«برنامه همکاریهای جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» سندی است که به نام قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین شهرت یافته است، این سند امّا قرارداد نیست زیرا که در آن صورت حتماً میبایستی به تصویب مجلس برسد. بلکه یادداشت تفاهمی است که بیانگر عزم این دو کشور در خصوص یک راهبرد بلندمدت همکاری میباشد.
در مطلع این سند آمده است جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران به عنوان دو تمدن کهن آسیایی و دو شریک نزدیک در عرصههای تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی هستند، با دیدگاهها و منافع مشترک بسیار در عرصه دوجانبه و چندجانبه بوده و یکدیگر را شریک راهبردی مهم خویش تلقی می کنند.
مطابق با پیشنویس این سند که مشتمل بر ۹ بند و ۳ ضمیمه است چین در ایران در همۀ بخشها سرمایهگذاری و انتقال دانش خواهد نمود واگذاری هیچ منطقه و یا هیچ انحصار متقابل و یا یکجانبه ای مطرح نبوده و لذا فاقد اعطاء هرگونه حق انحصاری است. همچنین در این سند مدیریت، اداره و یا بهرهبرداری از هیج منطقه و یا حوزهای واگذار نشده است. همچنین این سند بیشتر شکل یک تفاهم نامه را داشته و حاوی هیچ عدد و رقمی نیز نمیباشد.
در این سند ۲۵ ساله ضمانت اجرایی برای هیچیک از دو طرف ایران و چین در نظر گرفته نشده است؛ بنابراین، هدفگذاریهایی که در این عزمنامه و ضمائم آن صورت پذیرفته در هر مرحله از سوی طرفین میتواند اجرا نشود و اجرایش متوقف شود، مگر آنکه بعدها در چارچوب هر بند قراردادهای همکاری دارای ضمانت اجرایی تنظیم شود و قاعدتاً آن قراردادها هستند که نیاز به ارزیابی و نقد و بررسیهای جداگانهای دارند.
این سند در حال حاضر تنها چارچوب و چشمانداز یک همکاری و مشارکت راهبردی بین دو کشور ایران و چین را در سطح منطقه و جهان ترسیم میکند. محتوی مشخص این همکاریها متعاقباً توسط قراردادهای جداگانه تعیین و صورتبندی خواهد شد.
منتقدین و مخالفین سند همکاری ایران و چین بعضاً میگویند: "چین در گذشته و در اغلب موارد پس از اینکه متعهد به توسعه بخش انرژی ایران شد، به تعهد خود عمل نکرد. هیچ تضمینی وجود ندارد که باز هم چنین نکند و به دنبال فرصتهای بهتر، ایران را ترک نکند. سوم اینکه رویکرد چین به توسعه منابع کشورهای دیگر، همانطور که در آفریقا نشان داده، صرفاً اقدامی جهت منافع مالی خود بوده است. چین هیچگونه علاقهای به توسعه و پیشرفت نیروی کار محلی یا پایگاه فنّاورانه آن ندارد." بایستی در خصوص همۀ این موارد انتقادی گفته شود که این رویه تنها خاص چین نیست، همهٔ قدرتهای بیگانه در طول تاریخ استیلای خود در میهن ما این چنین رفتاری داشته اند. برای گرفتارنشدن دوباره در این رابطه یکطرفهٔ سلطه تنها راه ممکن بالا بردن توان اتحاد و اقتدار ملی ما ایرانیان است .
بهر حال این حق و وظیفه افکارعمومی ملی و شهروندان این سرزمین است که با دقت و نقّادانه و به دور از شلتاقهای جارچیها و غوغاسالاران میدان سیاست وطنی این فرآیند را دنبال کنند. هیچ کشوری از جمله ایران بزرگ و پهناور ما قطعاً قادر نخواهد بود که در دریای مواج و پرتلاطم سیاست بینالمللی بدون مشارکتهای راهبردی در پیمانهای نظامی – امنیتی و سیاسی – اقتصادی در دنیای امروز چالشهای در پیش روی خود را مدیریت کند. پیشرفت و توسعه میهن ما تنها در همکاری و چندجانبهگرایی میسر میگردد نه در تنهایی و انزوا. مشارکت راهبردی در کنار یک بازیگر قدرتمند جهانی با حق وتو در سازمان ملل متحد اگر بتواند تأمینکنندۀ لااقل بخشی از منافع ملی ما باشد قطعاً بدون هزینه نیز نخواهد بود. عضویت در باشگاه بدنسازی هم بدون حق عضویت امکانپذیر نمیباشد.
سند همکاری ایران با کشور چین بههیچوجه مانعی در سر راه عقد قراردادهای همکاری با سایر کشورهای جهان بوجود نمیآورد ایرانیان حق دارند در راستای راهبرد «توازن و تعادل» و «چندجانبهگرایی» در سیاست خارجی جهت حفظ و گسترش منافع ملی خود با تمامی بازیگران منطقهای و جهانی پیمانهای همکاری امضاء کند.
خیالبافیهای توطئهگرایانه و «داییجان ناپلئونی» در سیاست خارجی و سیاست بینالملل به ویژه در میهن ما همواره جذابیّت و طرفداران خود را داشتهاند این نظریهپردازیها اما در اغلب موارد فاقد هرگونه ارزش علمی و عملی بودهاند.
نباید به گماشتگان سرویسهای سیاهنمایی و لجنپراکنی بیگانه اجازه داد سدّ راه دست یازیدن این ملت به فرداهای بهتر بگردند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد