قماری را که بُردی نیست در پی، باختن دارد.
سازو کار زندگی و تبادل کالا در دنیای قدیم و مدرن بر مبنای بر مبنای سیاست اقتصادی عرضه در برابر تقاضا شکل گرفته و میگیرد اصل مسلّم عرضه در برابر تقاضا همواره میدان رقابت بنگاههای تولیدی و اقتصادی بوده است قاعدتاَ این اصل مسلم برای توازن بین نیازهای انسان و تولید کنندگان و عرضه کنندگان بنا شدهاست حال با توجه به تنوع طلبی انسانها و پیشرفت تکنولوژی، تحولی در این عرصه روی داده است، به این معنی که درک تنوع طلبی در انسان باعث شدهاست تولید کنندگان و عرضه کنندگان براین حس تنوع طلبی دامن بزنند و نیازهای کاذب را با تبلیغات پرزرق و برق برای مصرف کنندگان میتراشند. چنانچه برای مهار این سیستم مصرفگرایی و به وجودآوردن نیازهای کاذب ، کاری صورتنگیرد، دنیا شاهد تخریب از درون خواهد بود و از طرفی طبیعت نیز در این زمینه کوتاه نیامده و در پی انتقام برخواهدآمد. برنامهریزی در سطح کلان، آن هم در سطح جهانی با قوانین و پروتکلهای اجرایی میتواند از تقابل انسان با طبیعت و تخریب دوجانبه جلوگیری کند. با این حال همیشه سیاست عرضهی زیاد و تقاضای طبیعی و کاذب، درست کار نمیکند و موفق نیست که آن هم در برخورد با طبیعت و شکست یا عقب نشینی انسان در برابر آن نمود پیدا میکند.
جهان قبل از اپیدمی کرونا شاهد تاخت و تاز انسان در زمینههای مختلف تخریب محیط زیست و حمله به زیرساختهای زیست محیطی بود که در نهایت با شیوع ویروس کرونا همهی عرصههای اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قرارداد. عرضه و تقاضا تحت تأثیر اپیدمی کرونا راهی دیگر را در پیشگرفت و نیازهای انسان را باز تعریفی دیگرکرد.
فرصت طلبی در عصر کرونایی رااز دو منظر می توان بررسی کرد:
اول این که به طورکلی، مردم به نیازها و خواستههای غیر ضروری اندکی پشت کردند و همین امر باعث ورشکستگی و بنگاههای تولیدی و صادرات و واردات کشورها دراین زمینهها شد؛ از این بابت طبیعت به کار خود مشغول شد و انسانها حالت تدافعی گرفتند. و انسان کمی به خود آمدند که چقدر میتوانند آسیبپذیر باشند.
دوم این که رفتار مردم در ارتباط با دولتها و با ارتباط با یکدیگر تحت تأثیر قرار گرفت؛ در این مورد هم مردم متوجه شدند که چه دولتهایی نگاه علمی و برنامهریزی دقیق تری برای مهار این ویروس و دیگر مشکلات ناشی از آن را ارائه میکنند از طرف دیگر برخورد مردم با یکدیگر چگونه متأثر از این اپیدمی شد.
در مورد کمتر شدن مصرف کالاهای غیر ضروری در عصر کرونایی نکته ای است که در بعضی از کشورها به خصوص ایران، قابل توجه است. به سبب اختلال در امر تولید کالاهای مصرفی وبیکاری کارگران کارخانهها و افت شدید واردات و صادرات که خود زیر گروه اصل عرضه در برابر تقاضا هستند؛ بسیاری از اجناس در بازار دچار کمبود شدند و مردم ناگزیر برای رفع نیاز های معمولی و روزمرهی خود باید به اجناس بی کیفیت و نامرغوب ودر عین حال گران روی می آورند ،در حالی که بسیاری از شرکتها و کارخانهها وابسته به دولت یا اقمار وابسته به آن هستند؛ یعنی دولت به سادگی در جبههی مخالف مردم میایستد و با فشار بر طبقهی کم برخوردار کمبودهای خود را جبران میکند. جالبتر این که با وقوف به گرانی و کمبود و دولت خود محور که یک طرف ماجرا هستند و طرف دیگر مردم، میتوان این طور نتیجه گرفت که آنان که میبازند و لطمه میبینند مردمند . حال نکتهی ظریفتر که مردم در عین آگاهی از بازی موش و گربهی دولت در امور اقتصادی بارها و بارها از سر ناچاری یا حرص در دام نقشههای دولت می افتند، بی آن که از خود بپرسند، این روش و راهکار دولتی به چه جهت و برای چه اهدافی طرح و اجرا میشود؟ آیا این مردم سزاوار چنین طرحهای ارائهشده تحقیر کننده، توسط دولت هستند؟ پاسخ بسیار سهلِ ممتنع است مثلا در مورد واگذاری خودرو در هیچ کشوری چنین برنامهای وجود ندارد یا بسیار کم است که ۲۵ هزار خودرو بی کیفیت و گرانتر از قیمت واقعی را قرعه کشی کنند و شرکت های ایران خودرو و سایپا، پول خودرو را کامل بگیرند سه یا چهار ماه بعد اگر مشکلی پیش نیاید، خودرو را بدون سود پول خوابانده شده، تحویل بدهند. سهلِ ممتنع اینجاست که مردم هم ناراضیند هم برای کلاه رفتن سرخود با وجود وضع اقتصادی خراب و رانتهای حکومتی شتاب هم دارند و استقبال میکنند یا در مورد بورس هم چنین است درجایی که بورس همهی کشورها با افت شدید همراه است، شاخص بورس ایران بالاست، این در صورتی است که بسیاری از کارخانهها و مؤسسات به بورس عرضه شده از جانب دولت زیانده هستند ولی چون میدان رقابتی نیست و بازرسی و آماردرستی هم در دسترس نیست ، این ابهام به ناهنجاری در تصمیمگیری مردم می انجامد و گاه از روی جهل گاه از روی فرصت طلبی روی آوردن به سمت بورس زیاد میشود. دولت از فضای موجود بیشرین بهره را میبرد و در این میان مردم هر بارها چاپیده میشوند و آنها هم به نوعی تحت تأثیر سیاستهای اپورتونیستی دولت، به چاپیدن یکدیگر میپردازند، تا جایی که در همه ی اقشار مردم، گروههایی هستند که چون اندکی وضعشان از گروه دیگر بهتر است، شگفت زده و خوشحال میشوند و از کنار مشکلات دیگران میگذرند .
رفتارهای مردم بعد از انقلاب ۵۷ با یکدیگر رو به سردی رفته است تا جایی که جمع کردن فامیل در یکجا و آن هم با گرمی و صمیمیت بسیار نادر اتفاق میافتاد ، در عصر کرونا این روابط بیش از همه تحت تأثیر قرارگرفته و این دوری دو وجه پیدا کرده است، اول دوری و دوستی که یعنی چون دوستتان داریم، برای سلامتی شما و خودمان از شما دوری می کنیم، دوم این که دوری و سود جویی که آشکار و نهان وارد خلقیات بسیاری از مردم شدهاست .
باستانشناسی که نام او را به خاطر ندارم در جایی گفته بود ایران سرزمینی است که اگر هرجایی از زمین آن را حفر کنی در دومتری به قبر و گنجینه، در ده متری به آب و در صد متری به نفت میرسی. اکنون به یمن انقلاب، قبرها در امان نیستند و با حفر هزاران چاه عمیق بدون بررسی علمی، و بهره برداری بی رویه و آزگونه از منابع وسفرههای آبی زیرزمینی هزاران سال پیش، آب در بسیاری از جاها، به زیر عمق صدمتری نزول کرده یا خشک شدهاست و نفت آن نیز به یغما میرود و همهی اینها در نهایت فرصت طلبی و بدون سرمایهگذاری زیر پوششی از قوانین مذهبی و حکومتی صورت میگیرد .
در عصر فرصت طلبی کرونایی ، فرصت طلبان آشکارا میتازند و مشغول غارتند، چنان که کرونا میتازد و غارت میکند و بخش پنهان آن در تخریب زیر ساختهای فرهنگی و اخلاقی با هجوم خرافات ادامه دارد،فرصت طلبان هم در کمینند.
لباس عاریت پیش از طلب انداختن دارد / قماری راکه بُردی نیست درپی باختن دارد
صائب تبریزی
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد