عملگرایی و اکسیونیسم کور در زمره شگردهای دستهجات آنارشیستی و غوغاسالار میباشد که در آن بدون درنظرگرفتن تناسب قوا بین اهداف و مقدورات، صرف به چالش کشیدن دولت به مثابه تنها دارنده قوای قهریه مشروع در جوامع را به عنوان آماج کنش سیاسی خود تعریف میکنند. این نوع از کنش سیاسی مخرب و ساختارشکنانه البته خیلی از مواقع توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی داخلی و خارجی و یا بعضاً نیروهای اقتدارگرای رنگینپوش جهت آمادهسازی زمینههای سرکوب برنامهریزی شده مورد سوءاستفاده ابزاری قرار میگیرند.
چند روزی است که به شکل ناگهانی و بدون هیچ پیشزمینه مشخص سیاسی - اجتماعی خیزشی محدود و به ظاهر خودانگیخته در قالب تظاهرات و راهپیماییهای جوانان با شعارهایی غریب و ناموزون به غایت ساختارشکنانه در بعضی از شهرهای ایران در حال شکل گرفتن است. در این مورد گمانهزنیهای چند در خصوص اصیل نبودن این حرکت و هدایت شدن آن توسط برخی از کانونهای ناپشیدای در داخل و خارج از ایران از جانب گروهها و ارودگاههای سیاسی در درون و بیرون از فرماسیون حکومتی موجود انجام گرفتهاند.
البته در جامعهای که امکان فعالیت اجتماعی – سیاسی روالمند و قانونی وجود ندارد و یک مشارکت و تعامل سازنده هم از طرف حاکمیت و هم نیز از طرف مردم یادگرفته نشده است، خیزشها و بحرانهای ادواری اینچنینی شاید اما به مثابه تنها راه شناخته شده برای مشارکت در حوزه عمومی و به قول روانشناسان اجتماعی تخلیه هیجانات ناشی از نابرابریهای نظامهای اجتماعی تعبیر گردد.
با وجود زمینههای مشخص نارضایتیهای اجتماعی، اقتصادی – معیشتی و سیاسی در جامعه امروز ایران تحلیل معقول اوضاع سیاسی که بهدور از بخل و تنگنظریهای معمول سیاسی انجام گیرد در یک چنین مواقعی میتواند حتماً راهگشا و سازنده باشد.
نشانهشناسی این حرکت اما در این مدت زمان کوتاه که از عمر آن میگذرد متأسفانه حکایت از یک حرکت و جریان اصیل که توانایی تکیهکردن تودهها به آن و یافتن راهحل از برای معضلات آنها را داشته باشد نمیکند.
خیزشهای از این دست تنها آنگاه میتوانند به جنبشهای اجتماعی و سیاسی جدی و مؤثر تبدیل بگردند که:
شناسنامهدار باشند، یعنی قادر باشند حیات و علت وجودی و کنش سیاسی خود را در و با دیگر گروههای سیاسی شناخته شده تعریف کنند،
از یک اندیشه و انگاره راهنما تبعیت کند،
دارای یک رهنامه مشخص و مدون سیاسی باشند
دارای یک رهبری شناخته شده باشند که امکان تعامل قانونمند را با آنها ممکن بگرداند.
در نبود این مشخصهها هر خیزش و جنبشی ذیر یا زود در یک عملگرایی کور که مایه نومیدی، خشونت و انسداد بیشتر فضای سیاسی و بههدر رفتن "حرث و نسل" میشود، فروکش خواهد کرد و برگ دیگری بر دفتر رویاهای بر بادرفته مردم میهن ما در راه آزادی و تعالی و احقاق حقوق شهروندیاشان خواهد افزود.
مدیریت غیرخشونتآمیز حرکتهاو چالشهایی از این دست و در این حد و اندازه بایستی قطعاً در توان شخصیتها و گروههای سیاسی حقیقی و حقوقی باشد همانهایی که انتظار دارند که به هنگام بروز چالشهای جدیتر حتماً مورد وثوق جامعه قرار گیرند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد