ترامپ یک فانتزی راست افراطی - پاکسازی قومی در غزه - را به سیاست ایالات متحده تبدیل کرد. او باید آن را رد کند.
۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵
رازی، که در باره مناقشه اسرائیل و فلسطین، که بطور ناشیانه ای مخفی نگه داشته شده، این است که بسیاری از کسانی که در این مسئله دخیل هستند ترجیح می دهند، « تمام زمین ها را بگیرند و طرف مقابل ناپدید شوند».
یک نظر سنجی در سال ۲۰۱۱ نشان داد که دو سوم فلسطینی ها معتقدند که هدف واقعی آنها نباید راه حل دو کشوری باشد، بلکه باید از این توافق به عنوان مقدمه ای برای ایجاد «یک کشور فلسطینی» استفاده کنند. نظرسنجی دیگری در سال ۲۰۱۶ نشان داد که تقریبا نیمی از یهودیان اسرائیلی موافق هستند که «اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند». نظر سنجی دیگری در سال ۲۰۰۰ که در جریان مذاکرات برای راه حل« دو کشوری» انجام شد، نشان داد که تنها ۴۷ درصد از اسرائیلی ها و ۱۰ درصد از فلسطینی ها از برنامه درسی مدارس حمایت می کنند که دانش آموزان را آموزش می دهد تا «از آرزوهای بخش هایی از "میهن" که در کشور دیگر هستند دست بکشند».
این آمارها آشکار نشان می دهند که چرا درگیری بین فلسطینیها و اسرائیلیها غیر قابل حل باقی مانده است: فلسطینیها و اسرائیلیها با نزاع های دو طرفه جنبشهای ملی ، هر یک دارای ادعای عمیق تاریخی و مذهبی برای مالکیت خصوصی فرقهای به یک سرزمین مشخص دارند. پس از یک قرن خشونت و سلب مالکیت، جای تعجب نیست که اگر چنین گزینه ای وجود داشت، بسیاری با خوشحالی آرزو می کردند که طرف مقابل از بین برود. هر چند،
دولت فعلی آمریکا اولین کسی است که این جاه طلبی ها را به جای محدود کردن، تقویت میکند.
گذشته از تلاشهای میانهروها که بیشتر محدود میشدند، آنچه بدترین انگیزههای منطقه را مهار میکند، اصول نیست، بلکه عملی بودن آن است. هیچ یک از طرفین نمیتوانند به طور کامل دیگری را بدون خونریزی بیپایان شکست دهند، و جامعه بین المللی مدت هاست که حمایت از نتیجهای که در آن یک گروه به سادگی دیگری را شکست دهد، خودداری کردهاست. در عوض، روسای جمهور متوالی آمریکا – به استثنای دونالد ترامپ – اصرار داشتند که اسرائیلیها و فلسطینیها اختلافات خود را به صورت دوجانبه در میز مذاکره حل کنند.
تلاشها برای میانجیگری مصالحه ارضی بارها شکست خوردهاست، اما تأثیر آن محدود کردن آرمانهای گروه های حداکثرگرا درباره خواسته ها بودهاست. اعتراف ماتان کاهانا، سیاستمدار محافظهکار اسرائیلی را در نظر بگیرید: او در سال ۲۰۲۲ به یک گروه دانشجویی در یک شهرک دست راستی گفت: «اگر دکمهای وجود داشت که میتوانستید فشار دهید که همه اعراب را ناپدید کند و آنها را با یک قطار سریع السیر به سوئیس بفرستید تا زندگی فوق العادهای داشته باشند، من آن دکمه را فشار میدادم. اما چه کار میشود انجام داد؟ چنین دکمهای وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد که ما قرار است به نوعی در این سرزمین همزیستی کنیم.» این صحبت به بیرون نشت کرد و کاهانا مجبورشد عذرخواهی کند، اما این صحبت خصوصی چیز جالبی را آشکار نمود: حتی یک قانونگذار طرفدار شهرک نشین که با مخاطبان همفکر خود صحبت میکرد،
فهمید که رویای حذف دیگری غیرواقعی است.
این خواسته در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع به تغییر کرد. حماس، یک جناح فلسطینی که متعصبانه متعهد به پایان دادن به اسرائیل بود، حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی را قتل عام کرد و راست افراطی اسرائیل، آنرا فرصتی برای دستیابی به جاه طلبی های بی نتیجه خود دیدند. در سال ۲۰۰۵، اسرائیل تمام شهرک نشینان خود را به زور از غزه خارج کرد و نوار را به کنترل فلسطینی ها واگذار کرد. هجده سال بعد، با ورود مجدد ارتش اسرائیل به منطقه، رادیکالهای دولت بنیامین نتانیاهو به دنبال برگرداندن زمان به عقب و بیرون راندن هر فلسطینی بر سر راهشان بودند.
لیمور سون هارملک، نماینده مجلس در اواخر سال ۲۰۲۳ اعلام کرد: «تنها تصویر پیروزی که در این جنگ باعث سربلندی ما شود، شهرک سازی در سرتاسر غزه است.» در ماه نوامبر، هارملک و متحدانش در کنفرانسی با عنوان «بازگشت به نوار غزه» در اشدود، شهری بین تل آویو و غزه، سخنرانی کرد. چند هفته بعد، بیش از ۱۰۰ فعال در مرکز اسرائیل تحت شعار «آمادگی عملی برای شهرک سازی در غزه» گرد هم آمدند. در ژانویه ۲۰۲۴، ۱۵ نفر از ۶۴ عضو ائتلاف حاکم نتانیاهو در آن زمان در گردهمایی بزرگتری در اورشلیم شرکت کردند، جایی که سخنرانان آشکارا از «مهاجرت داوطلبانه» مردم غزه حمایت کردند؛
تعبیری برای پاکسازی قومی.
نظرسنجی ها نشان می دهد که اکثریت آشکاراسرائیلی ها با اسکان مجدد و الحاق غزه مخالف هستند. حتی برخی از اسرائیلی هایی که رویای حکومت بر کل سرزمین را در سر می پرورانند، در عمل از ایده حفظ اشغال نظامی دائمی علیه شورشیان حماس خودداری می کنند. اما نخست وزیر اسرائیل مدیون اقلیتی است که دقیقا همین را می خواهند. ائتلاف شکننده نتانیاهو در آخرین انتخابات اسرائیل تنها ۴۸.۴ درصد آرا را به دست آورد و برای ماندن در قدرت در حالی که نتانیاهو به اتهام فساد محاکمه می شود، به جناح های راست افراطی ضد عرب متکی است. رئیس جمهور جو بایدن این پویایی را درک کرد و دولت او یک کارزار فشار عمومی و خصوصی برای جلوگیری از پیوستن نتانیاهو به متحدان راست افراطی خود به راه انداخت.
ماتیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه در ژانویه ۲۰۲۴ گفت: «ما بطور روشن، بدون تغییر و صریح بوده ایم که غزه سرزمین فلسطینیان است و سرزمین فلسطین باقی خواهد ماند. این در پاسخ بیانیه، دو وزیر نتانیاهو بود که با فراخوان «تحریک آمیز و غیرمسئولانه» ، فلسطینی ها را بطور آشکار تشویق به"مهاجرت" از غزه برای باز کردن راه برای اسکان یهودیان میکرد.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، به منطقه پرواز کرد و به متحدان عرب آمریکا اطمینان داد که با آوارگی اجباری فلسطینی ها مخالف است. او در یک کنفرانس مطبوعاتی در دوحه، قطر گفت: «غیرنظامیان فلسطینی باید بتوانند به زودی به خانه بازگردند.« آنها نمی توانند و نباید تحت فشار قرار گیرند تا غزه را ترک کنند.» بلینکن سپس به اسرائیل سفر کرد و ظاهرا همان پیام را به نتانیاهو رساند. روز بعد، رهبر اسرائیل ویدئویی منتشر کرد که در آن اعلام کرد: «اسرائیل قصد ندارد غزه را به طور دائم اشغال کند یا جمعیت غیرنظامی آن را آواره کند». یکی از اعضای حزب نتانیاهو به مطبوعات گفت که موضع نخست وزیر به دلیل فشار آمریکا تغییر کرده است. برای زمان کوتاهی ، افراطیانی که خواستار حذف کامل فلسطینیان از غزه بودند، محدود شدند.
سپس دونالد ترامپ دوباره انتخاب شد و همه چیز تغییر کرد. در همان روزی که ترامپ کامالا هریس را شکست داد، نتانیاهو یوآو گالانت، وزیر دفاع خود را ، که مخالف اسکان مجدد غزه و به طور علنی نخست وزیر را به دلیل امتناع از تعهد به بازگرداندن سرزمین به کنترل فلسطینیان انتقاد کرده بود، از کار برکنار کرد. در یک ضربه، موانع اصلی خارجی (بایدن) و داخلی (گالانت) برای فتح غزه برداشته شد. تنها فشاری که اکنون بر نتانیاهو وارد می شد از سوی راست افراطی بود. و سپس ظاهرا خود ترامپ هم به آن آرمان پیوست.
در ۴ فوریه، ترامپ در کنار نتانیاهو غافلگیر شده، در دفتر بیضی نشسته بود، او تمام تلاش های بایدن را به طرز چشمگیری خنثی کرد و قول داد که غزه را تصرف کند، ساکنان آن را جابجا نموده و منطقه را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل نماید. رئیس جمهور ممکن است این دیدگاه را از روی حس نادرست شفقت تصور کرده باشد و معتقد باشد که این دیدگاه زندگی بهتری را برای فلسطینی هایی فراهم خواهد کرد، افرادی که اکنون در آنچه به درستی "محل تخریب شده" می نامید، گیر افتاده اند. اما قصد ترامپ هر چه بود، پیشنهاد او بلافاصله به عنوان تأیید رویای حداکثری بسیاری از اسرائیلی ها و حکمی صریح برای پاکسازی قومی توسط راست افراطی اسرائیل تلقی شد. هنگامی که این چشم انداز از یک رویا به یک برنامه رئیس جمهور تبدیل شد، به سرعت به مانعی برای پایان دادن به درگیری تبدیل شد.
نتانیاهو در یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه مه اعلام کرد که
اجرای دیدگاه ترامپ اکنون شرط پایان دادن به جنگ است. هفته گذشته، بنا به گزارش ها، مدیر موساد برای گفتگو در مورد انتقال «داوطلبانه» «صدها هزار فلسطینی» به کشورهای ثالث به واشنگتن سفر کرد. در تمام این مدت، بحران گرسنگی غزه به طرز چشمگیری بدتر شده است، و گروگان ها همچنان در سیاه چال های حماس رنج می برند. به جای تسریع پایان درگیری، پیشنهاد ترامپ برای طولانی کردن آن سازماندهی شده است. تا زمانی که رئیس جمهور صریحا هدف بیرون راندن ساکنان غزه را رد نکند، همچنان برنامه های او برای منطقه به جایی نخواهد رسید.
زیرا، افراطیون، اکنون رویدادها را هدایت می کنند. حماس، به یک فرقه مسیحایی که هرگز به غیرنظامیانی که در داخل و در پناه آنها پنهان شده و میجنگیدند، اهمیت نخواهند داد، با خوشحالی به جنگ پیروز نشدنی خود علیه اسرائیل تا از دست دادن آخرین فرد درغزه ادامه خواهند داد. نتانیاهو هر کاری که ائتلاف خود را در قدرت نگه دارد انجام خواهد داد، در برابر راست افراطی سر تعظیم فرود خواهد آ آورد و جنگ را در خدمت اهداف خود گسترش خواهد داد و آن را خاتمه نخواهد داد. اما این نتیجه ای نیست که ترامپ یا دولتش ادعا می کنند که خواستارش هستند. رئیس جمهور ماه هاست که ایده خود را در ریویرا مطرح نکرده است و در عوض شروع به فشار بر اسرائیل برای سازش کرده است. "معامله را در غزه انجام دهید. گروگان ها را برگردانید!!" ترامپ در 29 ژوئن در Truth Social نوشت.
کارولین لیویت، سخنگوی مطبوعاتی ترامپ روز دوشنبه گفت: «پیام رئیس جمهور در مورد این درگیری در خاورمیانه، که برای مدت طولانی ادامه دارد و کاملا وحشیانه شده است، به ویژه در غزه، روشن است.» او می خواهد کشتار پایان یابد، برای آتش بس در این منطقه مذاکره کند و می خواهد همه گروگان ها را از غزه آزاد کند.»
اما پیام رئیس جمهور روشن نیست، متناقض است و این منشأ مشکل است.
این هفته، ترامپ، به امید برای دستیابی به توافق، فرستاده ویژه خود در امور خاورمیانه، استیو ویتکوف، را به خارج از کشور اعزام کرد. اگر ترامپ، چیزی بیش از یک آتش بس موقت دیگر می خواهد که ناگزیر فرو خواهد پاشید، باید از تغذیه رویای راست افراطی اسرائیل برای تسخیر غزه و همچنین کرانه غربی بطور روشن دست بردارند، او باید بطور روشن اعلام کند، که هیچ یک از دو کشور به جایی نخواهند رسید، اگر بار دیگر خود را در آرمان های مطلقه ای که نابخردانه به راه انداخته اند، محدود نمایند.
نتانیاهو ممکن است بخواهد راست افراطی را راضی کند، اما با توجه به فروپاشی ائتلافش انتخابات برنامه ریزی شده برای سال ۲۰۲۶، او مطلقا نمی تواند رضایت رئیس جمهور آمریکا را قبل از مبارزات انتخاباتی بعدی خود از دست بدهد. هر چیزی که ترامپ دیکته کند، نخست وزیر آن را به عنوان حامی اصلی اسرائیل و نتانیاهو، باید بپذیرد.
سخنان یک رئیس جمهور دارای قدرت است. ترامپ با مداخله اش در غز-آ-لاگو، یعنی
دستیابی به یک آتش بس پایدار در غزه - بدون ذکر صلح گسترده تر در خاورمیانه - را بسیار دشوارتر کرده است. بنابراین ،او این ظرفیت و امکانات را دارد که موقعیت کنونی غزه را کاملا تغییر دهد ، او اگر بخواهد میتواند بزرگترین اشتباه خود را در این جنگ برگرداند به یک صلح پایدار.

درباره نویسنده
یائیر روزنبرگ
یائیر روزنبرگ یکی از نویسندگان آتلانتیک و نویسنده خبرنامه آن
Deep Shtetl است که در مورد تلاقی سیاست، فرهنگ و مذهب است.