logo





نگاهی بر ساختار و هویت سیاسی اتحاد جمهویخواهان ایران

سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۸ - ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹

م. آذری

masoud-azari-s.jpg
هر تشکیلات سیاسی مبتنی بر اهداف و آماج های برنامه ای خود و همچنین امکانات، شرایط و ملاحظات سیاسی کشور مکانیزم های متناسب را جهت فعالیتهای سیاسی خود برمی گزیند.
اتحاد جمهوریخواهان در این زمینه دارای دو مولفه پایه ای ست
هدف و انگیزه زایش این تشکل سیاسی همانگونه که از نام آن مشخص است اتحاد وسیع ترین طیف های جمهوریخواه سکولار برای ایفای نقش در صفحه شطرنج سیاسی ایران بود. این تشکل حزب نمی توانست باشد چرا که بخش عمده بنیانگزاران آن را افرادی تشکیل می دادند که خود در عین حال عضو سازمان ها و احزاب دیگری بودند. به عبارتی این اتحاد چه به لحاظ تعریف ماهیت خود و چه از منظر نیروهای تشکیل دهنده آن جوهری مبتنی بر اتحاد داشته و دارد.
مولفه دوم این اتحاد حضور در خارج از کشور است. اعضای اتحاد به دلیل شرایط تحمیل شده توسط جمهوری اسلامی امکان فعالیت قانونی در کشور را نداشته و همچون اعضای بسیاری از سازمان های سیاسی اپوزیسیون، در خارج از کشور اقامت دارند. این نکته مرکزی خود در هویت و چگونگی سازماندهی فعالیت های اتحاد نقش کلیدی دارد.
تشکیلات اتحاد جمهوریخواهان متاثر از این دو مولفه از بدو تشکیل آن بوده و هم اکنون نیز پس از گذشت حدود شش سال از تاسیس آن می رود تا چهارمین همایش خود را برگزار نماید.
تلاش این نوشته شکافتن ابعاد مهم ساختاری و هویتی اجا و اراپه راهکارهای متناسب در این زمینه است.
قبل از آن که وارد مسایل ساختار تشکیلاتی این اتحاد شوم مکثی بر چشم اندازهای حرکت این اتحاد در آینده ای نزدیک بعنوان یک نیروی سیاسی خارج از کشوری خواهم داشت.
اتحاد جمهوریخواهان ایران هر چند در شروع کار خویش تشکلی توانمند و به لحاظ کمیت و کیفیت اعضای خود یکی از قوی ترین سازمان های اپوزیسیون خارج از کشور محسوب می شد، اما به مرور زمان ریزش نیرو به طور روزافزونی آغاز گردید و در چشم انداز آتی نیز تغییری بر وضع موجود قابل رصد کردن نیست.
به باور من شناخت ریشه های چنین فراز و فرودی گام نخست برای برداشتن گام های آتی آن است.
هر سازمان سیاسی هویتی دارد که در سرفصل شناسنامه اش، تاریخچه، اهداف، مواضع سیاسی و عملکرد آن تشکل مهر می خورد. از این منظر اتحاد دارای شناسنامه معینی هست و از سکوی چنین پیشینه ای می باید مورد بررسی قرار گیرد.

آسیب شناسی اتحاد جمهوریخواهان ایران

اتحاد جمهوریخواهان دارای نقاط قوت و ضعف منحصر به خود است که به طور مجمل بشرح زیراند:

نقاط قوت

یکی از مهمترین نقاط قوت این جریان سیاسی بنای جمهوریخواهی و سکولاریستی آن و تلاش در گردآوری و اتحاد مجموعه طیف های سیاسی اپوزیسیون حول چنین شالوه ایست.
دومین مشخصه و نکته قابل اتکا و اعتنا برای این تشکل، حضور افرادی ست با سابقه بسیار طولانی و با کیفیت در صحنه سیاسی ایران.

نقاط ضعف

عدم حضور در ایران و نداشتن ارتباط مستقیم با مردم داخل کشور
عدم ارتباط مستقیم و فعال با نیروهای سیاسی همسو در داخل کشور
ناروشن بودن ماهیت این تشکل به عنوان حزب، اتحاد، اتحادیه، جبهه و هم چنین ناروشن بودن تعیین سمت تلاش خود برای فعالیت در داخل و یا خارج از کشور

با برشمردن عمده ترین رئوس نقاط قوت و ضعف در شمایی کلی، قدری نیز به بررسی این مسئله در ارتباط با چگونگی کارکرد درون تشکیلاتی ان خواهم پرداخت.
اتحاد جمهوریخواهان ایران از بدو تولد پارادوکسی را در خود ایجاد نمود که حاصل آن تولد نوزادی دو سر بود! علت امر در داشتن یک پای بخشی از اعضا و رهبری آن در یک سازمان سیاسی شناسنامه دار جداگانه بود و پای دیگرش در درون رهبری اتحاد. این امر با نوشتن اساسنامه ای که تشابهی جز به اساسنامه های متعارف احزاب ندارد نهادینه گشت ، هر چند بر روی کاغذ بر حزب نبودن این تشکل سیاسی تاکید و اصرار می شد. نگاهی به تاریخچه این اتحاد نشان می دهد که سر برآوردن فراکسیون و نهادینه شدن آن در اساسنامه گامی بود در جهت پذیرش هویت حزبی آن در عمل، حال ان که سازوکارهای تشکیل یک حزب با خاستگاه و هویت این جریان سیاسی به عنوان تشکلی مبتنی بر اتحاد مغایرت و تضادی جدی داشت.
ناتوانی و عدم توافق و تفاهم در رهبری اجا برای رسیدن به موضعگیری های سیاسی شفاف تا قبل از انتخابات اخیر نیز از دیگر موارد بروز چنین پاردوکس درونی بود.
به عبارت دیگر این تشکل سیاسی از بدو موجودیت قادر نگشت هویت سیاسی و ساختار تشکیلاتی خود را شفاف ساخته و به دلیل تناقضات نهفته در جوهر وجودی و ساختار خود، راه قابل اتکا و استواری را در دراز مدت بنیان نهد و این خود از بزرگ ترین دلایل ریزش گسترده نیروهای اولیه جمع شده در کنار این نیرو بود.

چه می توان کرد؟

پاسخ بدین سئوال پیچیده و وابسته به خواست و نظر دیگر فعالین سیاسی چه در درون و برون از اتحاد جمهوریخواهان دارد. دراین باره می توان از طرق مختلف نظرخواهی و نظرسنجی نمود و بر اساس یافته های چنین تحقیقی به پاسخ آن نزدیک شد. این امر به ویژه در شرایط فعلی که خون تازه ای بر پیکر هواداران جمهوریخواه و سکولار چه در داخل و خارج از کشور تزریق شده از اهمیت مرکزی برخوردار است.
به باور من به قول شاعر زنده یاد سپهری، چشم ها را باید شست و صورت مسئله را ابتدا به طور دقیق ترسیم نمود.

سئوال اساسی چنین هست

با توجه به مجموعه پارامترهایی که در بالا به گوشه ای به آن ها اشاره شد نیروهای جمهوریخواه و سکولار جامعه چگونه باید خود را سازماندهی کنند که برای اهداف دراز مدتشان که همانا برقراری نظام سیاسی مبتنی بر جمهوری و رای مردم است، نه بار خاطر که یار شاطر شوند؟
ممکن هست عده ای بر این نظر باشند که در برنامه های احزاب گوناگون فعلی چنین آماجی در کنار سایر خواست های حداقلی و یا حداکثری گنجانده شده و اساسا لزومی بر تشکیل سازمانی نوین و یا پیوستن به اجا برای رسیدن به چنین هدفی نیست.
خب، این نگاه نه در نظر بلکه به طور ملموس هم اکنون واقعیت موجود سازمان های اپوزیسیون متنوع حاضر در صحنه هست. به عبارتی می باید ابتدا بدین سئوال پایه ای پاسخ داد که ضرورت تشکیل سازمانی سراسری و گسترده مبتنی بر خواست مرکزی جمهوریخواهی درچیست و چه لباسی مناسب را می توان بر آن پوشاند؟
به اعتقاد من چنین ضرورتی را فریاد میلیونی مردم در جریان تظاهرات ماه های اخیر به خوبی به گوش همگان رسانده است. مسئله پیش روی ما نزدیکی و همکاری همه نیروهایی ست که چه در داخل و خارج کشور معضل اولیه شان پذیرش و احترام حکومت به آرا مردم است. هر چند نیروهای معترض به نتایج انتخاباتی را طیف وسیعی از گرایشات سیاسی تشکیل می دهند، اما همگی بر جمهوریت و پذیرش رای مردم به عنوان فصل الخطاب همصدایی و همزبانی، تردیدی ندارند. کثرت گرایی درون نیروهای جمهوریخواه نه تصادفی که ناشی از دینامیک بالنده چنین نیروی اجتماعی ست. اعتقاد بخشی از اصلاح طلبان درونی مبتنی بر پذیرش ساختار جمهوری اسلامی و تلاش در جهت اصلاح آن مانعی در همکاری با نیروهای معتقد به جمهوری بی پسوند و پیشوند ایجاد نمی کند، چرا که اشتراک این دو نیرو در نقطه تلاقی کف خواست های حداقلی جمهوریخواهان با سقف حداکثری بخشی از اصلاح طلبان درونی از بعد چگونگی توزیع و بازتولید قدرت سیاسی به هم رسیده است، در عین حال خواست مرحله ای متناسب با توازن قوا و ملاحظات سیاسی تغییر پذیرند.
البته طیف درونی نیروهای اصلاح طلب داخلی متنوع بوده ودر بین آن ها نیروهای سکولار با باورهای مذهبی را نیز به وفور می توان یافت.
طیف وسیع جمهوریخواهان حزب و یا بلوک سیاسی نیست که در صورت پیروزی در فلان انتخابات برنامه مدون و مورد توافقی را برای سیاست گذاری داخلی و یا خارجی داشته باشد. جمهوریخواه می تواند بازاری ، پولدار ، فقیر ، کارمند ، کارگر، شاغل ، بیکار ، زن ، مرد و... را در بر گیرد و بر این مبنا نیروهای سیاسی جمهوریخواه نیز طبیعتا با گرایشات راست، میانه و چپ در صحنه سیاسی آینده ایران حضور خواهند داشت. فصل مشترک همه جمهوریخواهان ادواری بودن و چرخش قدرت سیاسی بر اساس رای آزادانه مردم است. بر این اساس در مرحله کنونی ما نیازمند اتحاد تمامی نیروهایی هستیم که سوای جهت گیری برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود برای آینده ایران در این امر توافق دارند که بدون ساختار جمهوریت در نطام سیاسی رسیدن به اماج هایشان غیر عملی خواهد بود. و برای رسیدن به چنین هدفی تشکلی لازم هست که بتواند چتر فراگیر خواست چنین نیروی عظیم اجتماعی گردد.
از این زاویه ما تا رسیدن به چنین تشکیلاتی راه درازی را در پیش روی داریم، و شاید هم به دلیل کمبود و یا نبود پیش زمینه ها و بسترهای اولیه امری ناممکن و اتوپیایی تصور گردد.
اما به قولی هیچ عملی میسر نیست مگر آن که ابتدا آرزویی را نشانه گرفت.
و چنین آرزویی توسط اتحاد جمهوریخواهان ایران شش سال قبل بیان شد. این که تجربیات اندوخته شده این سازمان طی این سال ها به کدام جهت سمت گیری خواهند نمود سئوالی ست که چهارمین همایش این اتحاد بزودی پاسخش را خواهد داد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد