشود. همچنین سوریه به‌طور بالقوه پلی شامی میان خلیج فارس، آناتولی، اروپا و فراتر از آن است. مزایای حاصل از تجارت و سرمایه‌گذاری در این کریدور برای سوریه، به‌راحتی قابل تصور است.

طرح ترامپ برای سوریه، هیچ‌گونه شرط بلندپروازانه‌ای در زمینه حکمرانی بر احمد الشرع تحمیل نمی‌کند — مثل فراگیر بودن، عمل‌گرایی و غیره. این شاید برای برخی ناظران تأسف‌برانگیز باشد، به‌ویژه با توجه به اینکه نحوه حکومت الشرع در ادلب و اصول قانون اساسی اعلام‌شده توسط مقامات جدید سوریه در ماه مارس، چندان امیدبخش نیست و اعتماد زیادی به شیوه رهبری او ایجاد نمی‌کند. اما این همان دنیای واقعی است که وجود دارد — و همان‌طور که ترامپ در ریاض به‌صراحت گفت، قصدی برای ملت‌سازی ندارد.

اما اگر ترامپ با قدرت وارد عمل شود و مانع زیاده‌روی اسرائیل و ماجراجویی ترکیه شود، این امکان را فراهم خواهد کرد تا ترک‌ها، سوری‌ها، اردنی‌ها، سعودی‌ها، اماراتی‌ها و دیگران بتوانند در سوریه سرمایه‌گذاری و تجارت کنند. حتی اگر طرح ترامپ تنها به‌طور نسبی موفق شود، به نفع همه خواهد بود — از جمله اسرائیلی‌ها. قطعاً این طرح رنگ‌وبوی نوعی «تعیین‌کنندگی اقتصادیِ از مد افتاده» را دارد — که انتقادی منصفانه است — اما با توجه به وجود بازیگران قدرتمند و متضاد در سوریه (از جمله الشرع، ترامپ، اردوغان، نتانیاهو، محمد بن سلمان، محمد بن زاید و تمیم بن حمد آل ثانی)، ایجاد محیطی که چشم‌انداز بازسازی و توسعه سوریه را بهبود بخشد، بهترین چیزی است که می‌توان به آن امید داشت.

گاهی لحظاتی وجود دارد که ایالات متحده می‌تواند مجموعه‌ای محدود و مشخص از اهداف را دنبال کند که می تواند دستاوردهای تاکتیکی را به موفقیت‌های راهبردی تبدیل کند. در مورد سوریه، اکنون یکی از همان لحظات فرارسیده است.

استیون ای. کوک ستون‌نویس نشریه Foreign Policy و پژوهشگر ارشد «اِنی انریکو ماتئی» در حوزه مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی ایالات متحده (CFR) است. تازه‌ترین کتاب او با عنوان پایان جاه‌طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه منتشر شده است.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد