به پاسداشتِ ساموئل بِکِت(۱۹۸۹-۱۹۰۶)
بر بلندای آوار نا دانستنها، در این بیراه
درختی است،
بارش همه بی برگ وباری.
از آن همه کسان
چهارتن،
و از آن چهار تن یک تن فقط
یوغ از دروغ
بر گُرده ی آدم نهاد!
پلِ یوغِ دروغ او بود-
و افسار به دست سوداگران داد
با این فریب که:
وی خواهد آمد!
(وی؟! کدام وی،
ازکجا و چگونه و کی خواهد آمد!؟)
در این بیراه ِ نهایت ناپیدا
وِزاوِز و پچاپچ ِ راهیانِ
هم از این فراتر تا هنوز نرفته.
و نه هیچکس را از اینهمه دست یافتی، دریافتی!
گویا کس درنمی خواهد یافت ، آن "پُل"
حد فاصل ِ دروغی بود،تا دروغی دیگر،
کسی که هرگز نبوده چگونه خواهد آمد؟
نه امشب
و نه هیچ شب دیگر.
***************************************************
مریلند می ۲۰۱۸