logo





یکی از من می گذرد

پنجشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۹ ژوييه ۲۰۱۸

ا. رحمان

یکی از من می گذرد
پاکشان و لرزان ،
از ستیغِ مهیب و هراس
می رود

یک سو ؛
حریقِ
آتش و باد
به آستانه تن می رسد
که نشان از دوزخی سرکش
بر پیشانی نشانده

یک سو
دامنه ای فراخ ،
از گیاه و رودهایِ جاری
که عطرِ گلهای خودرو
مست و بی خود از خیال
می گذرد ،

یکی از من مانده است
در فراسویِ گذرگاهایی پر نشیب
که از نگاه و...
هیچ از یادم نمی کاهد

همیشه تکه هایی از من بیدارند
و تکه هایی خاموش
اما آرام می روند
بگذار این غروب غمگین هم
از من بگذرد .

اما از کَندن شب
باز نمانده ام
این حفره که سر باز کرده
راه به کدامین ستاره می برد
که خورشید را در قلب خود
جا داده .

رحمان
25/04/97


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد