پسرانِ روتِم سیوان-هوفمان در ارتش اسرائیل خدمت میکنند. اما این پزشک بهدلیل مخالفت با جنگ در غزه، جنبش اعتراضی «ایما اِرا» (Ima Era) را بنیان نهاده است. او خواستار آتشبس فوری است.
۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۵
روتم سیوان-هوفمان، فرزندان شما در ارتش اسرائیل (IDF) خدمت میکنند. آیا این هنوز جنگیست که ارزش جنگیدن داشته باشد؟
پسر بزرگم همین دیروز خدمت ذخیرهاش را به پایان رساند. او در واحدهای کماندویی ارتش است. در هفتم اکتبر، سرباز وظیفه بود. ساعت یازده صبح با ما تماس گرفت و گفت: «ما گوشیها را خاموش میکنیم. بروید و خون اهدا کنید.»
بعدها گفت که دیگر هرگز نخواهد توانست از جادهی کنار نوار غزه عبور کند. همهجا پر از جنازه بود.
پسرم و واحدش آن روز تمام روز را در کیبوتصهای ناحال عوز و بِئِری جنگیدند تا اوضاع را تحت کنترل درآورند. همه فرماندهان واحد او در ناحال عوز کشته شدند، هر پنج نفر. و آن آغاز ماجرا بود.
این باید برای یک مادر باید غیرقابل تحمل باشد.
همیشه با خودم فکر میکردم: کی به در خانهمان خواهند کوبید و به ما خواهند گفت که او مرده است؟ چطور واکنش نشان خواهم داد؟ اول به پدر و مادرم زنگ میزنم؟ یا اول به برادرش خبر میدهم؟ وحشت عجیبی داشتم. وقتی یک سرباز کشته میشود، به تو زنگ نمیزنند. نمایندگان ارتش در خانهات را میزنند تا خبر را حضوری بدهند. همراه یک پزشک میآیند، برای اینکه اگر کسی از حال رفت کمکش کنند. بیشترین چیزی که از آن میترسیم، همان کوبیدن به در خانه است. دوستانی دارم که درِ خانهشان را باز میگذارند تا کسی نتواند در بزند.
آیا شما در آغاز از جنگ حمایت میکردید، چون اسرائیل بعد از هفتم اکتبر باید از خود در برابر حماس دفاع میکرد؟
در آغاز جنگ، هدف این بود که گروگانها را برگردانند و امنیت اسرائیل را بازگردانند. اما وقتی پسرم بعدها بهعنوان نیروی ذخیره به ارتش برگشت، مأموریت کاملاً فرق کرده بود. حالا تنها کاری که ارتش انجام میدهد، ویران کردن خانههاست. یکی بعد از دیگری.
آیا نگران آن هستید که این جنگ پسرتان را دگرگون کند؟
البته. سربازها با زخمهای روحی بازمیگردند. با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) برمیگردند. و حتی اگر این اختلال را هم نداشته باشند، جنگ آنها را تغییر میدهد. آنها بهعنوان کودک، بهعنوان جوانان هجدهساله میروند، و در عرض چند ماه بالغ میشوند. این بسیار غمانگیز است.
ما همیشه از فرزندانمان محافظت میکنیم، از مهدکودک تا پایان مدرسه. مراقبیم زمین نخورند، خوب غذا بخورند. و حالا، در عرض یک دقیقه، ارتش آنها را با خود میبرد و دیگر نمیتوانی از آنها محافظت کنی.
فرزندان دیگر شما کجا هستند؟ آیا آنها هم درگیر جنگاند؟
پسر کوچکم در نیروی دریایی است، بنابراین مستقیماً درگیر نیست. و دخترم فقط ۱۵ سال دارد.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که نگذارید فرزندانتان به ارتش بروند، حتی اگر در بدترین حالت به زندان محکوم شوند؟
این تصمیم با من نیست. من نمیتوانم به آنها بگویم چه کار بکنند. پسرم میداند که از سوی دولت به دلایل سیاسی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. اما گفت: به من یاد دادهاند که هر کاری از دستم برمیآید برای کمک به کشورم انجام دهم، و این کشور هنوز یک کشور دموکراتیک است. تا زمانی که قانون بگوید باید بروم، خواهم رفت.
سر باز زدن از خدمت نظامی، خودش شمشیری دو لبه است: اگر شرایط تغییر کند و ما به ارتش نیاز داشته باشیم که مثلاً شهرکنشینها را از کرانه باختری بیرون ببرد چه؟ اگر کسی آنوقت تصمیم بگیرد که از انجام وظیفه سر باز بزند چه؟ سربازانی که از اطاعت از فرمانها خودداری میکنند، یک خط قرمز هستند که بهتر است از آن عبور نکنیم.
آیا یک سرباز حق ندارد از شرکت در جنگی که آن را ناعادلانه میداند و در آن از او خواسته میشود که جنایت جنگی مرتکب شود، خودداری کند؟
من گفتوگوهای بسیار دشواری با پسرم داشتم. وقتی خدمت نظامیاش تمام شد، برای چند ماه به خارج از کشور رفت، اما بعد برگشت چون به خدمت ذخیره فراخوانده شده بود. به او گفتم: شاید بهتر باشد برنگردی؟ عصبانی شد. گفت اگر به این شکل با او صحبت کنم، دیگر با من حرف نخواهد زد. این یک کشمکش دشوار درون خانوادههاست.
ما همین حالا هم میبینیم که نزدیک به ۵۰ درصد نیروهای ذخیره از خدمت سر باز میزنند. فقط اسمش را چیز دیگری میگذارند، بهانههای پزشکی یا اقتصادی میآورند. ولی من میترسم نسلهای بعدی دیگر مثل ما فرزندانشان را برای خدمت در ارتش تربیت نکنند. ما برای بقای اسرائیل جنگیدیم. پدرم، خودم و همینطور فرزندانم.
اما این جنگ در غزه همهچیز را تغییر داده است. پیشتر یک قرارداد نانوشته وجود داشت: ما برای کشور میجنگیم و دولت در مقابل امنیت ما را تضمین میکند. اما این دولت این قرارداد را زیر پا گذاشت. آنها جان فرزندان ما را برای اهداف سیاسی و شخصی خود به بازی گرفتهاند. نتانیاهو و متحدانش دارند بنیان جامعه اسرائیل را تضعیف میکنند.
شما به همین دلیل در نوامبر ۲۰۲۳ جنبش «ایما اِرا» (مادران بیدار) را راه انداختید؟
دقیقاً. فرزندان ما نمیتوانند از خدمت نظامی سر باز بزنند، بنابراین ما باید به دولت فشار بیاوریم. اگر همه مادرها با هم به خیابان بیایند و فریاد بزنند «دیگر بس است»، نتانیاهو مجبور میشود صدای ما را بشنود.
شما خواهان آتشبس فوری هستید؟
بله. ما به یک استراتژی خروج نیاز داریم. سیاستمداران از صحبت درباره «روز بعد» طفره میروند. اگر جنگ تمام شود، چه خواهد شد؟ ما باید آیندهای بهتر برای همه بسازیم. باید در منطقه با عربستان سعودی، مصر و اردن گفتوگو کنیم—همه آنها بهخوبی خطر حماس را درک کردهاند.
حماس حتی شاید برای آنها خطرناکتر از اسرائیل باشد. همه این کشورهای میانهرو خواهان امضای توافقنامه با اسرائیلاند. اما ما از همان آغاز حس کردیم که دولت اسرائیل از استفاده از این فرصت سر باز زده است.
آیا نگران آن هستید که اسرائیلیها، پس از شرکت در این جنگ، به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شوند؟
دنیا برای یهودیان هر روز خطرناکتر میشود. پیش از جنگ غزه هم حملات ضدیهودی وجود داشت. راستگرایان افراطی در هلند، آلمان و فرانسه روزبهروز قدرت بیشتری میگیرند. همهچیز همیشه فقط دربارهٔ اسرائیل نیست، اما جنگ غزه وضعیت را بهتر نکرده. سازمانهای فلسطینی سخت تلاش میکنند تا این احساس را در ما ایجاد کنند که ما جایی در جهان نداریم. این روزها به فرزندانمان میگوییم که در خیابانهای خارج از کشور، بهتر است عبری صحبت نکنند.
یکی دیگر از مسائلی که در دیوان عالی کشور در حال پیگیری آن هستیم، خطر پیگرد قانونی علیه سربازان اسرائیلی در خارج از کشور است. ما از دیوان عالی خواستهایم نتانیاهو را وادار کند تا وزرایی چون بزالل اسموتریچ و ایتامار بنگویر را از مقام خود برکنار کند. اظهارات افراطی آنها، جان فرزندان ما را هنگام سفر به خارج به خطر میاندازد—بهویژه بنگویر، که حتی دربارهٔ «محو کامل غزه» هم حرف زده است.
فرزندان ما همین حالا هم دارند تمام عکسهایشان را از شبکههای اجتماعی پاک میکنند تا در خارج بهعنوان سربازان ارتش اسرائیل شناسایی نشوند. همهٔ اینها ممکن است در نهایت به دیوان کیفری بینالمللی لاهه کشیده شود. هرچند دیوان عالی فعلاً تصمیم گرفته که وارد این موضوع نشود، اما ما تلاشمان را ادامه میدهیم.
«ایما اِرا» همچنین از خانوادههای یهودی ارتدوکس سختگیر (اولترااورژدکس) میخواهد که فرزندانشان را به ارتش بفرستند، چون تا کنون آنها بهدلیل تحصیلات دینی از خدمت معاف بودهاند.
این یکی از اهداف ماست: حدود ۸۰ هزار مرد ارتدوکس از آغاز این جنگ میتوانستند به ارتش بپیوندند. در حال حاضر ارتش تا ۱۵ هزار سرباز کم دارد. اگر ارتدوکسها در ابتدای جنگ آموزش دیده بودند، الان داشتند میجنگیدند و فرزندان ما میتوانستند در فاصلهی عملیاتها استراحت کنند.
اما نتانیاهو ارتدوکسها را بسیج نمیکند چون به حمایت احزاب اولترااورژدکس نیاز دارد تا دولتش سر کار بماند. به همین خاطر ترجیح میدهند خدمت نظامی منظم فرزندان ما را تمدید کنند.
دولت ممکن است به زودی فروپاشد چون حزب متحد توراتگرای اولترااورژدکس از ائتلاف بیرون رفته است. آیا اکنون احتمال بیشتری برای طرحهای آتشبس بین اسرائیل و حماس وجود دارد؟
طرحهای جدید آتشبس بسیار مشکلساز هستند. هر دو طرف واقعاً قصد پایان دادن به جنگ را ندارند. ابتدا قرار است فقط نیمی از گروگانها آزاد شوند. و بزالل اسموتریچ و ایتامار بنگویر حتی این آتشبس را هم نمیخواهند.
ما خواهان آتشبس کامل و پایان فوری جنگ هستیم. نتانیاهو همیشه چند مرحله برای آتشبس در نظر میگیرد تا راههای بیشتری برای ادامه جنگ داشته باشد.
حماس هم شرطی برای موافقت با آتشبس گذاشته است: آنها میخواهند ارتش اسرائیل از غزه خارج شود.
برای اسرائیل ماندن در غزه فایدهای ندارد. من زمانی که ۳۰ سال پیش در ارتش بودم، افسر در غزه بودم. و حالا دوباره به آنجا برگشتهایم. ما همین کار را در لبنان هم کردیم، اما آنجا هم هیچ نتیجهای نداشت. میدانیم که درگیریها در غزه گروگانها را بازنمیگرداند.
حضور در غزه برای ما امنیت نمیآورد. سربازان فقط به خاطر بودن آنجا کشته میشوند. باید از غزه خارج شویم. اگر توافقات خوبی – نه فقط با حماس، بلکه با مصر، عربستان سعودی و قطر – انجام شود، آنها مجبور خواهند بود به اوضاع غزه رسیدگی کنند.
یک ابتکار از سوی کشورهای عربی معتدل وجود دارد. در ترکیب با نوعی توافق ابراهیم توسعهیافته که دونالد ترامپ پیش میبرد، میتواند پایهای برای یک طرح صلح جامع باشد – با مشارکت فلسطینیها؟
ما باید جایگزینی برای حماس پیدا کنیم. برای این کار باید قدرت بیشتری به تشکیلات خودگردان فلسطین بدهیم. و میخواهیم توافقات ابراهیم را تحقق بخشیم. مثلاً مصر هیچگاه دوست اسرائیل نبوده است.
پدرم در سال ۱۹۷۳ در آنجا جنگید و گفته بود هرگز به مصر باز نخواهد گشت، حتی اگر توافقی باشد. و این قول را هم حفظ کرد. اما: ما سینا را پس دادیم و از ۴۰ سال پیش مرز آرامی با مصر داریم.
البته در غزه اوضاع بسیار دشوارتر است. غزه یک کشور نیست و هیچ دولتی وجود ندارد که بتوان با آن مذاکره کرد. اما راه شکست حماس، ایجاد ائتلافی از نیروهای کمتر افراطی در منطقه است.
اما چگونه میخواهید دولت خودتان را وادار کنید که به این موضوع رضایت دهد؟ در حال حاضر دولت در حال برنامهریزی برای ایجاد اردوگاهی برای ۶۰۰ هزار فلسطینی بر روی خرابههای رفح است و قصد دارد جمعیت غزه را در جنوب آن منطقه جمع کند.
ما در ماه گذشته بارها مقابل در خانه رئیس ارتش، ایال زامیر، تجمع کردهایم. این کار را به صورت شیفتی انجام میدهیم. او مکث میکند و با مادران صحبت میکند. ما از او میخواهیم این جنگ بیمعنی را تمام کند. مادران جمعیتی سختگیر و پرخشماند، آنها ترسیده و ناامیدند. گفتگوها واقعاً دلخراش است. نتانیاهو فرزندان ما را به عنوان مهرههای شطرنج به کار میگیرد تا خودش سیاسی باقی بماند.
دولت در این سالها به حماس پول داده و به عمد تشکیلات خودگردان فلسطینی را تضعیف کرده است. اسموتریچ و تمام یهودیان افراطی اکنون برنامهریزی میکنند که غزه را دوباره سکونت دهند. خود یهودیت هم افراطیتر میشود. در همین حال، سربازانی که در غزه میجنگند، در سرزمینی کشته میشوند که به ما تعلق ندارد. شاید دیگر خیلی دیر شده باشد، اما اگر بخواهیم آیندهای برای خودمان بسازیم، باید به فلسطینیها آینده بدهیم.
آیا به مادران فلسطینی هم فکر میکنید که مانند شما نگران فرزندانشان هستند؟
همیشه. من همیشه به آنها فکر میکنم. مادران همیشه نگران فرزندانشان هستند، بدون توجه به اینکه چه اتفاقی میافتد. پسرم گفت وقتی در غزه از خانهای به خانه دیگر میرفت، هیچ خانهای نبود که نوشتههای حماس روی آن نباشد. نمیدانم حمایت واقعی مردم از حماس چقدر است. با این حال، ما باید این جنگ را تمام کنیم. باید کشتار غیرنظامیان در هر دو طرف را متوقف کنیم، بهخصوص حالا که در سمت فلسطینیها شدت گرفته است.
من باور ندارم که کشتن غیرنظامیان به هیچکدام از ما کمکی بکند. این کار نه امنیت به منطقه میآورد و نه صلح. در نهایت ما مجبوریم غزه را بازسازی کنیم. شاید رسیدن به صلح واقعی با فلسطینیها سخت باشد، اما حداقل باید آرامش و امنیتی برای منطقه به وجود آوریم.
روتم سیوان-هوفمان پزشک و فعال اجتماعی است. در نوامبر ۲۰۲۳، او که مدیر بخش رادیولوژی مرکز پزشکی میر در کفار سابا است، جنبش «ایما اِرا» («مادران بیدار») را تأسیس کرد.
این مادر سه فرزند که دو تن از آنها در ارتش اسرائیل خدمت میکنند، از دولتش خواستار طرحی برای خروج از جنگ غزه شده است. او همچنین عضو حزب اپوزیسیون سوسیالدموکرات «دموکراتها» در اسرائیل است.
به نقل از روزنامه Tagesspiegel به تاریخ 22 ژوئن 2025