logo





وطنم وطنم

شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳ فوريه ۲۰۲۱

بهمن پارسا

به گلهای قالی می ماند وطنم
که کسی آنرا در سه گاه می خواند!
و نبضِ طبلهای تو خالی
در چهار جهتِ اصلی و فرعیات آن می تَپَد
و خواب کَلَم ها آرامتر از بهمن ِ آنسال است.
به ترمه های صنایع دستی می ماند وطنم
که کسی " سوغات " آورده
با قدری زعفران اعلا
و حال ِ علم الهدی بسی خوب تر است از پارسال.
فروشگاهی است وطنم
یکی اینجا
یکی آنجا
یکی همه جا
که بلیط کُنسرت می فروشد و
برنج مادر و نان ِ بربری
تافتون ، سنگگ...
همینکه از در وارد میشوی
موسیقی اصیلِ وطنی شده ی غربتی
مینالَد و کسی نمی پرسد :
نازنین ترا که غم وطن است
اینجا چه میکنی در "غُربت" !
و در این احوال چه عشقی میکند " سپاه "
به هفت سین می ماند وطنم
که همه ساله چیده ام بامید
" سالِ دیگر همین وقت در وطن "
چهل سال است اینک وطنم
گلِ قالی است در سه گاه
مرثیه یی است در فروشگاه
نان بربری است یا تافتون و یا لواش
بر سفره ی ترمه ی سوغاتی
و زعفران ِ بر روی برنج ِ خوب هندی،
چه گرم است بازار بسیج میلیونی هنوز.
از ماهی هم که دیگر نگو!
آزادش گیر نمی آید به سالمُن قناعت میکنم.
در هوای وطن نشد نفس بکشم
به هوای وطن " کُنسِرتی " شده ام
آخ وطنم ، وطنم ، وطنم
نمیدانم من سَرت کلاه گذاشتم
و یا که حسن و حسین و ابلفضل
کلاه از سَرَت برداشتند؟
خلاصه که وطن ،
من هرجا میروم
در فروشگاه های ایرانی
به دنبالت میگردم
کاش تنوع کالا هایت را بیشتر کنی " وطن "
لباس شخصی هایت همه جا هستند
آدم خورانت نیز
اگر از من دلخوری بگو
خودم ترتیب خودم را میدهم
تا تو به زحمت در نشوی وطن.
ای سه گاه سوزناک ِ گل های زعفرانی قالی ِ ماهی در هم تبریز!
**************************************************
هفدهم بهمن 1399 .




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد