زلزله ویرانگری بتاریخ ۲۱ آبان در استان کرمانشاه روی داد ،که شهر سرپل ذهاب بیشترین میزان ویرانی و کشته را در برداشت. شهر سرپل ذهاب از شهرهای مرزی استان کرمانشاه است و ۸۵ هزار نفر جمعیت دارد که اکثریت مردم این شهر پیرو آیین یارسان یا اهل حق هستند. دراطراف این شهر آثار باستانی متعلق به دوران قبل از اسلام وجود دارد که نشانگر قدمت تاریخی این شهر میباشد.
زلزله ویرانگر اخیر برخی از واقعیتهای وضعیت زندگی مردم این منطقه را آشکار کرد و آنرا در معرض دید افکار عمومی قرار داد که یکی از فقیر ترین و محروم ترین شهرهای ایران است و افزون برتبعیض قومی و مذهبی از عقب ماندگی اقتصادی نیز رنج میبرد و بیکاری هم در بین جوانان بیداد میکند زیرا در سرپل ذهاب، کارخانه یا کارگاه موجود نیست و هیچگونه فعالیت اقتصادی چشمگیر که کارآفرین باشد وجود ندارد و داوطلبان استخدامی در سازمانهای دولتی نیزدر گزینش بدلیل غیرمسلمان بودن پذیرفته نمیشوند. بهمین علت جوانان، ناچار جلای وطن میکنند و به کشورهای اروپایی پناهنده میشوند و یا در شهرهای بزرگ ایران به کارهای شاق تن در میدهند.
آیین یارسان در قرن چهارم هجری شکل گرفته که آمیزه ایست از ادیان ایران باستان مانند زروانی، زرتشتی و میتراییسم. اما در طی زمان و تحت سلطه حکومتهای شیعه بر اثر فشارها و تضییقات ناچار برخی از اعتقادات تشیع را نیز پذیرفته اند، اما هیچکدام از مناسک و مراسم اسلامی را بجای نمیاورند و به اصول و فروع دین اسلام اعتقاد ندارند.
جمعیت پیروان یارسان را حدود ۴ میلیون نفر تخمین میزنند که حدود دو و نیم میلیون آن در ایران و بقیه در کشورهای عراق، سوریه، ترکیه و لبنان، ساکن هستند. اکثریت پیروان آیین یارسان در استان کرمانشاه و در شهرهای قصرشیرین، سرپل ذهاب، اسلام آباد، گیلانغرب، ازگله، کرند و صحنه زندگی میکنند و بقیه نیز در استانهای همدان، آذزبایجان شرقی، زنجان، خراسان، لرستان و قزوین ساکن هستند.
در اوایل انقلاب رژیم غیر از سرکوب دگراندیشان در صدد به اسلام درآوردن آیین های غیر رسمی مانند بهایی و یارسان بود و با اقداماتی گسترده ،با تبلیغ، تهدید و ارعاب تلاش میکرد تا از برگزاری مراسم آیین یارسان جلوگیری کند و آنانرا به شرکت در نمازگزاری در مساجد و مراسم عزاداری محرم وادار کند، اما بدیهی است هرگاه هویت و فرهنگ یک قوم یا آیین مورد سرکوب و تبعیض قرار گیرد مقاومت برای حفظ عقیده و هویت آن بیشتر میشود، از اینرو پیروان آیین یارسان به مقاومت برخاستند و حاکمیت در تحمیل باورهای تشیع به مردم یارسان با شکست مواجه شد.
از دیگر باورهای مردم یارسان که رژیم آنرا برنمی تابد، نواختن تنبور و خواندن آواز دسته جمعی در جم خانه هاست که از خرد و کلان و زن و مرد در کنار یکدیکر تنبور مینوازند و هماهنگ آواز آیینِی میخوانند،و رژیم باتمام تلاش نتوانست مانع از برگزاری این مراسم شود.
مردم یارسان انواع مشکلات و رنجها را تجربه کرده اند، در آغاز انقلاب عده ای از مردم یارسان که از فشارها و تضییقات رژیم به ستوه آمده بودند، به کشور عراق پناهنده شده و در اردوگاه رمادیه اسکان داده شدند که برخی از آنان توسط سازمان ملل به کشورهای اروپایی و کانادا اعزام شدند عده ای نیز به ایران بازگشتند که هنوز فاقد کارت ملی هستند و عده ای نیز پس ۳۸ سال هنوز در اردوگاه بسر میبرند و فاقد امکانات بهداشتی و آموزشی هستند، سرنوشت ساکنین این اردوگاه در این ۳۸ سال یکی از فاجعه بارترین سرنوشتهای بخشی از مردم فقیر و محروم کشورمان است.
در زمان جنگ نیز پس از استان خوزستان بیشترین میزان ویرانی و آوارگی را مردم این منطقه تحمل کردند، شهر باستانی قصرشیرین به ویرانه ای تبدیل شد و شهرهای سرپل ذهاب و کرند و تمامی روستاها اطراف نیمه ویران و خالی از سکنه شدند و عده ای از مردم غیر نطامی و کشاورز نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند و سالها در اسارت بودند و عده ای نیز در اسارت درگذشتند .
در آغاز انقلاب شهرهای سرپل ذهاب و کرند پایگاه نیرویهای چپگرا بویژه فداییان خلق بود، ستاد سازمان فدایی در شهر کرند مستقر بود و اغلب جوانان ،هوادار این سازمان بودند و مردم شهر و روستا برای حل مشکلات خود به ستاد سازمان مراجعه میکردند. در انتخابات مجلس خبرگان که در سال ۵۸ برگزار شد و سازمانهای سیاسی هم میتوانستند کاندیدا معرفی کنند، کاندیدای سازمان فدایی درشهرهای کرند و سرپل ذهاب تمام آرا را کسب کرد این نتایج برای حاکمیت خوشایند نبود و بر تبعیض خود بر مردم محروم یارسان افزود.
دستگیری و زندانی کردن پیروان یارسان بدلایل واهی از دیگر اقدامات کینه توزانه حاکمیت نسبت به پیروان یارسان است، در سال ۹۴ بعلت اهانتی که در زندان همدان نسبت به زندانیان یارسان شده بود دو نفر از یارسانیان خود را در برابر فرمانداری همدان به آتش کشیدند که نیکمرد طاهری بر اثر آتش سوزی جان سپرد و حسین رضوی نیز دچار سوختگی ۶۰ درصد شد. تمام دردها و رنجهایی مانند جنگ، آوارگی، بیکاری، محرومیت و تبعیض را که مردم یارسان در این سالها تحمل کرده اند، حاکمیت نه تنها درصدد جبران این مشکلات برنیامده بلکه تبعیض قومی و مذهبی و بیکاری و مشکلات اقتصادی همچنان ادامه دارد .اکنون که یکماه از وقوع زلزله میگذرد کمکهای بیدریغ مردمی باین منطقه محروم همچنان ادامه دارد زیرا هدف مردم از یاری رسانی بر اساس قوم ومذهب نیست بلکه برپایه های نوعدوستی وهم میهنی استواراست، امید است این کمکها همچنان ادامه داشته باشد و این همبستگی و گرایشات نوعدوستانه پایه هایی برای ایجاد نهادهایی برای یاری رسانی به خیل عظیم آسیب دیدگان مانند معلولان، بیماران خاص، زندانیان، کودکان و زنان خیابانی باشد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد