logo





پپ اسکوبار

پیام تویتری انهدام جمعی » فشار بر ایران را افزایش میدهد

مترجم : ایرج واحدی پور

يکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۹ ژوييه ۲۰۱۸

iraj-vahedipour.jpg
هدف نهایی دولت ترامپ تغییر رژیم در تهران است، اما آیا این فقط نمایش انحراف از خیانت در هلسینکی در زمان شروع انتخابات میان دوره ای بود؟ یا او تنها میخواست غول های یورآسیا و جاده های ابریشم جدید آنها را بی ثبات کند؟

پیام آخر شب پرزیدنت ترامپ با تهدید کشتار جمعی به ایران ملزم به رعایت مقررات هنر دیپلماسی است.
حال با نگاهی به عقب به بینیم همه این جریان چگونه شروع شد. دولت ترامپ بعد از خروج یکطرفه از پیمان هسته ای ایران دست به اقداماتی زد که اعلام جنگ اقتصادی علیه ایران بود و از هیچ کوششی برای اخراج جمهوری اسلامی از بازار جهانی نفت فرو گذار نکرد و آنرا با تهدید متحدین اروپایی به تحریم های ثانوی تکمیل کرد مگر اینکه از چهارم نوامبر تمام واردات نفت از ایران را پایان دهند. آخر هقته گذشته آیت الله خامنه ای رهبر ایران گفت، اگر اروپایی های طرف معامله ایران تسلیم تهدید های آمریکا شوند و از خرید نفت ایران خودداری کنند، او از بستن تنگه هرمز و توقف صدور همه نفت خاورمیانه از این راه حمایت میکند.
پس از آن حسن روحانی رئيس جمهور ایران طرح خامنه ای را حمایت کرد و به آمریکا هشدار داد که «با دم شیر بازی نکند».
روحانی به شهادت سابقه اش رفتارمتعادل سیاسی دارد وبر خلاف گزارش رسانه های آمریکایی او هیچوقت تهدید نکرده است که به آمریکا حمله کند. او بیان کرده بود که تهران خوشحال میشد که بتواند به واشینگتن« صلح مادرانه»را ارائه کند. ولی اگر ترامپ در عوض، قصد حمله به ایران را داشته باشد،آنگاه است که در برای «جنگ مادر» باز میشود.
هدف نهایی: تغییر رژیم
واقعیت این است که دولت ترامپ در معاهده چند جانبه تحت حمایت سازمان ملل اخلال کرد واکنون اقداماتی نهانی با هدف تغییر رژیم در ایران را شروع کرده است.
انفجار خشم ترامپ و به همراه آن سر وصدا راه انداختن وزیر خارجه اش مایک پمپئو در دفاع از مردم ایران که صدایشان مدتی طولانی شنیده نشده است در داخل ایران با تمسخر و استهزاء مواجه شده است.
از نظر جغرافیای سیاسی، روابط ایران و روسیه همچنان که در ملاقات پوتین با رئيس مشاورین سیاست خارجی رهبر علی اکبر ولایتی نشان داده شد کاملا محکم باقی میماند. آنچنان که پروفسور دانشگاه تهران محمد مرندی به من گفت «ملاقات پوتین و ولایتی بسیار خوب انجام شد.» ولایتی برنامه دارد که در چند هفته آینده به پکن مسافرت کند. مردم در داخل ایران از ترامپ نفرت دارند، و همه احزاب سیاسی و فراکسیون ها بیشتر متحد شده اند. سخنرانی روحانی وسیعا پخش ومشاهده شد و خیلی خوب مورد استقبال قرار گرفت .
خامنه ای و روحانی در این مورد نظری مشترک دارند واین خود خیلی اهمیت دارد. آنها توافق دارند که مذاکره با واشینگتن بی فا یده است. جواد ظریف وزیر خارجه ایران قدرت ایران را به این صورت نشان داد که ایران تاریخی بیش از هزار سال دارد و سقوط خیلی امپراطوری ها را مشاهده کرده است. او ترامپیسم را از زوایای مختلف نمایش داد و نهایتأ با حروف درشت هشدار داد:مراقب باش!
موضوع با فریادهای شادی متخصصین آمریکایی و طرح مسایل خارج از موضوع و نتیجه گیری انتزاعی اینکه دو راه بیشتر یا تسلیم و یا سقوط برای ایران وجود ندارد پایان یافت.
هر کس که ادعا کند که تهران ممکن است تسلیم شود بی اطلاعی کامل خود از روحیه مبارزه طلبی و تمسخر لاطائلات ایرانیان حتی در دوران سختی اقتصادی را نشان داده است. و هر کس که از امکان تغییر رژیم در تهران صحبت میکند، طوطی وارسیاست آمریکا را که به آرزو شبیه است تکرار میکند.
نو محافظه کاران آمریکایی که جهان را به شکست کشاندند،چندین تریلیون دلار جنگ عراق باید نه فقط در عمق شش پایی بلکه در عمق شش مایلی مدفون میشد. هنوز مانند مرده متحرکی هستند که هیچ وقت تسلیم نمیشوند.
اما در خاور میانه در لحظه حاضر، سه شخصیت مشغول خواندن و رقصیدن هستند زیرا همه چیز برابر برنامه پیش میرود: محمد بن سلمان سعودی، آموزگارش محمد بن زیاد از امارات متحده و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائيل.
مطمئنا آنها به توصیه تخصصی مایر داگان رهبر سابق موساد که گفته است که حمله نظامی به ایران احمقانه ترین چیزی است که تا به حال شنیده ام، اعتنا یی ندارند.

انحراف دادن آگاهانه اذهان؟
همیشه ممکن است که نمایش های پر سرو صدای ترامپ ترفندی باشد که او به کار میبرد تا اذهان
آمریکایی ها را از رسوایی« خیانت» هلسینکی منحرف کند. جاذبه آن زمانی بیشتر میشود که با شروع انتخابات میان دوره ای و نیاز مطلق ترامپ به داشتن موضعی محکم برای حفظ وحدت جمهوری خواهان همزمان است. لذا آنرا باید مانور مهم استراتژیک ترامپ به حساب آورد. شاید هم مانور پوتین؟
به واقعیت بر گردیم نتایج کلی به یکی از این دو شق میرسد: یا که ایران تبعیت از آمریکا را بپذیرد و یا تنگه هرمز را ببندد که شق دوم در تمام ویژه گی هایش باعث افت اقتصاد جهانی خواهد شد.
من اطمینان یافته ام که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امکانات تکنولوژیک کافی دارد که تنگه هرمز را ببندد و از اقدام در صورت ضرورت کوتاهی نخواهد کرد که جز آن به معنی تسلیم است.آقای روحانی رئيس جمهور نمیتواند در برابر سپاه پاسداران مقاومت کند. دولت ترامپ در واقع روحانی را مجبور کرده که دستش را رو کند. در حال حاضر همه اجزاء حکومت ایران متحد هستند
هیجان روانی جنگ که اوج گرفته به شدت بی مسئؤلیتی می آورد.در بدترین سناریوی تنگه هرمز نیروی دریایی آمریکا ناتوان خواهد بود، زیرا موشک های روسی SS-N-22 Sunburn میتوانند ضایعات فراوان ببار آورند. واشینگتن اما میتواند فقط از پایگاه هوایی ال یوده ایدAL Udeid در قطر و یا از پایگاه اینجیرلیک Incirlik در ترکیه بمب اندازی کند. قطر و ترکیه به بمب افکنی ایران رضایت نمیدهند.
پنتاگون ناچار است جایگاههای موشکی ساحل ایرانی خلیج فارس را بمب اندازی کند. ولی این جایگاهها شدیدا پوشش داده شده اند، موشک ها نیز قابلیت انتقال دارند و اطلاعات قابل اتکایی برای رد زنی آنها وجود ندارد. ایران احتیاج دارد که در هر زمانی یک موشک پرتاب کند. احتمالآ هیچ تانکر نفتی در این شرایط قصد عبور نخواهد کرد.
الزامی وجود ندارد که کار به درگیری مسلحانه بکشد. چیزی که تهران نیاز دارد این است که تصمیم به درگیری را باورمند سازد. در آنصورت کمپانیهای بیمه از بیمه کردن نفت کشها خود داری خواهند کرد. و هیچ نفت کشی بدون بیمه به راه نمی افتد.

شکاف بین روسیه- چین -ایران
بازی جغرافیایی سیاسی خیلی پیچیده تر است. تنها چند روز قبل از هلسینکی ولایتی در مسکو بود. منابع دیپلوماتیک میگویند ایران و روسیه همگام هستند و سیاست خود را خیلی نزدیک و هم آهنگ میکنند. اگر استراتژی کنونی حالت نزاعی ادامه پیدا کند باعث بالا رفتن بهای نفت خواهد شد، که به نفع هر دو کشور است.
پس از آن چین مطرح است. موج وسیع تحریم ها بر قرار شود یا نشود، احتمال اینکه پکن واردات نفتی خود از ایران را افزایش دهد زیاد است. متخصصینی که ادعا میکنند ایران به مهره پیاده شطرنج روسیه و چین تبدیل میشود نا امیدانه نزدیک بین هستند. روسیه، چین و ایران هم اکنون با استحکام به هم پیوسته و متحدند.
گذشته از جنگ تقدم بالای دولت ترامپ از هم گسیختن جاده های ابریشم است ـ ابتکار کمر بندها و راه ها ( BRI ) بین چین و اروپا است. و کریدور ارتباطی اقتصادی کلیدی آن از میان ایران عبور میکند.
« دشمن اصلی چین است اما برای ایجاد تفرقه بیانداز و حکومت کن ، ابتدا باید تلاش کنیم روسیه را جذب کنیم و همزمان باید ایران را به اغتشاش بکشانیم تا بعد از همه اینها ان چیزی را که دولت چینی ( Cheney ) مد نظر داشت و « پاداش فوق العاده » مینامید انجام پذیر شود .


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد