۱.
دریا سفری است در نگاه ساحل
گه سهل و فرح بخش و گاهی هایل
روزی همهگی رخت سفر بربستند
شنها که نبودشان قراری در دل
۲.
در فصل بهار رنگ گلها خاص است
در رقص نسیم هر سمن رقاص است
تا هست به شاخه یک گل مروارید
هر قطرهی باران که چکد غواص است
۳.
امروز نشسته بر چراغی روشن
در پارک کلاغی چو گلی در گلشن
در نور سیاه جلوهها داشت چراغ
چون تاج به سر زنی که بر تن جوشن
۴.
ای نیمکت نشسته در زیر درخت
کامروز ز گلبرگ به تن داری رخت
خرداد که شد شکوفهها میریزند
اما تو به جایی و به کام و خوشبخت
۵.
امروز دو ابر گرم بازی بودند
نم نم به طرب به دلنوازی بودند
من خیسِ کنار و بوسشان میرفتم
انگار که محمود و ایازی بودند
۶.
از صفحه شطرنج کلاغی پر زد
خورشید که آمد به کبوتر سر زد
بر نطع خیال من به بازی بودند
تا صبح رسید و بر اتاقم در زد
۷.
از میوه پر است موسم تابستان
در دشت و دمن، کوچه و باغ و ایوان
گیلاس و هلو، گلابی و زردآلو
از لالهی گوش شاخهها آویزان
/
نیلوفر شیدمهر
تارنما:
https://nilofarshidmehr.com
لینک به مجموعه داستان در همه شهرهای دنیا زنی هست:
https://niloofarshidmehr.files.wordpress.com/
لینک به مجموعه داستان دو زن در میانه پل:
https://niloofarshidmehr.files.wordpress.com/
کانالِ شعرخوانی در یوتیوب (از شما دعوت می شود مشترک شوید):
https://www.youtube.com/