تحریم و دوری گزیدن از صندوقهای رای تنها در بقدرت رساندن جناح راست افراطی عمل میکند . دولت روحانی در مقایسه با دولت پاکدست ! محمود احمدی نژاد که ایران را بهورشکستگی اقتصادی و لبه پرتگاه جنگ قرار داده بود ، با اتخاذ راه حلهای عاقلانه ، سیاست خصمانه ای را که رهبر با انتخاب همفکرش و حمایت از او در پیش گرفته بود ، خنثی کرد. عده ای بر این عقیده اند که روحانی هرچه رهبر بگوید اجرا میکند . اولأ رهبر خود تصمیم گیرنده نیست بلکه هر بار براساس شرایط ، فشار سمت قدرتمندتر و اوضاع متزلزل خودتسلیم این سمت و یا ان سمت میشود . باور من براین است که انتخاب احمدی نژاد بقول خود رهبر همفکرش !!! هم بنوعی جبری بود که براو تحمیل شد . این رهبر آیت الله خمینی نیستکه حرف اخر را او میزد . آقای خامنه ای نقاط ضعف فراوانی دارد که گاهی این و گاهی آن از این نقاط ضعف استفاده میکنند . من باور نمیکنم که انتخاب احمدی نژاد و مقابله با عمهزاده خود میرحسین موسوی آرزوی علی خامنه ای بوده باشد .بعضی از اوقات یک کارنامه سیاه یک عمر ذلت و ناتوانی را بهمراه میاورد . بیاد دارید که محمود پاکدست بارها تهدیدکرد که لیست همه دست اندرکاران در اختلاس و خیانت به ملت را در جیب دارد ، پر واضح است که ان لیست همان دفتر تلفنش بود ، زیرا که هر چه اختلاس ، کلاه برداری و جنایتدر هشت ساله دولتمداریش انجام شد بتوسط دوستان و همراهان او انجام گرفت .
پیروی کردن از تحریم کور یکی از اشتباهاتی است که مجاهدین خلق ! را که قبل از انقلاب نیروی سرفراز و جان برکفی محسوب میشدند به تباهی و اضمحلال کشاند .
در حال حاضر ببینیم چه کسانی انتخابات را تحریم میکنند و یا رای دادن به روحانی را مشارکت در جنایات جمهوری اسلامی قلمداد میکنند . هنوز هم بزرگترین گروه همان فرقه رجوییه ( مجاهدین ضد خلق ) هستند که امروز مردم کشورمان حتی توی صورت انها تف هم نمیکنند . راهی که انها در پیش گرفتند رویاروئی با مردم و جدا شدن از جامعه بود کهبرایشان نتجه ای جز تخریب و نابودی ببار نیاورد . گروههای دیگر راست افراطی و چپ افراطی درون و برون کشور که در نهایت نتیجه اعمالشان یکی است .
رویا پردازی به اینکه با رای ندادن من ، مشروعیت رژیم زیر سئوال میرود تصوری باطل است . رژیم و یا جامعه جهانی کجا به این مشروعیت اهمیت میدهند ؟! اینده فرزندانمان ، آیندهصلح و آینده گام بگام رسیدن به دموکراسی با مشارکت فعال در انتخابات و موفقیت کاندیدای اصلح ( حسن روحانی ) ممکن است نه در تحریم آن . ما در زمان حال هیچ وسیله دیگرینداریم بجز مشارکت در انتخابات . من بعنوان آدمی که مذهبی نیستم ، نه ملا را قبول دارم نه سیستم منحوس ولایت فقیه و نظارت استصوابی را قبول دارم و طالب حکومتی کهمشروعیتش را از قانون اساسی تصویب شده بتوسط مردم و منطبق بر قوانین بین المللی گرفته باشد هستم .
در حال حاضر متاسفانه بقای جمهوری اسلامی از فروپاشی ان سودمندتر است و من شرمسار نیستم که برای چیزی که حقانیت برایش قائل نیستم بقایش را بخواهم ، زیرا با فروپاشیجمهوری اسلامی در شرایط فعلی که همه گروههای سیاسی حتی نمیتوانند بر سر همین انتخابات بیک اجماع برسند ، داعش و یاران کشورمان را از آن خود خواهند کرد ، این یک ترسغلط و کاذب نیست این واقعیتی است که از تجربه انقلاب ۱۳۵۷ آموختم . وقتی که شاه نمیخواستیم و بحق هم شاه باید میرفت و جان عزیزان زیادی برای رهائی از ۲۵۰۰ سال ظلم وجفای شاهان در راه فروپاشی سلطنت فدای کشور شده بود ، یک الترناتیو قوی که همه نیروهای سیاسی را حول خود جمع کند وجود نداشت که بجای شاه مستقر شود . چکمه رفت ونعلین که بسیار مرتجعتر و حریصتر و حقیرتر از شاه بود جانشین آو شد .
لنین میگوید : هر زمان که برای چیزی حقانیت قائل هستید دسته چاقو را محکم در دستتانتان بگیرید . من از حمایت از روحانی نه شرمنده ام نه هراسناک روحانی انتخاب خوب شرایطموجود است . وقتی که نتانیاهو همه آرزویش این است که روحانی و گروهش نتوانند در انتخابات برنده شوند و رئیسی بیاید سرکار که به دنیا بگوید بفرمائید این کشوری که رئیسجمهورش یک قاتل است و همه نیروهای سیاسی کشور هم اذعان دارند که او یک قاتل است چگونه باید سرپا بماند و باید که حکومتش ساقط شود و زمینه را برای حمله مهیا کند منچگونه تن به تحریم بسپارم تا شاهد نابودی کشورم شوم .
در خاتمه روی سخن من با تحریم کنندگان است ، در چهارسال گذشته برای مطالباتتان از حکومت و ولایت چه تلاشی کردید بجز غرزدن ؟ .
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
