logo





جهل و جنایت

سه شنبه ۱۳ تير ۱۴۰۲ - ۰۴ ژوييه ۲۰۲۳

اسماعیل رضایی

جهل وجنایت دقیقا از رشد دامنه نیاز ها و مطالبات عمومی بر بستر رشد و توسعه دم افرون دامنه دانش و فن و ناتوانی ساختار طبقاتی در پاسخگویی به نیاز ها و مطالبات تغذیه می کند. چرا که جهل دامنه استحصال های انسانی را در بهره گیری از منابع طبیعی و اجتماعی کاهش داده و به رشد بیمارگون ندرت و نایابی الزام و نیاز دامن می زند. روندی که اعتراض و عصیان عمومی را به همراه داشته و زمینه ساز ناامنی های گسترده اجتماعی بوده و جنایات را در لفافه های دروغین مفاهیم ابداعی اجتماعی توسط صاحبان ثروت و قدرت توجیه کرده و به اهرمی برای اختناق و سرکوب محرومان و زحمتکشان مبدل می سازد. جهالت ورزی یعنی دور شدن از واقع گرایی و حقیقت پژوهی که دامنه عوام گرایی را توسعه بخشیده و روند زیست عادت گون و سنتی را استمرار می بخشد.
انسان ها در گردابی از ناامنی های حاصل آموزه های کاذب محیطی گرفتار می باشند. تقابل و تعامل در میان انبوهی از ضرورت های طبیعی و اجتماعی بازخوردهای نامتعارف خویش را از نهادینگی بسیاری از آفت های فکری و درک باژگونه از دریافت های محیطی به دست می آورند. ایستایی و رکود فکری و توقف در ایستارهای گذشته تاریخی به رواج دگم و تحجر فکری منجر شده که با ابرام و اصرار بر قالب های کهنه و مطرود آن، جهل و خرافه را برای توجیه و تاویل باورهای صلب و ثقیل خویش اشاعه می دهند. بنابراین جهل ضمن ندانستن و نفهمیدن، در خود بازخوردهای متحجرانه ای را نهادینه می سازد که با اتکای به دگم و بارزه های فکری متوهم به حیات مادی و فکری عمومی یورش می برد. جهل عموما با خرد و خردورزی بیگانه است و در یک فضای عوامانه بشدت رشد می کند و جاهل پرور است. فضای عوامانه فضای تاریک اندیشی است که اقشار و لایه های مختلف اجتماعی با گرایشات مختلف فکری را در خود جای داده است. آنکه تعصب می ورزد و بر شاکله های فکری و عملی خویش بدون توجه به روندهای جاری و ساری تحول و تکامل ابرام و اصرار دارد؛ جهل می ورزد؛ و بر تداوم و توسعه نگاه عوامانه به حیات جمعی امکان می دهد.

جهل، چراغ خاموش ذهن های تاریک است که ره به روشنایی نمی گشاید. اندیشه مستور در پندار و توهمات غبار گرفته از دگم و تعصب است که خلای معرفتی خویش را با حذف و حد زیستی دیگران پر می کند. در حقیقت جهل بن بست سخت و ثقیل برای تنویر افکار و آرای عمومی است که راه صواب و صلاح برای رستگاری و بهزیستی را سد می نماید. مبتلا و امتلای اندیشه به خرافه و پندارهای زمینی و فرازمینی است که بر سکون و سکوت و تسلیم و تمکین ابرام دارد. جهل اندوخته و انباشته دانسته ها و ندانسته های عهد کهن است که تداوم خود را یا با فریب و اوهام و یا فشار و ارعاب ممکن می سازد. خدایگان را به داوری می پذیرد؛ و حکم و حد آن ها را برای قصاص و عقوبت دیگران بدون توجه به روان و زمان، فرض حتمی و قطعی می داند. پس جهل اگرچه با دین و مذهب پیوندی ناگسستنی دارد؛ ولی دایره و وسعت دامنه آن در ازمنه تاریخ تحولات اجتماعی و انسانی بسیار گسترده و متنوع می باشد. آنکه اندیشه را در حصار امتیاز و اکتساب حدود و حضور می بخشد؛ و دیگران را مطیع و منقاد دنیای فراساختی خود می خواهد؛ نیز جاهل است و با جهل خود، آزادی و رهایی را با بند و بست های منفعت طلبانه و استیلایی به بند می کشد. فقر نتیجه جهل است و جهل ریشه ظلمت و تاریکی است که امکان و بستر فقر و فاقه را تدارک می بیند. بنابراین، انسان ها در دنیای جهل و جنایت می زیند؛ و سر به فرمان خدایگان آسمانی و زمینی خود را از زیست معمول و مطلوب بی بهره ساخته اند.

فاصله ها ایجاد جهل می کنند و دامنه جهالت و جنایت را توسعه می بخشند. گستردگی دامنه جهل را در نگاه انسان ها به روند تکامل تاریخی به وضوح می توان مشاهده کرد. نگاهی که با تجرید و انتزاع پدیده های اقتصادی و اجتماعی از درک و فهم چرایی و چگونگی روند تکاملی فاصله گرفته باشد نیز به نوعی با جنایات عاملان و بانیان فتنه و فساد پیوند می خورند. بسیار کسانی که با تاکید بر شخصیت ها و حکومت ها از روند تکامل تاریخی جامعه و انسان فاصله می گیرند؛ قطعا در تبیین و تحلیل روندهای کنونی رویکردهای جهانی دچار اشتباه فاحش شده؛ و در اتخاذ تصمیم و مواضع خود عموما به نفع ارتجاع و دشمنان مردم عمل می کنند. چرا که اصولا شخصیت ها و حکومت ها در تاریخ همواره نقش تند و یا کند کننده و یا در بدترین حالت به عنوان عوامل وقفه های تاریخی عمل می کنند؛ و هرگز قادر نبوده اند از روند تکامل و تحولات تاریخی جلوگیری نمایند. درک ناقص و فهم نازل ماتریالیسم تاریخی از تبیین دیالکتیکی رویکردهای محیطی جلوگیری نموده و روند پیوند با جهالت و جنایات مرتجعین را تسریع کرده و می کند. جهل دینی سویه بارز اندیشه ورزی محسوب می شود؛ ولی جهل غیر دینی خود حکایتی است که در پس توجیه و تفسیر های به ظاهر علمی و منطقی از در ک واقع و حقیقی روندهای محیطی فاصله گرفته و همانند پندار بافان و متوهمان دینی در تجرید و انتزاع در می غلتند.

جهل، فرگشت را در ساده سازی ها و سهل انگاری های واپسگرایی و اندیشه اتکایی تحلیل می برد. روندی که دامنه غفلت و اغفال را توسعه بخشیده و بسترهای فرضیه سازی ها و نظریه پردازی های بی اساس و بی بنیاد را فراهم می سازد. اکنون جهل در فرازها و مازهای پر پیچ و خم و پیچیده حیات جمعی عنان گسیخته می تازد. چرا که رشد و توسعه دم افزون دامنه دانش و فن و به تبع آن نبود بهداشت روانی لازم برای همگرایی و درک و هضم این حجم گسترده دامنه توسعه و دگرگونی، انسان ها را بسوی هجو و هزل های بلاهت گونه هدایت کرده است. در جهل و جهالت، حجم یافته ها و داشته های علمی و فنی هراس انگیز است. چرا که مسبوق به سابقه نبوده و قدرت تعامل را کاهش می دهد. و اما هراسی که هوش مصنوعی در بین روشنفکران و متخصصان اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است؛ نتیجه جهلی است که نسبت به کارکرد مثبت این تکامل تکنیکی در بهبود زیست اجتماعی، یک درک واقع و حقیقی وجود ندارد. حداقل دو پدیده عمده در توسعه دامنه هوش مصنوعی خود را نشان خواهند داد. یکی اینکه به دلیل هزینه بر بودن و در نتیجه کاهش ارزش افزایی آن و همچنین نیاز به جایگزینی های ممتد آن به دلیل دگرگونی های سریع در کارکردهای هوش مصنوعی، بخش خصوصی را از بهره گیری گسترده و همه جانبه آن دور می سازد؛ و در نتیجه نقش دولت را در اداره امور اجتماعی وسیع تر و گسترده تر خواهد نمود. دوم اینکه دامنه زیست مشارکتی را برای استفاده بهینه از پتانسیل هوش مصنوعی افزایش خواهد داد. دو پدیده ای که نافی رویکردهای کنونی دولت های سرمایه داری در سطح جهانی می باشند.

جهل وجنایت دقیقا از رشد دامنه نیاز ها و مطالبات عمومی بر بستر رشد و توسعه دم افرون دامنه دانش و فن و ناتوانی ساختار طبقاتی در پاسخگویی به نیاز ها و مطالبات تغذیه می کند. چرا که جهل دامنه استحصال های انسانی را در بهره گیری از منابع طبیعی و اجتماعی کاهش داده و به رشد بیمارگون ندرت و نایابی الزام و نیاز دامن می زند. روندی که اعتراض و عصیان عمومی را به همراه داشته و زمینه ساز ناامنی های گسترده اجتماعی بوده و جنایات را در لفافه های دروغین مفاهیم ابداعی اجتماعی توسط صاحبان ثروت و قدرت توجیه کرده و به اهرمی برای اختناق و سرکوب محرومان و زحمتکشان مبدل می سازد. جهالت ورزی یعنی دور شدن از واقع گرایی و حقیقت پژوهی که دامنه عوام گرایی را توسعه بخشیده و روند زیست عادت گون و سنتی را استمرار می بخشد. در جهل کنونی انسان ها نسبت به روندهای تکامل و تحول تاریخی، عوام گرایی به عنوان یک پدیده عام و همه گیر خود را نشان می دهد. براین اساس است که نگاه تک ساحتی و تک بنی به روندهای جاری و ساری حیات اجتماعی عمومیت یافته و پروسۀ دیالکتیکی رویکردی اجتماعی در بوته اجمال قرار گرفته است. این روند تعمیمی برآمد جریان های ارتجاعی چون راست و راست افراطی را تقویت نموده و جامعه و انسان را در کورانی از ناامنی های اقتصادی و اجتماعی فرو برده است.

نقطه عزیمت عوام گرایی شور منفعل است و جزم منهزم که با دلمشغولی های کاذب و قالب های فکری از پیش تعیین شده؛ خود را با لذت های قدسی و روحانی مشغول می دارد. توکل و تساهل را جانمایه زیست تکرار مکررات خویش نموده و رنج دانستن و شناختن را با عادت و سنن معاوضه می نماید. قلمرو اندیشه را با هیاهو و جنجال پر می کند تا تعبد را به جای تعهد بنشاند.از القا پذیری بالایی برخوردار بوده و در دام آگاهی های کاذب ره صواب نمی یابد. در ولع شهرت و مغفرت به هر رذالت و دنائت و دروغ و ریا روی می آورد. خود را افضل العلما می پندارد؛ ولی در دریوزه گی و تکدی گری و همچنین بلاهت گویی و هرزه درایی قائم به ذات است. سیاست باز است؛ در حالی که هیچ از سیاست نمی داند؛ در همه مسائل سیاسی و اجتماعی خود را خبره و سرآمد می داند. استدلال را برآمد استقلال اندیشه نمی داند بلکه وابسته به رویکردهای گذشته و آثار و اقوال بجا مانده از گذشتگان می داند. وبسیاری از رویکردهای مذموم و مشئون از آلودگی های وهن آلود زیستی به دلیل جهالت و بی خردی که نقش بارزی را در جنایات انسانی بازی کرده و می کنند.

جهل، مکانیسم پویا و پایای اجتماعی را در توقف و سکون ایده ای خود تحلیل می برد. جهالت ناشی از انجماد اندیشه، یکی از نمودهای بازدارنده رهیافت های انسانی بسوی آزادی و رهایی از قید و بندهای اسارت بار اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. جهان کنونی در گمگشتگی انسان ها ناشی از جهل ادراکی و شناختی روندهای تحول و تکامل محیطی، دچار نوعی هرج و مرج فکری گردیده که در راستای منافع صاحبان قدرت و ثروت عمل می کند. این فرایند در بین نیروهای مترقی به ویژه نیروهای چپ بارزتر و شاخص تر خود را نشان می دهد. احزاب، سازمان های چپ و دیگر جریان های فکری مترقی که در سازه های فکری گذشته متوقف شده و راه حل های برون رفت از معضلات و مبرمات کنونی را در قالب های فکری انجمادی گذشته جستجو می کنند. هنوز با بازخوانی و باز گویی شاخصه های امپریالیستی قرن بیستمی نظام سلطه سرمایه برای مبارزات کنونی محرومان و زحمتکشان نسخه می پیچند و در اغفال و غفلت های ممتد تاریخی خویش متوقف شده اند. به دلیل نادیده انگاشتن روندهای کنونی تکامل تاریخی جامعه و انسان، به تحجر ایده ای مبتلا شده و با الگوگیری از القائات کاذب متکاثر محیطی، در انتزاع و تجرید در غلتیده و در انتخاب شیوه های اصولی و مطلوب برای زدایش پلیدی های ایده و عمل ناتوان شده اند.

نتیجه اینکه: انسان ها تحت اسارت ضرورت های ناشناخته طبیعی و اجتماعی بسیاری قرار دارند که ضمن ایجاد محدودیت در زیست متعامل اجتماعی آن ها، دانسته های آن ها را نیز تحت سیطره عادات و سنن، از روند طبیعی رشد و بالندگی جامعه و انسان از حیّز انتفاع باز داشته اند. این توقف و ایستایی در بارزه های فکری گذشته، اندیشه ورزی را در انجماد و تعصب واگذاشته و دامنه جهل را نسبت به رخدادها و رویکردهای محیطی فزونی بخشیده است. جهل اگرچه شاخص ترین نمود دین خویی محسوب می شود؛ ولی دیگر جریان های فکری که تحت تاثیر القائات مداوم سازوکارهای طبقاتی از درک واقع روندهای کنونی دور شده اند نیز با جهالت خویش موجد کندی و یا وقفه در فرایند طبیعی تحول و تکامل اجتماعی گردیده اند. جهل برای گذر از موانع و محدودیت های گذر حیات خویش به جنایت متوسل می شود. چرا که جهل و تحجر نگاه بسته و خسته ای است که قدرت برتافتن و همگرایی با روند تحول و تکامل را نداشته و تداوم حیات خویش را با رد و حذف رقیب ممکن می سازد. اکنون در سطح جهانی یک نبرد سرنوشت ساز بین جهل و دانایی برقرار است که بشریت را در مسیر تنگناهای زیستی مهیبی قرار داده است. اکنون فقط جهل و نادانی دینداران نیست که مانع تعاملات زیستی مطلوب محسوب می شوند؛ بلکه دیگر جریانات فکری از جمله نیروهای مترقی و چپ نیز تحت تاثیر القائات مداوم ساختار مسلط طبقاتی در انتزاع و تجرید رویکردهای محیطی و همچنین تکیه بر بارزه های فکری گذشته، به عاملی اساسی در انحراف مبارزاتی توده ها مبدل شده اند. هرج و مرج فکری ناشی از جهل، اکنون به عامل بازدارندۀ رشد و کمال مکانیسم پایا و پویای اجتماعی مبدل شده است.

اسماعیل رضایی
پاریس
03:07:2023

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد