۱
من اینجا تا توانی در تنم هست،
و تا در جان هوای ماندنم هست،
به ذرات وجودم تا دم مرگ
امید بازگشت میهنم هست!
۲
به چشم انداز زیبای دماوند،
به جیحون و بخارا و سمرقند،
به آن خاک شرافتمند سوگند
که نتوان دل از آن کاشانه برکند!
۳
به پیوند من و آن خاک سوگند
به دشتستان، به کارون و به اروند
نخواهم دل ز مادر خاک برکند؛
مگر تا بگسلندم بند از بند!
****
۴
مرا جز مام میهن مادری نیست،
جز آغوشش مرا بوم وبری نیست،
چو سر بر می نهم بر بالش مرگ،
مرا جز خاک ایران بستری نیست!
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد