logo





قدری من، قدری ما، قدری قلب

دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۵ مارس ۲۰۱۸

محمد احمدیان(امان)

Mohammad
من و ما. کدام را می بایست برگزینم؟ یک انسان به چقدر من احتیاج دارد؟ به چقدر ما؟ ما جامعه های من محور را تجربه کرده ایم و می کنیم. ما جامعه های ما محور را تجربه کرده ایم و هنوز بعضی در پی کسب آنند.

ما نزدیک یک قرن تجزیه بشریت را میان این دو گونه جوامع تجربه کرده ایم. جامعه های ما محور با شکست روبرو شدند. جامه های من محور بنظر می رسد راه حلی برای بشر نباشند.

چرا می بایست من، برای من یابرای ما تصمیم بگیرم؟ من خویش را به مثابه یک من- موجود و هم زمان یک ما- موجود احساس می کنم. برای هردو تصمیم می گیرم. سیاره ما نیز دو قطب دارد. من دو دست دارم. دو چشم دارم. دو پا. چرا نمی بایست دو بال داشته باشم؟ میان آن ها یک قلب قرار دارد. درمانده نخواهم بود. قلب یک واسطه خوبی است. بنابراین، قدری من، قدری ما، قدری قلب. ما در جوار قلب هستی یافته ا یم. در رحم مادر زیر ضربان قلب مادر موجودی انسانی شده ایم. همانند صدای طبل های آفریقاییان از راه دور. صدایی که امروز خاطره بهشت گمشده را در ما بیدار می کند.

مصریهای قدیم بر این باور بودند که حقیقت نزد قلب قرار دارد. عصب شناسان امروز می گویند بر قلب مجموعه هایی از سلول های عصبی موجود است و قلب با مغز در مراوده مداوم قرار دارد. مراوده ای که بر تصمیمات ما تاثیر می گذارد. در این مورد مصری های قدیم بیراهه نرفته بودند. هم چون ده فرمان موسی که متاثر از تمدن آن ها بوده است و به روایتی سرآغاز حقوق بشر امروز می باشد.

جهان بینی های مبتنی بر اصالت فرد یا اصالت جمع طرحی برای دیالکتیک رابطه میان فرد و جمع اند. رابطه میان فرد و جمع امری نیست که راه حلی نهایی داشته باشد. هر نسل برای خودش رابطه میان این دو را تنظیم می کند. تاریخ پایان ندارد. زندگی یک دراما است. و این نظری بدبینانه نیست. برعکس نظری خوش بینانه است. ما می توانیم از این دراما سربلند بیرون آییم. می توانیم هم با شکست روبرو شویم. و شکست می تواتد آغازی نوباشد.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد