logo





بازیِ «بهار مُرده» با «یقینِ سوسن و یاس»

پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۵ ژانويه ۲۰۱۸

رضا شکیبا

هنوز وُ هنوز سهم ۸۰ میلیون ایرانی از این همه « لیالیِ ضیافت »- تنها وُ تنها «گریه و تاریکی و عزا»... برخی منظره «رویای محال» را به جانب دیده مردم برگرداندند و چنین بانگ دادند که اگر چند سکه از بودجه « حوزه علمیه» و چند آجر از «کاخ های سپاه» و چند میلیون از بودجه « صدا و سیما» - وصله«سفره گرسنگان» شود ، بزودی حماسه کین خواهیِ میلیون ها ایرانی برای مرگِ « ندا وُ ستار وُ سارو» جای خود را به وسوسهِ « پول و پارو» می دهد و گریبان هایِ سزاوارِ دریدن و نفس های زیبنده بُریدن و حاکمانِ آماده سقوطیدن- مجالی برایِ «نوشانوشِ فردا» می یابند!
* هنوز «بارانِ اشک» بر رگِ بریده «هَم بندان» و گورهای «گُم شُدِگان» و نایِ وُ نفسِ «برهنگان» و جنازه گرم «خودکشی شدگان» بند نیامده ، برخی ما را با «استخاره و فال» به «توهم بلندِ روشنآ» دعوت می کنند!

* هنوز لرزش خیابان های «قهدریجان و اراک و درود» زیر پای حاکمان آرام نگرفته، برخی در سالروز مرگ «مهندس بازرگان»( مصادف با آخر دیماه)- پاییزشان و پرچین های سوخته شان و سرشاخه های شکسته شان را میان «غنچه های پیرار وُ پار» پوشاندند تا بهار مُرده شان را به «یقین سوسن و یاس» حقنه کنند!

*هنوز «زورق بی بادبان» به سوی «ساحل آزادی» شتابان- برخی در اولین سالمرگِ « رفسنجانی» ( که همین چند روز پیش بود) آوازمان دادند که اگر «جادوی اوصاف» و «چکامه های اورادِ» هاشمی در گوش«عاصیان دیماه» می دمید- «دین وُ وطن» زیر «لگد کوبِ اضطراب» نمی لرزید!

*هنوز طنین فریاد هزاران هزار در گوش «ولایت جبار» خاموش نشده - برخی در سالروز فرار «شاه» ( در آخر دیماه) -آن «تعجیل گُریز همایونی» را «به تدبیر ترک وطن» تغییر دادند و «هزار تومانی سلطنتی» را ( که ۱۴۰ دلار می ارزید) با «هزار تومانی اسلامی»( که بیست سنت می ارزد) در «ترازوی قیاس» نهادند و «نفوس پاک توده» را به دعا برای بازگشتِ « همایون مغموم» و « شکوهِ مفقود» آلودند!

*هنوز ضَجه «سوارانِ سیاهپوشِ دیماه» برجنازه «سارو وُ سینا» خاموش نشده- برخی وحی و بشارتی تازه ساز کردند که اگر لگامِ «وطنِ گریان» را به دست چند «یارِ خوبِ مصدق» و چند « یارِ خوبِ سلطنت» و چند « یارِ خوبِ اسلام» بدهیم- «ستاره های گریان ایران» عنقریب همه «زخم های کهکشان» را در «آسمان شادمان» از یاد خواهند برد!

*هنوز آواز «اندوه نان» از بند بندِ این «خانه ویران» به میراث سکوت نرسیده- برخی «تار شکسته» در دستگاه « ابوعطا» به دست گرفته و «لمس آزادی» را به انتقال قبر «امیر کبیر» از کربلا به «مصلای تهران» و تغییر نام خیابان « آیت الله کاشانی» به « دکتر مصدق» و نصب تندیس « حاج امین الضرب» در راسته «چراغ برق» و بازگشت به « دوران طلایی بازرگان» مشروط کرده و «استخوان شکسته گان» در اتاق های شکنجه را به « دندان بر جگر خسته گُذاردن» پیام دادند!

* هنوز وُ هنوز سهم ۸۰ میلیون ایرانی از این همه « لیالیِ ضیافت »- تنها وُ تنها «گریه و تاریکی و عزا»... برخی منظره «رویای محال» را به جانب دیده مردم برگرداندند و چنین بانگ دادند که اگر چند سکه از بودجه « حوزه علمیه» و چند آجر از «کاخ های سپاه» و چند میلیون از بودجه « صدا و سیما» - وصله«سفره گرسنگان» شود ، بزودی حماسه کین خواهیِ میلیون ها ایرانی برای مرگِ « ندا وُ ستار وُ سارو» جای خود را به وسوسهِ « پول و پارو» می دهد و گریبان هایِ سزاوارِ دریدن و نفس های زیبنده بُریدن و حاکمانِ آماده سقوطیدن- مجالی برایِ «نوشانوشِ فردا» می یابند!

**************



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد