بعضی ها هر کار که بکنند ، هر لباسی که بپوشندونهایت هر ادعائی داشته باشند جان بجانشان که بکنی در بزنگاهی به قول هجو نامه ای منتسب به فردوسی
"درختی که تلخ است اورا سرشت
گرش برنشانی به باغ بهشت
گر از جوی خلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد
همان میوهٔ تلخ بار آورد"
این آقای حجاریان هم که نام تئورسین اصلاحات را بدوش می کشد از همین قماش آدم هاست. کسی که رگ وپیش با هزاران رشته به حکومت اسلامی و نهایت به اطلاعاتی های رژیم بند است.او هرازگاهی قلمی می چرخاند، رهنمودی به یاران اصلاح طلب می دهد و طبق معمول بسیاری ازاصلاح طلبان که برائت خود رااز مخالفان در دشنامی به اپوزیسون خارج از کشوراعلام می دارند! او نیزکه حکم قافله سالار اصلاح طلبان دارد مخالفان خارج از کشور رژیم را ازکلمات چاله میدانی خود بی نصیب نمی گذارد.
این رهبران اصلاح طلب از جمله حجاریان که خود را نلسون ماندلاا می داند اما نظر به پر بودن سمبه حریف پله پله از آن شعار های پر طمطراق و قامت ماندلائی فاصله گرفته با آب تطهیرریختن بر سر اصول گرایانی تا بن دندان فاسد از قالی باف گرفته تا رئیسی به دریوزگی آن هاایستاده است !بی آن که بر ماهیت اصول طلبان حکومتی که طی یک جنگ ماراتون با حمایت خامنه ای تمامی رقبا را ازمیان بر داشتند تا امروزدر این جایگاه باشند اشاره ای کوچک داشته باشد.برای حجاریان اصلاح طلبی یعنی بودن بهر قیمت درحاکمیت "مادامیکه نیرویی درون قدرت نباشد، قادر به اصلاح نیست"
"اصلاحات باید تلاش کنند ضمن آنکه پایی در میان مردم دارند، پایی درون قدرت باز کنند و اگر نتوانستند، لااقل بر بخش‌هایی از بلوک قدرت تأثیر بگذارند؛ بخش‌هایی از قدرت که به دورنمای منافع ملی وفادارتر هستند و حاضرند صدای اصلی اصلاح‌طلبان را در سطوح بالا -که تصمیم‌سازی در آن اتفاق می‌افتد- رِله کنند" با چنین نگاهی است که قالی باف ها ، رئیسی ها وده هادزد،جانی و فاسد حکومتی که بزعم او می توانند وفا دار به منافع ملی باشندمی توانند رله کننده صدای اصلاح طلبان گردند.
کسی نیست بپرسد مغز اصلاح طلبی! اگر چنین است این همه بگیر وببند وقشقرق بین شما ها برای چه بود؟
چرا مردم باید چنین هزینه گزافی بابت این همه درگیری زرگری نه بر سر منافع ملت بلکه منافع شما پرداخت کنند ؟
براستی چه کسی برای دستمالی قیصریه به آتش می کشد ؟ ما"بی وطنان " ؟ یا شما "برادران وطن دار"؟
اندکی شرم و اندکی حیا ! چیزی که در مکتب شما حکومتیان سابق و به در یوزه ایستادگان امروز وجود ندارد .
آقای حجاریان نگاه شما به مبارزه اجتماعی در جامعه امروز ایران بیان گر این است که یا نمی دانید و یا نمی خواهید قبول کنید که طبقه متوسط درایران در زندگی روزانه وچهل سال فرسایش جسم وروح در این حکومت فاسد اکثرا و بدرستی امید به تغیر ، امید به اصلاحات را از دست داده اند و آن چه که از آن هراس دارند نه اعتراضات کارگری ونه تعامل با غرب بلکه هراس و نفرت از رژیم است!
امروز بیشترین حامیان اعتراضات کارگری را باید در میان طبقه متوسط و روشنفکران این طبقه دید نگاهی کوتاه به زندان های رژیم که شما از نگاه به آن وحمایت از آن ها اباءداریددلیلی بر این مدعاست.
تعریفی که شما ازطبقه متوسط می دهید دیر گاهیست که سبویش بشکسته وپیمانه اش فرو ریخته است! از این رو شما دیگر نمی توانید سخن از نمایندگی آن ها بکنید!
می دانید و خوب هم می دانید که دیر یا زود همین طبقه فرسوده از بیداد ، به رنج آمده از این همه فشار،تنگدستی و خشمگین ازدزدی ،فساد وسرکوب ونقش بزدلانه اصلاح طلبانی چون شما با رهبر یا بی رهبر به خیابان ها سرازیر خواهند شد.سیلی که راه بستن بر آن ممکن نخواهد شد.در این سرازیر شدن مسلما نه شما ونه دیگر اصلاح طلبانی از قماش شما حضور نخواهد داشت! اما جان بدر برده گانی بی شناسنامه وبدون پاسپورت که در هراس از جان مجبور به ترک وطن گشتند جایگاه خود را خواهند یافت.
وقتی سال شصت وهفت معاون سیاسی استاندار اهوازکه پست امنیتی است بودید هزاران جان شیفته و جوان این سرزمین بر بالای دار می رفتند .حتی در همان زندان های اهواز ،مسجد سلیمان و دزفول! شما بقول خود از دامنه این همه کشتار بی خبربودید!!طراح دستگاه امنیتی ومعاون سیاسی استانداراهوازبی خبر از کشتارها!
بی خبر از دلیل مهاجرت هزاران آزادی خواه! بی خبر از گریز ناگزیر کسانی که تمامی سال های جوانی میان سالی و پیرانه سری خود راچون هیمه آتشی در آتش دان وطن نهاده اند تا ازاین آتش همیشه گرم وجان بخش بنام ایران زمین حراست کنند .
دردا ودریغا که امروز کسانی بر ما عاریه بی وطنی می بندند که کار دیروزشان پر پر کردن گل هاو ساقه های جوان باغ همین وطن بودو خاک پاشیدن بر آتشدان وطن! دریغا که گل خرزهره بازار گل سرخ می شکند!
"تفو بر تو ای چرخ گردون تفو"! فردوسی
