میکُشيد و میگوئيد: برای خداست.
پس برای خدا
خود را هم بکُشيد !
* * *
اگر این است مذهب ، سیاست
گُل حق دارد
که زیرِ پرچمِ خود بنشیند !
* * *
بازو به بازوی آتش می آيیم
به ديدار پنبه زارِ شما دروغگویان !
* * *
شيخ ، کلاه برسرِ ديگران که می گذارد ، هيچ
عمامه هم می گذارد
سرِ کلاه !
* * *
از ما می دزدی ؟
بدزد !
ببین
که ما سبک تر پرواز می کنيم
و تو سنگینتر
فرو می روی !
* * *
اگر عشق جهنمی باشد
بهشت
از آتش حسرت
خواهد سوخت !
* * *
میگوييد، شیطان در قیامت می رود به جهنم ؟
اما تا قیامت . . .
در بهشت است !
* * *
اگر شیخ به بهشت برود
فرشتگان به جهنم پناهنده میشوند !
واگر شیخ به جهنم برود،
شيطان
از بهشت تقاضای پناهندگی میکند !
* * *
عبا و عمامه را مُد کنید بیاید در بازار
تا فقیه عالیقدر
به کت شلوار مقدس
پناهنده شود !
* * *
به غار برگردانید
اصحابِ کهف را
سفینه جای آيين غار نشینی نيست !
* * *
آتش میزنید کتاب ها را
تا راه برای رهزنان
روشن شود !
* * *
سکوت
دشمن را از هتاکیِ خود می ترساند !
* * *
شراب، عشق است
پیاله ، دانشگاه
مسجد ؟
بطری خالی است !
* * *
شيخ است که جهنم را افتتاح می کند
نه شیطان !
* * *
آنجا که درختی خشکیده است
دریا بودن
ننگ است !
* * *
حافظ جان!
حقهی شیخ، به همان مُهر و نشان است که بود !
* * *
مشتِ هیچ تقلبی بسته نمی ماند
* * *
جنابِ شيخ !
خدا به گناهانِ من افتخار می کند !
* * *
اگرآخوند نفوذ کند به زیردریا
فلسهای ماهی را
می کند چادرِ ماهی !
وماهی دیگر
بوسه نمی زند به آب
شعار میدهد: مرگ بر آب !
* * *
حضورِ کَرکَس بر درخت
درخت را
ترسناک میکند !
* * *
هموطن!
تو برايم تمامِ ایرانی
گربهی ملوس من
بیا . . . تا نازت کنم
* * *
حاکم، مُردنی است
به اقيانوسِ مردم بپيوند
که پيش رفتنی است