میخواهید به درستی صادق هدایت را، تفاوت روشنفکران را، کیفیت نوشتههای هدایت و سطح نقدهای تاکنونی در مورد او را باز بشناسید؟
ویدئوی ضمیمه ؛ «تنهایی عریان» را که مستندی ست از «مسلم منصوری» سینماگر و پژوهشگر نسبتا جوان اما مطلع و زیرک ببینید و بشنوید !
امروز این «مستند» را که پژوهشی ست بی پیرایه و صمیمی دیدم
هدایت نویسندهی مورد علاقهی من و بسیاری از همنسلان من است و البته نسل هایبسیاری را متاثر کردهاست از آن جمله نسل این سینما گر جدی را !
روشن است که این سینماگر - پژوهشگر با کوششی فراوان منابع وسیعی را مطالعه کرده و به نظر می رسد به تمام آثار او دسترسی داشته و با دقت و وسواس و نگاهی شرافتمندانه و بدور از پیشداوری ها هدایت و جنم او را آنگونه که بوده ، بر مبنای انبوهی سند، و نه حرف و اقوال و شهادت این و آن بازشناسی میکند .او بی آنکه وارد برخی فرعیات و زندگی خصوصی او شده و داستانسرایی صورت دهد، پرترهای بسیار واقعی از سیمای روشنفکرانه و ادبی او ارائه میدهد
ازچشم من بدون هیچگونه تردیدی این پژوهش ، غنی ترین و صمیمانه ترین پژوهشی است که تا کنون در مورد هدایت انتشار یافته است. شاید بتوان بر کمبود ایرادات شخصی هدایت و برخی اقوالش خرده گرفت، اما سطح نقد و واقع بینی در پژوهش و عمق توجه به مسائل اساسی چنان است که بطوری بسیار طبیعی این انتظار را کنار میزند .
با دیدن این ویدئو که کاری ست کارستان ، حیفم آمد آنرا به علاقمندان معرفی نکنم، بویژه اینکه من ارادتی ویژه به هدایت داشته و دارم و از سنین نو جوانی آثار او راخوانده و چنان تحت تاثیر او بودهام که در سن ۱۴ سالگی بر اثر این ارادت و احترام اما خام، با تقلیدی کودکانه دست به خودکشی زدم. آن وقتها خودم هم نمیتوانستم علت این تقلید خام را بفهمم اما آن خامی با مرور زمان هدایت را در کنار فروغ فرخزاد نشاند و همچون دو هنرمند ویژه «پدر و مادر معنوی» و محبوب من شدند و حالا هم در پیرانهسری ، هر از گاهی سنگ قبر زیبای هدایت را با عشق واحترام میشویم و به نگاه تیزبین و شرافت و اخلاق نیک روشنفکریاش که قاطی «جاکش»ها نشد و به هیچ «رجاله»ای باج نداد و حقیقت را گفت و گول این«مادرقحبهها» را نخورد و حتی با هشیاری وارد بازیهای حزب توده هم نشد و تا به آخر شرافتمندانه زیست، درود میفرستم. گاه پس از شستن سنگ قبرش در کنارش نشسته و حرفهایش را مرور میکنم و صمیمانه به او میگویم :
این « حاجآقا»ها و « ملاهای حرامزاده» و «جانوران ماقبل تاریخی» را بی آنکه در حیات تو حضوری چنین آشکار در صحنهی سیاست وجامعه داشته باشند، چطور اینگونه دقیق شناختهای؟ تو یک نابغهای!
و او پاسخ میدهد :
آنقدر در این «خلا» «گُه گند و قحط الرجال است» و آدمها را دنبال نخود سیاه مدرنیته فرستادند که چشمشان جلوی پایشان را نمیبیند، و به چشم تو هم، یک نویسندهی واقعی که باید چنین باشد ورنه نویسنده حساب نمی شود، نابغه میآید.
حالیا با ستایش و ارجگذاری به کار ارزشمند «مسلم منصوری» و یاران او «این ارجمندها» که جان مرا با کاری زیبا و با ظرافتی هوشمندانه و صادقانه سیراب از مهر و امید کردند، و «آینه» ای در مقابل خیل روشنفکران نهادند، و معیاری از یک نوع روشنفکر بایسته و اصیل به دست دادند، شما را به دیدن و شنیدن این مستند و پژوهشی نو دعوت میکنم .
عباس هاشمی
۷ ژوییه ۲۰۲۰