"خانه ای برای گفتگوئی آزاد"
"براساس"
"عقل،منطق وانصاف"
...........................................
"جمهوری اسلامی درحصرآزادی انديشه وبيان خودساخته!"
هم ميهنان!
اگر دچار شدن دومين رستاخيز مردم ايران"انقلاب ۱۳۵۷"به وضعيت "شترمرغ گاو پلنگی"امروز، به دليل نفوذ ضد انقلابی های التقاطی شرق و غرب"زده" با اسم بی مسمای"روشنفکر اسلامی" و يا به دليل عملکرد چهل ساله ی"انقلابی های سنت زده"و سماجت آنها در پنهانکی خوراندن مصلحتی "حکومت اسلامی" به مردم، در کپسول های"جمهوری اسلامی" باشد- که به نظر من، هست!- اکنون، برای دولت آقای روحانی، بهترين فرصت فراهم آمده است که تا فرا رسيدن سومين رستاخيز عظيم روانتاريخی ۱۴۰۰ ايران، با اعلام و"قانون" کردن آزادی انديشه و بيان بدون هيچ حصر و استثناء، امکان گفتگوی "معقول، منطقی و منصفانه"ی بدون ترس و وحشت را:
اولا: ميان "سه قوه". .
ثانيا: ميان سه قوه و"رهبری".
ثالثا، ميان مردم و چهار قوه "رهبری، قوه ی مقننه، مجريه و قضائيه".
رابعا: ميان احاد ملت، فراهم آورد!
و طبيعی است که اگر چنان شود، بنابرآن ضرب المثل مشهورکه می گويد: "چون که صد آيد، نودهم پيش ما است"، آنوقت، به تبع آن، من هم، می توانم به شما قول صد درهزاربدهم که ازآن پس،"گفتگوی نظام" با مردم خودش و با منطقه و جهان، برای رسيدن به يک نتيجهی"معقول، منطقی و منصفانه" برای رشد و سربلندی و سرافرازی ايران عزيز،آغاز خواهد شد.
برای تعجيل در عمل به چنين ضرورت تاريخی ای،اگر هيچ دليلی در دست نباشد، شما راارجاع می دهم به ديدن دوباره ی همان"مستند دوم -غيررسمی-ديدار هنرمندان و دانشمندان و... رهبری" که از صدا و سيمای جمهوری اسلامی پخش شد!
در آن مستند، چنانکه ملاحظه می فرمائيد، نه تنها عاشقان و دوستداران رهبری، بلکه حتی خود رهبر جمهوری اسلامی هم،از بيان انديشههای از قبل حصر واستثنا شده شان، وحشت داشتند تا چه رسد به اينکه بخواهند انديشيده شده ها يشان را به آزادی وبدون حصرواستثناء،ذبرای ميهمان ها و به تبع برای مردم ايران بيان کنند!
من فکر می کنم که در شب آن بعد از ظهر، خود رهبرجمهوری اسلامی ايران هم، همچون ميهمان ها، به دليل خودسانسوری و به خاطر حرف های نگفته ای که هنوز در سينه داشتند، نتوانسته باشند تا به صبح چشم برهم گذارند؛ چرا که هر لحظه با به خاطرآوردن وحشت سخن گفتن به آزادی در آن جمع.......
(وحشت از چی؟! وحشت از کی؟).
(پاسخ اين سؤال را می گذارم برای سال ۱۴۰۰، و وقتی که در ايران، "آزادی انديشه و بيان بدون هيچ حصرو استثناء"، مرسوم و"قانونی" شده باشد وامکان يک گفتگوی"معقول، منطقی و منصفانه"ی بدون هيچ ترس و وحشتی برای احاد ملت ،ازجمله رهبر جمهوری اسلامی و آن ميهمان ها فراهم آمده باشد!)
فراموش نشود که برطبق محاسبات "ايرانويج"ی، سال ۱۴۰۰، سال تسويه حساب روان تاريخی ايران، با کچ فهمی های" شرق و غرب و اسلام " است!
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد