logo





روزهای انتخابات سال ۸۸ که از نزدیک دیدم وانتخاباتی که امروز از طریق رسانه دنبال می کنم. نهایت به روحانی رای می دهم !

يکشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴ مه ۲۰۱۷

ابوالفضل محققی

abolfazl_mohagheghi_0.jpg
سی سال است در خارج از جامعه ایران زندگی می کنیم. حداقل یک نسل که امروز بخش عظیم جامعه ایران را تشکیل می دهد، بعد از ما دنیا آمده اند، رشد کرده اند، بدون آن که ما شناختی عینی از آن هااز خواسته های آن ها و نگاهشان به مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم. نسل وسیعی با ترکیب جمعیتی تازه که عمدتا محصول کوچ عظیم روستائیان به شهر ها، محصول حاشیه نشینی و زاد ولد چند برابری طبقات فرو دست و مذهبی هستند. بخشی نیز محصول طبقات میانی و متوسط جامعه شهری که کمیت کمتر اما با کیفیت تر و حضور فشرده تر و چشم گیر تر در عرصه اجتماعی حضور دارند. آن ها زادگان و بزرگ شدگان سال های بعد از انقلابند! چه آن ها که رای می دهند و چه آن ها که رای نمی دهند. اکتریت قریب از همین بخش دوم می باشند با میزان سنی زیر چهل سال.اکثریت آن بخش روستائی و حاشیه نشین خوراک جریان اصول گریان احمدی نژادند. کسانی که هم نیاز به یارانه دارند و هم ته مایه مذهبی حزب الهی. بخشی که به سادگی زیر علم آقا جمع می شوند و در بسیج و سپاه متمرکز. البته دنیای مجازی امروز و حضور در همان حاشیه شهر ها در تغیر آرام آن ها بی تاثیر نیست ولی زمان بر است و در سایه گشایش اقتصادی و کار و فرهنگ این تغیر سرعت بیشتر خواهد گرفت.

من این امکان را داشتم که در انتخابات سال ۸۸ در تهران باشم واز نزدیک در تمام یک هفته آخر منتهی به روز رای گیری را در میان هر دو جریان سپری کنم. توان اصلی و بدنه هر دو جناح را می توان گفت جوانان تشگیل می دادند. شور جوانی فضا را پرشور و ملتهب می ساخت. در جنوب شهر در بخش فقیر و حاشیه نشین ابراز احساسات رقیق تر و با نوعی نگاه ویژه حزب الهی طلبکار آمیخته بود. دسته دسته اعلامیه ها که تصاویر زندگی اشرافی رفسنجانی را نشان می داد در مقایسه با احمدی نژاد دست به دست هم می گشت آن ها به گونه ای کمپین موسوی را معادل رفسجانی نشان می دادند. در این سو اعلامیه های موسوی بود کروبی وعکس های خاتمی. همراه با نوعی هیجان وآزاد شدگی رقص وپای کوبی و نوعی نگاه و حرکات غربی که آزادی و دموکراسی را در بطن خود حمل می کرد. من با این جوانان که صحبت می کردم به خوبی می دانستند که چه می خواهند و زندگی روز مره به آن ها یاد داده بود که چگونه از این فرصت استفاده کنند. «ما اگر یک زیرزمین هم پیدا کنیم تلاش می کنیم که دور هم جمع شویم و حال کنیم. تمام زندگی ما مبارزه برای چیزهای کوچک است هر چه که فکر کنید. حالا هم این انتخابات برای ما فرصتی است که بیائیم و چهره خود را وخواسته های خود را مطرح کنیم! با با مردیم! ترکیدیم.» من مجموعه ای از صحبت با دو طرف را هنوز دارم و گزارشی که آن روزها تهیه کردم. یک گزارش میدانی همراه با صفت جالبی که یکی از رفقای سیاسی که با او می گشتم یادش به خیر به نوع نگاه وسوال های من داد «ابوالفضل تو یک (سرباز ژاپنی هستی!) جامعه خیلی عوض شده، این نسل چیز دیگری است و بسیار با هوش تر از آن که فکر کنی و راستش فرصت طلب تر». بعد جنبش سبز.

حال هشت سال از آن روزها می گذرد من این بار قادر به رفتن ودیدن از نزدیک نیستم.اما تمام مدت در فضای مجازی هیجان ها و مسائل انتخابات را دنبال می کنم. همان دو قطب همان واکنش و همان شور وهیجان. هر کاندیدی عقبه خود را دارد بالای ۴۵ سالگان تا حدودی ثابت و جوانان مذهبی حاشیه شهری جوانان محروم، جوانان روستائی و بسیج شده در ارگان های حکومتی اکثرا با (آقا)در مقابل جوانانی که جنبش سبز را آفریدند تا حدود زیادی در جبهه روحانی! بخش زیاد آرا خاکستری نیز مربوط به همین بخش است. بخشی که مطالبات خود را می داند! اعتمادی به کاندیدا ها و وعده های آنان ندارد و می شود گفت تماما مخالف حکومت! اگر در لحظه نهائی در نظر خود تجدید نظر می کنند و عمدتا نیز به کاندیداصلاح طلب رای می دهند، از حب وطن است و بغض معاویه و کور سوی امید. این بخش عظیم جوانان در جنبش سبز رکن اصلی بودند. جنبش سبزی که وحشیانه سرکوب شد وشور نشاطی که به خون نشست. برای حکومت اسلامی محو فکری و فیزیکی این جبش با آن تولرانس وسیع از چپ تا ملی مذهبی و دموکرات و لیبرال که هر یک با ویژگی خود به میدان آمده رای داده بودند، نهایت آرزو بود. جنبشی که هنوز یاد آوری آن لرزه بر اندامش می اندازد. چادر سبزی که به گونه ای نماد یک مبارزه تمام عیار با حکومت بود. در آن راهپیمائی ها تنها رای دهندگان نبودند که رای خود را طلب می کردند، کسانی هم که رای نداده بودند می شود گفت بخش اصلی این حرکت وجنبش را تشکیل می دادند! با این امید که فراتر بروند. سرکوب ها کمر جنبش را شکست. چهار سال حکومت احمدی نژاد وپیامد های آن.

سال ۹۲ باز فرصتی شد که بخشی از آن جنبش زیر چادر بنفش روحانی جمع شوند. این چادر آن چادری نبود که این بخش وسیع جامعه می خواست. اما حتی جمع شدن زیر همان حداقل های روحانی و ممانعت از بالا آمدن احمد ی نژادی های جدیدامکان تجدید قوا و جمع شدن دوباره حداقل بخشی را فراهم می ساخت. چادر روحانی چادر دلخواه جنبش سبز نبست اما جان پناهی است که می تواند از باران و سوزش آفتاب حفظ کند. روحانی با تمام کاستی ها نشان داد که در این فصل بی برگی تک درختی است که می تواند اندک سایه ای بیفکند و کشور را از مسیر های خطرناکی که ولی فقیه، سرداران، اصول گرایان، تمامیت خواهان واعوان وانصار در سر راه مردم گشوده بودند، با صبوری و متانت و به جان خریدن دشنام عبور دهد! او قدرتی به اندازه ولی فقیه و دست های نظامی او ندارد. حتی اگر تمام ملت هم به او رای دهند، به صرف رای توان خواباتدن کامل دست نظامی حریف را ندارد. اما او بلد است از همین قدرت محدود شده حداقلی خوب استفاده کند! مدیریت کند اهم وفی الاهم کند و صبوری نماید. به عنوان یک دولت مدار کابینه در خور درست کند که به جای جلیلی ظریف بنشیند که به قول ما آذزی ها«بشود مقابل مهمان نهاد.» کسی که هرگز قصد لوله کردن دانشجو نکند و فرصت ها را بشناسد و زیر قدرت نهفته در چالش روزهای انتخابات و مردم در صحنه برخی خطوط قزمز را بشکند و موجود ترسناکی مانند رئیسی را بی آب کند. من دفع رئیسی و موجودی فرصت طلب بی صورت و یقه دریده مانند قالی باف را پیروزی می دانم و همان فرصت های کوچک که به نفع ملت است.

به عنوان یک فرد موی سپید کرده در مبارزه سیاسی وقتی به صحنه مبارزه اجتماعی و سیاسی واقتصادی کشورم نگاه می کنم عمل کرد شعار های هر کدام از نیرو ها توانائی بالقوه و بالفعل آن را بر آورد می کنم و در چهارچوب منافع کوتاه مدت و طولانی مدت مردم بر آورد می کنم، روحانی را نزدیک تر و یاری رسان و متعادل تر می بینم! تعادل و تدبیری که لازمه آرامش جامعه به خشونت کشیده شده وعصبی امروز ایران است. بر عکس نوشته قبلی نه تنها به خاطر خارج کردن جنایت کاری مانند رئیسی از صحنه، بلکه به خاطر دادن فرصت به جوانان که اکثرا در جنبش سبز حضور داشتند که پراکنده نشوند! به خاطرهمان دیپلماسی ظریف بر جام که ما چپ ها در باره اش سکوت می کنیم و همان حداقل امید و برنامه ای که ارائه کرده است

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد