آه! این کلاهخود صدمنی را
چگونه از سر واکنیم؟
-آهنقراضهای که خود میسازیم
در قورخانهی سیاست
و بر سر مینهیم
در کارزارِ تصرفِ قدرت.
هر بار که همای سعادت
بر پهلوانِ نورسیدهای مینشیند
او داغودرفشِ کهنه در آستین، رخت نو به تن
سوگند میدهد طایفهاش را
که اژدهای هفتسر را رام میکند
و سهم میدهد همه را از غنیمت جنگی
از پست های کشوری و لشگری گرفته
تا پول چای و حوالهی خوشبختی.
آنگاه،مرد و زن
بیعت از پهلوان کهنه پسگیرند
و این کلاهخود سنگین را
با نامِ ناجی جدید بر سر نهند.
آیا زمان آن نرسیده که از همین امروز
این تل آهنپاره را به دره اندازیم
و کلههای آزاد از کلاهِ خودین را
به سوزِ تازهی کوهستان بسپاریم؟
شاید که عطسههای صبحگاهی
ما را از این توهمِ خونین رها سازد.
مجید نفیسی
پنجم ژانویه هزارونهصدوهشتادوشش
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد