ایران با آنکه در جهان دومین منابع گاز را در اختیار دارد، ولی هرگز نتوانسته است از چنین منابع عظیمی در راه رفاه عمومی مردم استفاده به عمل آورد. چالشهای سیاسی دولتمردان جمهوری اسلامی با مجموعهی کشورهای جهان شرایطی را برمیانگیزد تا ایران از استخراج و صادرات این ذخایر عظیم بینصیب باقی بماند. اکنون روزانه فقط یک میلیارد متر مکعب از این گاز استخراج میشود که قریب هشتصد میلیون متر مکعب آن به گونهای غیر کارشناسی در داخل کشور به مصرف میرسد. دویست میلیون متر مکعب باقی مانده نیز به کشورهای همسایه صادر میگردد که وصول درآمد آن همیشه به چالشی بزرگ بین ایران و این کشورها تبدیل شده است. | |
تهران و شهروندان آن این روزها حالشان چندان خوش نیست. چون آلودگی هوای آن را نیز باید به بلاهایی از نوع کرونا و گرانی افزود. طی روزهای اخیر شاخص آلودگی هوا در منطقهی شش تهران تا میزان ۳۶۶ بالا رفته است. در منطقهی بیست شهرداری هم شاخص عدد ۲۰۱ را نشان میدهد. بدون شک حضور مدیران ناکارآمد و بیانگیزهی جمهوری اسلامی بر کرسی قدرت، به آسیبهایی از این دست شدت و حدت بیشتری میبخشد. اما آلودگی هوا اکنون فقط به پهنهای از شهر تهران محدود باقی نمیماند بلکه گسترهای وسیع از ده شهر بزرگ دیگر را هم در بر میگیرد.
مدیران بالادستی حکومت رسم را بر آن نهادهاند تا همیشه آسیبهایی از این دست را به پای شرکتهای خودروسازی کشور بنویسند. همچنین گفته میشود بیشترین میزان آلایندگی به تردد خودروهای فرسوده بازمیگردد. جدای از این، خودروسازها متهم هستند که استانداردهای لازم را در تولیدات خود نادیده میانگارند. اما شرکتهای خودروسازی همواره تمامی این اتهامات را مردود اعلام کردهاند.
اگر تا دیروز سوخت تولید داخل کشور نامرغوب اعلام میشد، اکنون مصرف بیش از حد مازوت و گازوییل را هم به آن افزودهاند. چون گفته میشود که بسیاری از نیروگاههای تولید برق کشور اینک به مصرف بیرویهی مازوت روی آوردهاند. گویا دولت چارهی کار را در آن دیده است که تولید مازوت داخلی خود را هرچه زودتر در همین راه به مصرف برساند.
این موضوع در حالی اتفاق میافتد که اکثر صنایع کشور در فصلهای کم مصرف سال از سوخت گاز استفاده به عمل میآورند. اما میزان بالای مصرف گاز خانگی در هفتههای اخیر زمینههایی فراهم دیده است که دولت به طور موقت به قطع گاز بسیاری از مجتمعهای صنعتی و تولیدی روی بیاورد. آنوقت کارخانههایی از این دست مجبور میشوند یا به تعطیلی موقت کارخانه تن بدهند و یا آنکه مصرف مازوت و گازوییل را واجب و لازم بشمارند.
سالانه بیش از یک میلیارد متر مکعب گاز در کشور تولید میشود که حدود هشتاد در صد آن در سامانهای از بازار داخلی به فروش میرسد. مابقی این میزان از تولید را به عراق، ترکمنسان و ترکیه میفروشند. فزونی مصرف در فصل سرما شرایطی از تنش و چالش را پیش پای دولت میگذارند. چون مدیران دولتی، به ظاهر متعهد هستند، هم به تعهدات خارجی خود وفادار بمانند و هم اینکه از قطع گاز خانگی جلوگیری به عمل آورند. به همین دلیل نیز تأمین سوخت گاز کارخانهها را از اولویتهای خود حذف میکنند. راهکاری که به سهم خود به مصرف بیرویهی گازوییل و مازوت در نیروگاههای برق و مراکز صنعتی وجاهت میبخشد.
سویهی دیگری از مشکل پیش آمده به آنجا بازمیگردد که پالایشگاههای دهگانهی کشور برای ذخیرهسازی تولید مازوت یا گازوییل خود مخزن کافی در اختیار ندارند. در عین حال، ذخیرهسازی بیرویهی مواد نفتی در فضای همگانی شهر تهران و دیگر شهرهای کشور، اعتراض بسیاری از شهروندان این شهرها را برانگیخته است. اکنون شهروندان محلهی شهرانِ تهران بیش از مناطق دیگر از این همه ذخیرهسازی مواد نفتی در محلهی خود به وحشت افتادهاند. آنان فاجعه آتشسوزی بیروت را به یاد میآورند و واهمه دارند که مبادا چنین حادثهی فاجعهباری روزی هم در شهران اتفاق بیفتد.
بیدلیل نیست که دولت هم از همین آب گلآلود سود میجوید و بخشهایی از تولیدات مازوت و گازوییل خود را در بازار داخلی به فروش میرساند. دولتمردان جمهوری اسلامی از تهِ دل باور دارند که چنین مشکلی را نیز پدیدهی تحریم به آنان تحمیل نموده است. چون گفته میشود که اگر تحریم نبود، دولت میتوانست همهی تولیدات مازوت و گازوییل خود را به خارج از کشور صادر نماید. ناگفته نماند که مدیران دولتی حتا آن زمانی که تحریمی در کار نبود به چینین راهکارهای ناصوابی دست میبردند. با تمامی این احوال، شهروندان کشور بر باوری پای میفشارند که بالادستیهای حکومت به دلیل بیکفایتی، پدیدهی خودتحریمی و انزواطلبی سیاسی را برای مردم به ارمغان آوردهاند.
در چرخهای از مصرف مازوت و گازوییل که اکنون دولت به ادامهی آن اصرار میورزد، مازوت و گازوییل به شکلی از اکسید گوگرد SO2 در ریههای بیرمق شهروندان تهرانی تلنبار میگردد. گویا دولت برای ذخیرهسازی مازوت خود، غیر از این به راهکار مناسب دیگری دست نیافته است.
چرخهای از تکذیب نیز بین مدیران دولتی پا گرفته است. ولی آنچه را که مردم با چشمان خود میبینند، هرگز نمیتوان به همین آسانی تکذیب کرد. پیداست که مسؤولیتپذیری دولت در این پهنه نیز همانند هر پهنهی سیاسی و اقتصادی دیگری رنگ باخته است. چون دولت ثروت عمومی را هرگز برای رفاه و آسایش همگانی نمیخواهد. بلکه این ثروت را در راههایی به کار میگیرد که شهروندان ایرانی همیشه مخالفت خود را با آنها اعلام کردهاند. چنانکه کارگزاران بیکفایت حکومت محیط زیست شهروندان خود را وثیقه میگذارند تا از درآمد غیر موجهِ آن جهت آشوبزایی و تخریب شهرهای ایران و دیگر کشورهای منطقه استفاده به عمل آورند. در ضمن مخالفت صریح و روشن رهبر جمهوری اسلامی با پیماننامهی پاریس و دیگر پیماننامههای بینالمللی، به درستی چنین دیدگاهی آسیبزایی را برملا میکند. بدون شک رهبر جمهوری اسلامی تولید ثروت را برای مردم نمیخواهند بلکه بنا به تجربهای چهل ساله جایگاه مردم را تنها برای تولید ثروت در نظر گرفتهاند.
لازم به یادآوری است که اکنون فقط در محدودهی شهرستان دماوند روزانه بیش از دو و نیم میلیون لیتر مازوت به مصرف میرسانند. شکی نیست که از آسیبهای چنین سوختی، هرگز ریهی شهروندان تهرانی نمیتواند بینصیب باقی بماند. دولت اکنون دماوند را که زمانی از خوش آب و هواترین شهرهای کشور شمرده میشد، به محیطی آسیبزا برای مردم عادی مبدل کرده است.
پس از تهران، در شهر اراک هم بیشترین آسیبها را از آلودگی هوا به اجرا میگذارند. چون در مجتمعهای صنعتی این شهر نیز مصرف بیرویه و نامردمی مازوت بیداد میکند. برای نمونه مصرف مازوت در نیروگاه برق شازند هر روز فزونی میگیرد.
ولی دولت بدون وقفه توان مدیریتی خود را در ساماندهی چنین کاستیهایی از دست میدهد. چنانکه اینک قطعی برق در سرتاسر کشور به عنوان مشکلی همگانی خودنمایی میکند. حتا به تازگی راهکار ناصوابی را به پیش میبرند که شبها بزرگراههای درون شهری و برون شهری خاموش باقی بمانند. راهکارهای از این دست، شرایطی را برمیانگیزد تا دزدی و ناامنی در فضای عمومی کشور همچنان رونق بگیرد. تاریکیهای شبانه، بهشتی را برای زورگیران فراهم دیده است که مردم همگی از حضور ناخواستهی آنان احساس ناامنی میکنند. جدای از این، همراه با اعمال چنین سیاست نابخردانهای تصادفات رانندگی نیز فزونی گرفته است.
ایران با آنکه در جهان دومین منابع گاز را در اختیار دارد، ولی هرگز نتوانسته است از چنین منابع عظیمی در راه رفاه عمومی مردم استفاده به عمل آورد. چالشهای سیاسی دولتمردان جمهوری اسلامی با مجموعهی کشورهای جهان شرایطی را برمیانگیزد تا ایران از استخراج و صادرات این ذخایر عظیم بینصیب باقی بماند. اکنون روزانه فقط یک میلیارد متر مکعب از این گاز استخراج میشود که قریب هشتصد میلیون متر مکعب آن به گونهای غیر کارشناسی در داخل کشور به مصرف میرسد. دویست میلیون متر مکعب باقی مانده نیز به کشورهای همسایه صادر میگردد که وصول درآمد آن همیشه به چالشی بزرگ بین ایران و این کشورها تبدیل شده است. گفتنی است که ایران از این بابت هماکنون قریب پنج میلیارد دلار از کشور عراق طلب دارد که ساماندهی وصول آن از دولتمردان جمهوری اسلامی برنمیآید. در واقع دولت ایران دانسته و آگاهانه طلبهایی از این نوع را برای دستاندازی سیاسی و نظامی به کشور عراق، وثیقه گذاشته است.
در ضمن، مشکل آلودگی هوا با دیدگاه مخربی که مدیران بالادستی حکومت از عدم پایبندی به تفاهمنامههای بینالمللی ارایه میدهند، رابطهای تنگاتنگ دارد. چون به روشنی میفهمند که چه برنامههایی را برای تخریب محیط زیست و سلامتی شهروندان جامعه تدارک دیدهاند. به گونهای روشن حل و فصل نهایی تمامی این کاستیها و آسیبها سرانجام به برندازی خود حکومت پیوند میخورد. چون تنها با کنار زدن جمهوری اسلامی از کرسی قدرت میتوان به اهدافی مردمی جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست انسانها دست یافت.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد