احسان طبری در کنار آذر بینیاز (همسر) و کارن طبری (فرزند)
زنده یاد احسان طبری، متولد ۱۹ بهمن ۱۲۹۵ در شهر ساری، در بند ۹ "باپچپچۀ پاییز" (آبان۱۳۶۱) با نثری موزون و شاعرانه می گوید: "در آستانِ اطلسینِ سحرگاه، من، مسافرِ شبپیما، چون تندیسی فسردم، ایستادم، خم شدم، نشستم، جان دادم، خاک شدم، بادم افشاند و به دستِ چرخشِ جاوید سپرد تا به لبخندِ پیروزی تو بنگرم ای نبیرهی من! نصیبِ من آسیب بود وُ توشۀ من نبرد"...
و گوشه ای از این آسیب ها شامل: چهار سال زندان در بند هفتم زندان قصر، دو سال تبعید به اراک در زمان رضاشاه، ۳۰ سال مهاجرت اجباری با دو بار حکم اعدام غیابی در زمان محمدرضا شاه، و پس از بازگشت به ایران در پی پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷و یورش سالهای ۶۱-۶۲ نیز یکبار حکم اعدام حضوری، یکبار اعدام مصنوعی و ۶ سال شکنجه و زندان و حصر و... همه سهم "پرویز" و همراه وفادار زندگیش "آذر" از زندگی پُر رنج و شکنج بر روی این کره خاکی بود. ("پرویز" نام خانوادگی احسان بود که آذر و دیگران در درون خانه و بستگان با آن صدایش میزدند و در سالهای نخست مهاجرت به اتحاد شوروی نیز با نام مستعار "پرویز شاد" مقالات و آثارش را منتشر و در رادیو مسکو تولید برنامه و گویندگی میکرد).
طبری در جایی نوشته بود: "پیروزیِ ما، پیروزیِ تمامِ آن فهرستِ دور و درازِ قهرمانان و شهیدانی است که در تاریخِ چند هزار سالۀ بشر تحقیر شدند و ستمکاران آنها را نه فقط مغلوب ساختند، بلکه احمق شمردند. روزی تندیس ها و نام های آن ها جهانِ ما را خواهد آراست و به بشریتِ وارسته خواهد گفت: بهروزیِ امروزیِ تو، خونبهای یک تاریخِ زجر آلودِ طولانیِ جان های پاک است که با جانوران دست به گریبان بودند.."
با خاموشی گرفتن شمع حیاتِ مادّی احسان طبری در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸، جهان برای آزادیخواهان بی تردید جای تنگتری شد و اکنون به بهانۀ زادروز احسان طبری، بسیار میتوان از نبوغ، شخصیت و تاثیرات فرهنگی و سیاسی اندیشههای او بر جامعه ایران و خاورمیانه گفت و نوشت، ولی میخواهم مستنداتی در بارۀ سه بار حکم اعدام صادرشده در دو رژیم ستمشاهی و ستمشیخی برای او را به علاقمندان پژوهش حقایق تاریخی تقدیم کنم، با این باور که شخصیت انسانی و جایگاه علمی او بدون وجود این احکام ضدانسانی نیز یگانه و والاست.
حکم اعدام اول (غیابی)
در تاریخ اردیبهشت ۱۳۲۸ (یکسال پس از واقعه ترور شاه) دادگاه جنایی شماره۲ فرماندار نظامی آقایان دکتر فریدون کشاورز، دکتر رضا رادمنش، عبدالصمد کامبخش، احسان طبری، علی امیرخیزی، ایرج اسکندری، رضا روستا و آرداشس(اردشیر) آوانسیان را به اتهام فعالیت کمونیستی محکوم به اعدام نمود و عده دیگری مانند مریم فیروز، دکتر محمد بهرامی، دکتر فروتن، امان الله قریشی، یوسف جمارانی، محمد شریفی، پطروس شمعون، مهندس مهدی شریفی را از پنج تا ۱۰سال محکوم به حبس نمود. این تعداد از رهبران و کادرهای فعال حزب با آغاز دستگیری رهبران پس از ترور شاه توانسته بودند مخفی شوند که به تدریج از کشور خارج شدند.
منبع: روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی؛ کتاب مصور ۲ جلدی تالیف دکتر باقر عاقلی؛ چاپ هشتم ۱۳۸۷ نشر نامک
حکم اعدام دوم (غیابی)
در تاریخ بهمن ۱۳۴۴ پیرو فرار ۲۴ آذر۱۳۲۹ گروه ۱۰ نفره رهبران حزب از زندان قصر تهران دادگاه شماره ۲ دادرسی ارتش شاهنشاهی در سال ۱۳۴۴ رهبران حزب که از زندان گریخته بودند و شماری دیگر از اعضای رهبری حزب را که پس از کودتا دستگیر نشده و اعدام نشده بودند، به شرح زیر غیابا به اعدام و حبس محکوم کرد:
ایرج اسکندری، رضا ردامنش، فریدون کشاورز، احسان طبری، رضا روستا، عبدالصمد کامبخش، قزوینی، آوانسیان، امیرخیزی، شمعونی، جمارانی، بابازاده، بقراطی و فروتن به اعدام محکوم شدند و مریم فیروز نیز به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد.
منبع: صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخ چهارم بهمن ۱۳۴۴ که خبر محکوم به اعدام شدن رهبران از ایران خارج شده حزب توده ایران را در کنار خبر ورود سوفیالورن و دختر چارلی چاپلین و عمر شریف به تهران منتشر کرد. کتاب دوجلدی "روزشمار تاریخ ایران" تالیف دکتر باقر عاقلی نیز در کتابفروشی های تهران و شهرستانها قابل تهیه است و برای مشاهده روزنامه اطلاعات میتوان به مرکز اسناد و کتابخانه ملی مراجعه کرد.
حکم اعدام سوم (حضوری)
دوسال و چهارماه پس از یورش دوم گزمگان رژیم اسلامی در اردیبهشت ۱۳۶۲ و بازداشت مابقی رهبران حزب تودۀ ایران و از جمله احسان طبری، حکم دادگاه در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۶۴ صادره از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز در مورد احسان طبری چنین اظهار میکند:
"نحوۀ برخوردهای متهم در دادگاه انقلاب اسلامی و کمگوییهای او در مسایلِ مطروحه و اتهاماتِ انتسابی و قرائن و شواهدِ حالیّه و مقالیّه این اطمینان را به وجود آورد که ادعای او مبنی بر توبه و بازگشت از راه و روش قبلی و همکاری با دادستانی تماماً عاری از حقیقت بوده و صرفا برای فرار از تحملِ کیفر و مجازات میباشد… لذا به استناد ماده ۲۰۲ قانون حدود و قصاص به اعدام او اظهارنظر مینماید."
منبع این حکم نیز گزارشی است بر پایۀ پژوهشی از "تورج اتابکی" با دسترسی محدود به آرشیو اسناد و اوراق محاکمات دهه ۶۰ برخی رهبران سیاسی چپ در ایران که به قلم مهرنوش هاتفی در سایت رادیو زمانه در لینک زیر انتشار یافته است:
https://www.radiozamaneh.com/328273
پینوشت:
۱- تیتر برگرفته از توصیف هوشنگ ابتهاج(سایه) در بارۀ احسان طبری است و با سپاس از دوست عزیزی که این عکس خانوادگی را در اختیارم گذاشت.
۲- متن حکم اعدام سوم مبنی بر عدم شکستن و توبۀ احسان طبری در سیاهچالهای جمهوری اسلامی همانند اعتراف چندی پیش عبدالکریم سروش در بارۀ دیدار طبری با فک شکسته در منزل علامه محمدتقی جعفری تماما بر ادعای محافل امنیتی جمهوری اسلامی و "کژراهه"نویسان مبنی بر شکستن و توبۀ طبری خط بطلان پررنگی می کشد و نشان از مقاومت او در برابر فشارهای بازجویان و شکنجهگران دارد.