مقامات جمهوری اسلامی ایران شلیک ۶ فروند موشک بالستیک میان برد به دیر الزور را که هنوز تحت کنترل داعش است، را پاسخی به اقدام تروریستی این گروه در تهران خواندهاند. بدون تردید کشتار بیگناهان بدست داعش نباید بیپاسخ میماند ولی انتخاب پرتاب موشک به میادین، انتخاب پر ریسکی بود که میتواند در شرایط بی ثباتی فزاینده خاورمیانه به تشدید تنش در منطقه و تقابل با آمریکا، اسرائیل و عربستان به نام دفاع از امنیت کشور بیانجامد.
اظهارات مسئولان سپاه پاسداران و سخنگویان رسانهای اصولگرایان تندرو و نزدیکان رهبری در توضیح و توجیه این اقدام و اظهارات تحریکآمیز علیه اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی بر سیاست خارجی مبتنی بر تنشزدایی دولت سایه افکنده است. این صورتبندی ماجراجویانه که با دمیدن بر احساسات جامعه و ایجاد هیجانات کاذب؛ استراتژی گسترش سطح منازعه در منطقه را دنبال میکند؛ شرایطی را پدید میآورد که میتواند به واکنشهایی چون افزایش تحریمها، کوشش برای انزوای بیشتر ایران و خطر جنگ منجر شود.
مجازات داعش در قالب اقدام متناسب نباید مجوزی برای خروج رویکرد دفاعی در برنامههای نظامی به ماجرا جویی و برخوردهای تهاجمی و آزمودن قابلیتهای موشکی با هدف زهر چشم گرفتن از کشورهای هدف شود. تهدید آمریکا و کشورهای منطقه در وضعیتی که مستندات معتبری در خصوص دخالت آنها در اتفاقات تروریستی تهران ارائه نشده است، افراطیگری را تقویت کرده و به کمکهای نظامی، فروش اسلحه و نظامیگری در خاورمیانه دامن میزند.
از فردای حملات تاسفبار تروریستی در تهران که عملکرد ضعیف نیروهای امنیتی و انتظامی در آن مشهود بود، نهاد ولایت فقیه و نیروهای همسو، آمریکا، عربستان و اسرائیل را آماج حملات خود قرار دادهاند و متاسفانه دولت روحانی نیز برخورد منفعلانهای داشته و در ادامه سیاست غلط منطقهای خود با این حرکت همراهی کرده است. البته تاکید روحانی بر ضرورت مهار و توقف تهدیدات امنیتی ناشی از فضای پلیسی، نقض سازمان یافته بیطرفی و عدالت در دستگاه قضائی و تنگنظریها در حوزههای سیاسی و فرهنگی امیدوار کننده است اما این رویکرد باید در چارچوبی جامع و در قالب یک دکترین امنیت ملی منسجم و کارگشا متکی بر رضایت مردمی صورتبندی شده و اجرا گردد.
مقامات حکومت اگر مستندات معتبری در خصوص مداخلات خارجی در ترورهای تهران دارند، راهکار مناسب، شکایت به مراجع صالح بینالمللی و تعقیب راهکارهای سیاسی و حقوقی ضمن تاکید بر آمادگی دفاعی برای رفع تهدیدات است. اما اگر مستندی وجود ندارد و این ادعاها پروپاگاندایی بیش برای پوشاندن ترکیدن حباب جزیره ثبات است، آنگاه باید گفت که این مسیر چون ماجراجویی هستهای محکوم به شکست است. طرفه آنکه مقامات امنیتی اسرائیل عملکرد موشکی سپاه را ضعیف قلمداد کرده و مدعی شدهاند که مانور آنها نتیجه معکوس داشته است.
شوربختانه گرایشهای افراطی حکومت به دنبال بهرهبرداری از فضای بعد از ترورهای تهران هستند تا رویکرد ستیزهجو را دوباره به ریل سیاست خارجی بازگردانند و توسعهطلبی مبتنی بر بنیادگرایی اسلامی شیعه محور را موجه جلوه دهند.
سخنان حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان به خوبی از برنامه خطرناک ولی فقیه و نیروهای حامی در جنگ افروزى و سیاستهاى ضدملى سپاه و بیت رهبرى پرده برداشته است. وی گفته است: «آمریکا بیتردید اصلیترین مخاطب حملات موشکی یکشنبه شب سپاه بوده است،... حمله موشکی سپاه برای آمریکا و متحدان اروپایی و منطقهای آن به وضوح حاوی این پیام است که اگر منطقه برای فعالیت اقتصادی و تجاری ایران ناامن شود، هیچ دلیل و توجیه منطقی و عقلایی وجود ندارد که برای دشمنان تابلودار غربی و عربی و عبری ایران اسلامی، امن باشد و بدیهی است که هزینه این ناامنی باید به دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز تحمیل شود.»
او به صراحت از جدی بودن پیام تهدید ولی فقیه برای آمریکا و اسرائیل سخن به زبان میآورد. در اظهار نظر تاسفبار دیگری، علی مطهری در جایگاه نایب رئیس مجلس میگوید که اگر میخواستیم میتوانستیم این موشکها را در عربستان سعودی فرود بیاوریم!
این توجیهها و نظایر آن در سایتهای وابسته به سپاه و دیگر نهادهای حکومتی دلایل اصلی انتخاب حملات موشکی به پایگاههای داعش در سوریه را از سوی نیروهای ولایتمدار آشکار میکند. روشن است که این نوع دفاع از اقدام موشکی و پیامدهای آن با سیاست دولت برای تنشزدایی در روابط خارجی ایران و جذب سرمایه خارجی، در تعارض قرار دارد، حتی اگر خود روحانی با این رویکرد همراهی نکند. البته روایت متفاوت سپاه از چگونگی سازماندهی حملات موشکی روشن میسازد که آنها حاضر به قبول مشارکت دولت روحانی در اقدامات دفاعی و نظامی نیستند و کماکان بر طبل تقابل با وعدههای روحانی و سیاست آشتی با دنیا میکوبند. این رجزخوانیها نوعی قدرت نمایی در چارچوب استکبار ستیزی ولایت فقیه است که حاضرست منافع ملی و سعادت مردم ایران را فدای تخاصم با دشمنانی خودساخته کند.
از دیدگاه همبستگی جمهوری خواهان ایران (هجا) پرتاب موشک به دیر الزور در واکنش به ترورهای تهران با توجه به نوع دفاعی که مسئولان نظامی انجام دادهاند، اقدامی در جهت حفظ تحکیم پایدار امنیت ملی نیست. خشکاندن ریشه داعش در کشور علاوه بر انجام تدابیر امنیتی ودفاعی جهت بازدارندگی موثر، مستلزم رفع تبعیضهای سیاسی نسبت به ایرانیان اهل سنت، کوشش در آبادانی مناطق سنی نشین و همچنین توقف مداخلات مخرب در سوریه و تغییر سیاستهای منطقهای است.
هجا در شرایط بسیار حساس کنونی با تاکید بر ضرورت درس گیری از تجریه تلخ و تاسف بار جنگ با عراق، به مردم ایران و نیروهای دلسوز میهن و ملت هشدار میدهد که با هوشیاری فضا را رصد کرده و با هر گونه اقدام و اظهاراتی که مسیر رویارویی را تقویت کند و خواسته و یا ناخواسته، نفیر شوم جنگ را به صدا در بیاورد، مخالفت جدی کنند. با توجه به رویکرد افراطی حاکمان جدید عربستان سعودی و سیاست تند و نامعقول دولت و کنگره آمریکا، مخاطرات ماجراجویی به مراتب بیش از گذشته است.
علاج کار را باید قبل از وقوع فاجعه کرد و در دام احساسات و برخوردهای غیر عقلانی گرفتار نشد. گام اصلی جلوگیری از جنگ، مخالفت با ماجراجویی منطقهای و جهانی و اظهارات تحریکآمیز است. منافع ایران از طریق قدرتنمایی حاصل نمیشود، بلکه در گرو تقویت روابط حسنه با دنیا، درمان بحران مزمن اقتصاد کشور، گشایشهای سیاسی، پایان بخشی به تبعیضهای سیاسی، مذهبی و جنسیتی، رعایت حقوق شهروندی در عمل، تسهیل مسیر توسعه پایدار و ترمیم شکاف دولت- ملت است.
نظامیتر کردن هرچه بیشتر فضای منطقه چه از سوی ایران و چه از سوی عربستان، اسرائیل یا هرکشور دیگری باشد، تنها خطر گسترش جنگ در منطقه و کشیده شدن آن به داخل خاک ایران را میتواند در بر داشته باشد که برای نیرویهای طرفدار صلح، دمکراسی و امنیت منطقه کابوسی بیش نیست. از این رو سیاست خویشتن داری و تلاش برای تنش زدایی با همسایگان و امریکا به مراتب سیاست سودمندتری برای منافع ملی در دراز مدت است.
هیات سیاسی و اجرایی همبستگی جمهوری خواهان ایران
اول تیر ۱۳۹۶
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد