logo





حکومت ماسک ها

سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲ ژوين ۲۰۲۰

طاهره بارئی

بعد از ظهر شیشه ای
سه شبح با ماسک
در آسانسورهای پایگاه فضائی
و کوبیدن به در های پژواک
با فشار به سوهان ناخنی
که شمعدانی به علامت خطر
نسخۀ اصلیش را بالا برده است

قهرمانان امروز نام دارند
ولی سینه هایشان به جای سپر
خُرد میشود
زیر ضربه های بی امان چلچراغ

ما را به خانه راه دهید!
:هرگز!
بگذارید در آستانۀ بودن
پایمان را بگذاریم به دهلیز شما
به آن طرف نرسیده
شاید آب شدیم رفتیم
ندیدید دیگر ما را

صدائی بانگ میزند: خاموش
ما همین جل و پلاس را داریم
همین یک لنگه پنجره، یک ردیف کتاب
بگذارید در همین ابعاد راحت باشیم
لبخند می افشاند شبح
خاموش وروشن میشود قیف ماسک
ماسک ها را به سر شما تاج می نهیم
پرستاران ما خواهید بود
از امروز تا ابد
و ما ماسکداران شما
صندوق داران ماسک
بازار های تازه ی ماسک باز خواهد شد
و شما فروشندگان دوره گرد ماسک
بر صفحه ظهور می کنیم
و آینه را با نوشته های تار گل آلود می کنیم برایتان
خالی می کنیم واقعیت شیشه را چنان از آب
تا بیییند آمده ایم بیرون
شبحی در کار نیست
سفری به فضا نخواهد بود
وقتی آینه از صافی خود تخلیه میشود
و تارنما کاری نمیکند جزرعشۀ خطوط
ما بیرون کرکره هائیم سرگرم رایزنی
محکم و قرص
چنین سنگین وزن نبوده ایم تا بحال
شبح ها اکنون شمایانید
پشت خطوط موازی
و سرقفلی شما پیش ماست
ما با ماسک ها جلو آمدیم
ناخنهایمان را به شمعدانی آراستیم
باردیگر
اگر باردیگری بود
بدانید ماسک ها لباس نظامیند
و دام های ما را
با جل و پلاس خود اشتباه نگیرید

ناخنی از شیشه
روی پلاس کهنه خَش می کشد
ماسک ها به پنجه مجهز میشوند
مرغ شب می نالد
فرا دست درختان
و ازدحام شمعدانی ها همه تاج بر سر
کنار باغچه ای
که متر میشود با نوار روشنائی


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد